نویسنده: عبدالرحیم سلیمانی اردستانی
قسطنطین امپراطور روم، پس از پذیرش آئین مسیحیت، امپراتوری را به لحاظ سیاسی یکپارچه کرد و اوضاع مسیحیان هر روز بهتر میشد، اما مشکل مناقشات الهیاتی همچنان پابرجا بود، بلکه در اوایل قرن چهارم حادتر شده بود. در این زمان مناقشه سختی بر سر تثلیث و ارتباط مسیح با خدای پدر درگرفته بود. نزاع از آنجا آغاز شد که الکساندر، اسقف اسکندریه، برای کشیشان خود درباره «سرّ تثلیث در توحید» موعظه میکرد. یکی از کشیشان او به نام آریوس اعتراض کرد. اعتراض او این بود که این سخن سر از چند خدایی درمیآورد. عقیده آریوس این بود که: خدا از خلقت جدا است. پس ممکن نیست مسیحی را که به زمین آمده و چون انسان تولد یافته است با خدایی که نمیشود شناخت یکی بشماریم. همان ورطهای که انسان را از خالق خود جدا مینماید، مابین خدا و پسر وی عیسی مسیح نیز موجود است. پدر، پسر را تولید نمود؛ یعنی پیش از هر چیز پسر از پدر از نیستی خلق گردید؛ پس مخلوق است و از ذات خود پدر نیست و به تمام معنا وی را خدا نتواند خواند.
پس بحث در این بود که آیا مسیح هم یکی از مخلوقات است یا اینکه موجودی ازلی و هم ذات با خدای پدر است. این بحث از قرن دوم آغاز شده بود، اما دراین زمان، یعنی ابتدای قرن چهارم به نزاعی حاد و سخت تبدیل شد. آریوس، الوهیت مسیح را رد میکرد و الکساندر حکم به کفر او داد و طرفداران دو اندیشه به نزاع پرداختند؛ به گونهای که امپراتوری به آشوب کشیده شد.
قسطنطین سعی کرد بین دو طرف آشتی برقرار کند، اما موفق نشد. از نامهای که او برای دو طرف نزاع نوشته برمیآید که دغدغه او بیشتر حفظ امپراتوری بوده تا اینکه مشکل الهیاتی مسیحیت را حل کند. او در بخشی از نامه خود درباره این بحثها میگوید: اینها مسائلی است که فقط بیکاری محرک آنها است و جز برای حدت ذهن فایدهای ندارد.
قسطنطین مجبور شد که در شهر نیقیه در آسیای صغیر شورایی تشکیل دهد که به شورای نیقیه معروف است. در این شورا که در سال 325 م تشکیل شد، 318 نفر از اسقفهای سراسر امپراتوری حضور یافتند. سرانجام در این شورا، که شخص قسطنطین در تصمیمگیریهای آن نفوذ داشت و گفته میشود اولین بار بود که حاکمان در امور دینی مسیحیت دخالت میکردند، رأی به سود الکساندر و نماینده فعال او آتانانوسیوس داده شد و آریوس محکوم گردید. این شورا اعتقادنامهای صادر کرد که به «اعتقادنامه نیقیه» معروف است. در این اعتقادنامه بر الوهیت پسر و روحالقدس تأکید شد و برای اولین بار تثلیت در یک سند رسمی وارد شد. به هر حال پس از این شورا آریوس تکفیر و تبعید شد و کتابهای او را سوزاندند و مجازات اعدام برای کسانی مقرر شد که این کتابها را پنهان کنند. بدینترتیب مشکل دوم مسیحیت، یعنی مناقشات فرقهای تا حدی حل شد و کسانی که خود را راستکیش میخواندند، به پیروزی نهایی رسیدند.