نویسنده: زهرا مرادی
موارد متعددی در کتاب مقدس آمده که خدا بر بندگانش ظاهر میشود، با آنها صحبت میکند، غذا میخورد و حتی کشتی میگیرد.
بدون شک چنین رفتاری، از موجودی مجَسّم و محدود سر میزند؛ نه از خداوندی که محدود به جسم و زمان و مکان نیست. از آنجا که چنین نسبتهایی به خداوند متعال دور از عقل است، برخی از مسیحیان چنین توجیه می کنند که مقصود این عبارات از خداوند، "فرشتگان خدا" بوده و این، خطای مترجمینی است که نخستین بار کتاب را از زبان عِبری ترجمه نمودهاند.
در پاسخ به این عزیزان باید بگوییم:
- نخست آنکه: اگر مترجمین تا این اندازه اجازه ی دخل و تصرف در کلام خدا و تغییر معانی آن داشتهاند، چه تضمینی وجود دارد تا بتوان به سایر فقرات کتاب مقدس که آنها نیز توسط همین اشخاص از زبان عِبری برگردانده شدهاند، اعتماد نمود؟ آیا میتوان به طور قطع و بدون تشکیک در خطای مترجمین، سایر جملات را الهام الهی دانست؟
- دوم آنکه: جملات دیگری که در دنباله ی اشارات کتاب مقدس مبنی بر ظهور خدا آمده، این توجیه را ابطال می نماید؛ چراکه در اکثر موارد، صریحا ذکر گردیده که مراد از خدایی که ظاهر شده، همان خدای قادر مطلقی است که انسانها را آفریده، پیامبران را برگزیده و شایستهی اطاعت و عبادت است! در ادامه، ضمن پرداختن به مواردی که خداوند بر انسان ها ظاهر شده، به عباراتی از کتاب مقدس که نشان دهندهی رویاروییِ خدای خالق (و نه فرشتگان او) است، اشاره میکنیم.
به نمونههایی از ظهور خداوند بر بندگانش توجه فرمایید:
ظاهر شدن خدا بر ابراهیم:
خداوندِ کتاب مقدس، بارها بر ابراهیم نبی ظاهر میگردد:
ظهور اول:
"... خداوند بر ابرام ظاهر شده، فرمود: «من این سرزمین را به نسل تو خواهم بخشید.» پس ابرام در آنجا قربانگاهی برای خداوند که بر او ظاهر شده بود، بنا کرد."[1]
ظهور دوم:
"وقتی ابرام نود و نه ساله بود، خداوند بر او ظاهر شد و فرمود: «من خدای قادر مطلق هستم. از من اطاعت کن و آنچه راست است بجا آور. با تو عهد میبندم که نسل تو را زیاد کنم.»"[2]
همان گونه که از متن صریح کتاب مقدس نیز مشخص است، خداوند می فرماید "من خدای قادر مطلق هستم"؛ لذا نمی توان ادعا نمود که موجود ظاهر شده، فرشتهای از فرشتگان خدا بوده و نه خود خدای مطلق!
شاید این تصور، در ذهن خوانندگان عزیز ایجاد شود که مُراد از ظاهر شدن خدا در این عبارات، ظهور فیزیکی و جسمانی نیست؛ بلکه مقصود، این بوده که خدا بر ابراهیم وحی نموده است. اما با توجه به مستندات دیگر، حتی چنین فرضی نیز باطل است. به عنوان نمونه، در دنباله ی عبارت فوق از کتاب مقدس، تصریح می شود وقتی صحبت های خدا با ابراهیم تمام شد، خداوند از نزد او صعود کرد! بنابراین، ظهور خدای قادر مطلق، به معنای نزول او در زمین و رویارویی با ابراهیم بوده؛ چراکه پس از اتمام سخنانش، دوباره صعود میکند:
"و چون خدا از سخن گفتن با وی فارغ شد از نزد ابراهیم صعود فرمود."[3]
ظهور سوم:
در ظهور سوم، تجسّم خدای خالق، شفافتر است. چراکه خداوند در ظاهر یک مرد، به همراه دو تن از فرشتگان خویش، زیر سایهی درختی در بلوطستان، استراحت میکند، از غذایی که ابراهیم برایش تهیه کرده، میخورد و منتظر می ماند تا ابراهیم برای شستن پاهای شان آب بیاورد!
کتاب مقدس، این داستان را چنین تعریف میکند:
"هنگامی كه ابراهیم در بلوطستان ممری سكونت داشت، خداوند بار دیگر بر او ظاهر شد. شرح واقعه چنین است: ابراهیم در گرمای روز بر در خیمه خود نشسته بود. ناگهان متوجه شد كه سه مرد بطرفش میآیند. از جا برخاست و به استقبـال آنهـا شتـافت. ابراهیم رو بـه زمیـن نهـاده، گفت: «ای سَروَران، تمنا میكنم اندكی توقف كرده، در زیر سایه این درخت استراحت كنید[4]. من میروم و برای شستن پاهای شما آب میآورم. لقمه نانی نیز خواهم آورد تا بخورید و قوت بگیرید و بتوانید به سفر خود ادامه دهید. شما مهمان من هستید.» آنها گفتند: «آنچه گفتی بكن.»
آنگاه ابراهیم با شتـاب به خیمه برگشت و به ساره گفت: «عجله كن! چند نان از بهترین آردی كه داری بپز.» سپس خودش بطرف گله دویده، یك گوساله خوب گرفت و به نوكر خود داد تا هر چه زودتر آن را آماده كند. طولی نكشید كه ابراهیم مقداری كره و شیر و كباب برای مهمانان خود آورد و جلو آنها گذاشت و درحالی كه آنها مشغول خوردن بودند، زیر درختی در كنار ایشان ایستاد.
... آنگاه آن سه مرد برخاستند تا به شهر سدوم برونـد و ابراهیم نیز برخاست تا ایشان را بدرقـه كنـد. اما خداوند گفت: «آیا نقشه خود را از ابراهیم پنهان كنم؟ حال آنكه از وی قومی بزرگ و قوی پدید خواهد آمد و همه قومهای جهان از او بركت خواهند یافت. من او را برگزیدهام تا فرزندان و اهل خانه خود را تعلیم دهد كه مرا اطاعت نموده، آنچه را كه راست و درست است به جا آورند. اگر چنین كنند من نیز آنچه را كه به او وعده دادهام، انجام خواهم داد.»
پس خداوند به ابراهیم فرمود: «فریاد علیه ظلمِ مردم سدوم و عموره بلند شده است و گناهان ایشان بسیار زیاد گشته است. پس به پایین میروم تا به فریادی كه به گوش من رسیده است، رسیدگی كنم.»
آنگاه آن دو نفر بجانب شهر سدوم روانه شدند، ولی خداوند نزد ابراهیم ماند. ابراهیم به او نزدیك شده، گفت: «خداوندا، آیا درستكاران را با بدكاران با هم هلاك میكنی؟ ...»
... خداوند پس از پایان گفتگو با ابراهیم، از آنجا رفت و ابراهیم به خیمهاش بازگشت."[5]
بنابراین، شبهه ای باقی نمی ماند که خدای ظاهر شده، خدای خالقِ سزاوارِ اطاعتی است که ابراهیم را برگزیده[6] و نه فرشتهای از فرشتگان خدا. همچنین، بحثِ ظهور جسمانی خدا مطرح است و نه وحی به پیامبرش؛ چراکه ابراهیم، خدا را در هیبت یک مرد میبیند[7] و برای او غذا می آورد، او هم میخورد![8]
ظاهر شدن خدا بر اسحاق:
طبق نقلِ کتاب مقدس، خداوند، بر اسحاق نیز ظاهر می شود. در این مورد نیز به وضوح مشخص است که شخص ظاهر شده، خداست و نه فرشته ی او:
"خداوند در آنجا بر او (اسحاق) ظاهر شده، گفت: «به مصر نرو، در همین جا بمان. اگر سخن مرا شنیده، اطاعت كنی با تو خواهم بود و تو را بسیار بركت خواهم داد و تمامی این سرزمین را به تو و نسل تو خواهم بخشید، چنانكه به پدرت ابراهیم وعده دادهام. نسل تو را چون ستارگان آسمان بیشمار خواهم گردانید و تمامی این سرزمین را به آنها خواهم داد و همه ملل جهان از نسـل تو بركت خواهند یافت. این كار را بخاطر ابراهیم خواهم كرد، چون او احكام و اوامر مرا اطاعت نمود.»"[9]
ظاهر شدن خدا بر یعقوب:
ماجرای رویارویی خدا و یعقوب نیز از داستانهای جالب توجه تورات است. خداوند نه تنها بارها بر یعقوب ظاهر میشود و با او سخن میگوید[10]، بلکه با وی کُشتی میگیرد! بنگرید به: کُشتیِ خدا با یعقوب
[1] عهد عتیق، تورات، سِفر پیدایش، باب 12، بند 7.
[2] عهد عتیق، تورات، سِفر پیدایش، باب 17، بندهای 1 و 2.
[3] عهد عتیق، تورات، سِفر پیدایش، باب 17، بند 22. البته در کتاب مقدس تفسیری، عبارت صعود فرمود حذف شده و جمله چنین تغییر نموده است: "آنگاه خدا از سخن گفتن با ابراهیم باز ایستاد و از نزد او رفت".
[4] البته در کتاب مقدس چاپ 1987، این جمله صریح تر نقل شده: "و گفت ای مولی اکنون اگر منظور نظر تو شدم از نزد بنده خود مگذر": عهد عتیق، تورات، سِفر پیدایش، باب 18، بند 3.
[5] عهد عتیق، تورات، سِفر پیدایش، باب 18، بندهای 1 تا 8، 16 تا 23 و 33.
[6] "من او را برگزیدهام تا فرزندان و اهل خانه خود را تعلیم دهد كه مرا اطاعت نموده ...": عهد عتیق، تورات، سِفر پیدایش، باب 18، بند 19.
[7] "خداوند بار دیگر بر او ظاهر شد. شرح واقعه چنین است: ابراهیم ... متوجه شد كه سه مرد بطرفش میآیند. ... آنگاه آن دو نفر بجانب شهر سدوم روانه شدند، ولی خداوند نزد ابراهیم ماند. ابراهیم به او نزدیك شده، گفت «خداوندا، آیا درستكاران را با بدكاران با هم هلاك میكنی؟ ... خداوند پس از پایان گفتگو با ابراهیم، از آنجا رفت ...": عهد عتیق، تورات، سِفر پیدایش، باب 18، بندهای 1، 2، 22، 23و 33.
[8] "... ابراهیم مقداری كره و شیر و كباب برای مهمانان خود آورد و جلو آنها گذاشت و درحالی كه آنها مشغول خوردن بودند، زیر درختی در كنار ایشان ایستاد": عهد عتیق، تورات، سِفر پیدایش، باب 18، بند 8.
[9] عهد عتیق، تورات، سِفر پیدایش، باب 26، بندهای 3 تا 5.
[10] "پس از آن كه یعقوب از بینالنهرین وارد بیتئیل شد، خدا بار دیگر بـر وی ظـاهر شد و او را بركت داد و به او فرمود: «بعد از این دیگر نام تو یعقوب خوانده نشود، بلكه نام تو اسرائیل خواهد بود. من هستم خدای قادر مطلق. بارور و زیـاد شو!ملل زیاد و پادشاهان بسیار از نسل تو پدید خواهند آمد. سرزمینی را كه به ابراهیم و اسحاق دادم، به تو و به نسل تو نیز خواهم داد.» سپس خدا از نزد او به آسمان صعود كرد.": عهد عتیق، تورات، سِفر پیدایش، باب 35، بندهای 9 تا 13. همان طور که در این جملات نیز مشخص است، بحثِ ظهور خدای قادر مطلق (و نه یک فرشته) و سپس صعود اوست.