نویسنده: علی الشیخ و محمد کاشانی
مسیحیان به برخی از افعال و کارهای مسیح استدلال میکنند که چون برخی از کارهای خداگونه از وی سر زده پس وی میتواند خدا باشد که ما به برخی از آنها اشاره میکنیم
1- آیا معجزات مسیح نشانی از خداوندی اوست؟
مسیحیان عقیده دارند، پیامبران باید معجزه داشته باشند و آنها این اعجاز را با نیروی خود انجام نمیدهند بلکه با قدرتی که خداوند به آنها داده انجام میدهند.
اما این مسأله نسبت به مسیح فرق میکند. مسیح معجزات را با نیروی خدایی و قدرت الهی خودش به انجام میرساند.
این معجزهها روشنترین دلیل بر الوهیت مسیح است. زیرا کسی که آن را به نیروی ذاتی خودش انجام میدهد، معلوم است قدرت الهی دارد. موسی و سایر پیامبران هم معجزه داشتند اما این معجزهها با نیروی ذاتی خودشان نبود؛ حتی فراتر از این عمل میکرد و نیروی خود را به فرستادهها و شاگردانش نیز میبخشید.
اکنون به طور خلاصه به برخی از معجزات او اشاره میکنیم:
زنده کردن مردگان
ایلعازر برادر مریم و مارتا بود که از دنیا رفت و به مدت چهار روز دفن شده بود.
خواهر ایلعازر نزد مسیح آمد و گفت: آقای من، اگر من اینجا میبودم، برادرم نمیمرد. وقتی مسیح وضعیت او را دید، گریست و گفت: او را کجا نهادید؟ گفتند: آقا، بیایید اینجا و نگاه کنید. مسیح به کنار قبر آمد و گفت: سنگ را بردارید. مارتا خواهر ایلعازر گفت: اکنون چهار روز گذشته. حتماً پیکرش بونیاک شده است ... پس سنگ را برداشتند ... مسیح بلند فریاد زد و گفت: ای ایلعازر بیرون بیا در حال آن مرده دست و پای به کفن بسته بیرون آمد (یوحنا 11/17).
مسیحیان عقیده دارند، قصه زنده کردن ایلعازر، رساترین دلیل بر الوهیت مسیح علیهالسلام است
شفا دادن بیماران
این از معجزات مشهور مسیح است. خبرهای آن را اناجیل پیوسته نقل کردهاند. از جمله گفتهاند: مسیح میتوانست بیماریهای بدون درمان، مانند کوری، را شفا بخشد. انجیل یوحنا در این باره میگوید:
و وقتی که میرفت کوری مادرزاد دید و شاگردانش از او سؤال کرده گفتند ای استاد گناه که کرد این شخص یا والدین او که کور زائیده شد عیسی جواب داد که گناه نه این شخص کرد و نه پدر و مادرش بلکه تا اعمال خدا در وی ظاهر شود. این را گفت و آب دهان بر زمین انداخته از آب گل ساخت و گل را به چشمان کور مالید و بدو گفت برو در حوض سیلوحا غسل کن. پس رفت و غسل کرد و بینا شد. (یوحنا 9/1-7).
این دلیلی بر خداوند بودن مسیح است. مسیح خود با جملهای کوتاه سخن گفته و خداوندگاری و قدرت خویش را اعلام نموده است.[1]
مسیحیان میگویند: از اموری که برای اثبات الوهیت مسیح است معجزات و افعال مسیح میباشد.
مسیح همه این معجزات را بقوت و قدرت مستقل خویش انجام داد و وقتی که آنها را انجام داد آنها را فقط به خودش نسبت داد بلکه بالاتر این قدرت را به شاگردان و رسولان هم اعطا کرد این وجه تمایز میان مسیح و سائر انبیائی است که معجزه ارائه دادند چه اینکه آنها این معجزات را با قدرت شخصی خود انجام ندادند بلکه با قدرت خدا اینکارها را کردند.
پاسخ
الف) ما وقتی به کتاب مقدس مراجعه میکنیم میبینیم که اینچنین نیست تاکید دارد که مسیح هیچگونه قدرتی از خود ندارد و همه اعمال و معجزاتی را که انجام میداده با قدرت و قوه خدا بوده است نظیر آنچه که از پطرس وصی عیسی نقل شده است در اعمال رسولان:
ای پسر اسرائیل این کلام را بشنو: عیسی ناصری مردی بود که خدا او را بوسیله معجزات و عجائب و علاماتی که بر دستان او در میان شما جاری ساخت و شما آنها را میدانید، تایید کرد اعمال (رسولان 2: 20)
آیا تصریحی بهتر از این میخواهید که دلالت داشته باشد که معجزات مسیح به قدرت و قوت خدا بوده است نه به قدرت خود مسیح و یا یوحنا در انجیلش از قول مسیح مینویسد:
اعمالی را که انجام میدهم بنام پدرم است و او شاهد من است. (یوحنا 10: 25)
پس مسیح تصریح میکند که اعمالی را که او انجام میدهد و آنرا انجام میدهد بنام پدرش است.
همچنین گفته مسیح در یوحنا:
من تو (خدا) را بر روی زمین تمجید مینمایم، عملی را که به من عطا فرمودی تا انجام دهم را کامل مینمایم. (یوحنا 17: 4)
همچنین مسیح اعتراف دارد که نمیتواند کاری را از پیش خودش انجام دهد یوحنا در انجیلش میگوید:
براستی براستی به شما میگویم که پسر هیچ کاری را نمیتواند از پیش خودش انجام دهد بلکه میبیند هر چه که پدر کرد او هم همان کار را میکند. (یوحنا 5: 191)
همچنین فرمود:
من نمیتوانم هیچ کاری را از پیش خود انجام دهم بلکه به هر چه که میشنوم حکم میکنم و حکم من هم به عدل است چرا که من برای تحقق اراده خودم سعی نمیکنم بلکه برای تحقق اراده آنکه مرا فرستاده است تلاش مینمایم. (یوحنا 5: 30)
ب) مسیح تصریح دارد که مومن میتواند اعمالی را انجام دهد که از اعمال مسیح هم بالاتر است
یوحنا در انجیلش از قول مسیح نقل میکند:
براستی براستی میگویم که هر که به من ایمان بیاورد میتواند کارهایی را انجام دهد که من انجام میدهم بلکه بزرگتر از کارهائی که من میکنم. (یوحنا 14: 12)
پس اگر مسیح مساوی با خدا باشد به این دلیل که معجزات و عجائبی را انجام میدهد؛ مومن هم میتواند از مسیح هم با خدا مساویتر باشد چرا که کارهائی را میتواند انجام دهد که از کارهای مسیح هم بزرگتر است.
بعلاوه دیگر پیامبران هم اعجازهای فراوانی انجام میدادند و هیچ وقت این اعجازها دلیلی بر خدا بودن آنها محسوب نشد.
2- پذیرش عبادت
یکی دیگر از استدلالاتی که مسیحیان بر خداوندی مسیح میآورند این است که اجازه میداد مورد پرستش قرار بگیرد و از طرفی پر واضح است که عبادت مخصوص خداست پس معلوم است که مسیح خداست که این اجازه را به دیگران میداد موضوع عبادت، یکی از موضوعات مهم در کتاب مقدس است که کاملاً روشن میباشد.[2]
لذا این که انسانها یا فرشتگان عبادت شوند، صحیح نیست. چه، امکان ندارد که خداوند، مجد خود را به دیگری ببخشد. کتاب مقدس واژه «عبادت» را به صورت اصلی آن یعنی واژه یونانی «prosekunhsen» میآورد. این واژه را مسیح در گفتگوی خود با ابلیس به کار برد: آنجا که مسیح برای ابلیس توضیح میدهد واجب است فقط خداوند عبادت شود. غیر از این مورد، عهد جدید این واژه را در موارد متعددی برای توصیف عبادت خداوند به کار برده است.
ما در عهد جدید میبینیم که مسیح دیگران را از این که او را عبادت کنند، منع نمیکرد؛ بنابراین اگر مسیح انسان میبود، قبل از این که بر او سجده شود، گمراهترین موجود روی زمین میشد. چرا که خدای بیگانه میگردید و خداوند تبارک و تعالی از سجده کردن به هر خدای بیگانهای نهی کرده است؛
عهد جدید عبادت کردن مسیح (خدا) را در موارد بسیاری آورده است. در حالی که شاگردان و رسولان او و حتی فرشتگان از پذیرش عبادت دیگران سرباز میزدند.[3]
ولی مسیح سجده شاگردانش را منع نکرد. میبینیم که در انجیل متی،
1- مسیح پابرهنه و در میان یک گردباد توفنده بر روی آب راه میرود و به پطرس دستور میدهد با او همراه شود. و چون به کشتی سوار شدند باد ساکن گردید پس اهل کشتی آمده روی بر زمین نهاده گفتند فیالحقیقة تو پسر خدا هستی. (انجیل متّی 33: 14)
که این نمونههای دیگری نیز دارد[4] بنابراین اگر مسیح دیگران را از کرنش و پرستش خود منع نمیکرد، پس خداست. چرا که نوشته شده است: «تنها برای پروردگار، خدایت سجده کن و تنها او را عبادت نما».
الستر مک کراث میگوید:
در چهار چوب فرهنگ یهودی که مسیحیان اولیه تحت آن فعالیت میکردند فقط و فقط خدا شایسته پرستش بود. با این حال میبینیم کلیسای اولیه مسیح را به عنوان خدا میپرستند – مسئلهای که حتی در عهد جدید نیز به وضوح بدان برمیخوریم برای مثال در اول قرنتیان 2: 1 از مسیحیان به عنوان کسانی یاد شده که نام "خداوند ما عیسی مسیح را میخواند" عبارتی که یادآور دستور العملهای عهد عتیق است برای پرستش و تکریم خدا (نظیر پیدایش 26: 4 4: 13 مزمور 1: 105 ارمیا 25: 10 یوئیل 2: 32 ) بدینترتیب میبینیم که برای عیسی نیز آشکارا عملکردی همانند خدا قائل بودند زیرا او را نیز همچون خدا میپرستیدند[5]
پاسخ
الف) واژه (prosekunhsen) در فرهنگ عهد کتاب مقدس یک مشترک معنوی بین تعظیم کردن و پرستش است و طبیعی است که اگر به معنای اول باشد نمیتوان استفاده الوهیتی از آن کرد در عهد عتیق هم در چند مورد از همین فعل استفاده شده است و هیچ کدام به معنای پرستش از نوع الوهیتی نیست:
پیدایش 7: 23:
«پس ابراهیم برخاست و نزد اهل آن زمین یعنی بنی حت تعظیم نمود(prosekunhsen).»
اول پادشاهان 23: 1:
«و پادشاه را خبر داده گفتند که “اینک ناتان نبی است.” و او به حضور پادشاه درآمده رو به زمین خم شده پادشاه را تعظیم نمود(prosekunhsen).»
و در این موارد درست از همان لفظی استفاده شده که در مورد مسیح استفاده شده است مشخص است که ابراهیم و ناتان نبی آن افراد را پرستش نکردند بلکه فقط از روی احترام آنطور که در فرهنگ شرقی رایج است تعظیم کردند.[6] و باید گفت که در سه موردی که ذکر شد هیچکدام نشان از پرستش به عنوان خدایی ندارد بلکه در همه موارد نشان از کرنش در مقابل شخصیت و عظمت مسیح است.
ب) همچنین در اناجیل بحث عبادتهای مسیح مورد تاکید قرار گرفته است. و این نشان میدهد که مسیح خود را کاملا بنده میدانست او کسی بود که نماز و روزه انجام میداد، این متی است که در انجیلش نقل میکند که مسیح چهل روز روزه گرفت او میگوید: "بعد از اینکه مسیح چهل روز و چهل شب را روزه گرفت در اواخرش گرسنه شد" (متی 4: 2 ) لوقا نیز همین را نقل میکند و اضافه مینماید که: با شدیدترین زاریها نماز میخواند تا جائی که عرقش همانند قطرات خون بر روی زمین جاری گشت (لوقا 22: 44) مسیح سجده و رکوع مینمود و نمیدانست برای که سجده و رکوع و عبادت مینماید؟
[1] . همچنین معجزه دیگری را یوحنا (یوحنا5/2-8). ذکر نموده
مسیح حتی فراتر از این عمل میكرد و گاه بدون آن كه بیماران خود را ببینید، با شفا دادن به آنها، قدرت خود را آشكار میساخت. (یوحنا4/46-53).
و از جمله معجزات دیگر مسیح میتوان به سیر کردن گرسنگان زیادی توسط غذای کمی اشاره کرد: که در عید فصح جمعیت زیادی که معجزات مسیح را دیده بودند از پی او آمدند و مسیح همه آن پنج هزار نفر را با پنج نان جو و دو ماهی سیر غذا داد که دوازده سبد از ضایعات آن جمع شد (یوحنا6/1-13).
نشانهها و معجزات بسیار دیگری نیز وجود دارد كه اناجیل عهد جدید، آنها را نقل كردهاند.
[2] . نمونههای مانند ای قوم بشنو و تو را تأكید میكنم و ای اسرائیل اگر به من گوش دهی در میان تو خدای غیر نباشد و نزد خدای بیگانه سجده منما (مزمور / 9/81) و خداوند خدای خود را سجده كن و او را فقط عبادت نما(انجیل متی 10/ 4)
[3] . پطرس وصی مسیح، وقتی به قیصریه میرود، كرینلیوس از او استقبال كرده و در حالی كه روی پاهای او میافتد، بر او سجده میكند. اما پطرس این سجده را نمیپذیرد. چنان كه در اعمال رسولان میخوانیم: امّا پطرس او را برخیزانیده گفت برخیز من خود نیز انسان هستم (اعمال رسولان26/10)
و نمونه دیگر این اتفاق مربوط به فرشتگان است. فرشتگان نیز سجدههای دیگران به خودشان را رد كردند. در باب اخیر از مكاشفه یوحنا میخوانیم:
و من یوحنا این امور را شنیدم و دیدم و چون شنیدم و دیدم افتادم تا پیش پایهای آن فرشته كه این امور را به من نشان داده سجده كنم او مرا گفت زنهار نكنی زیرا كه همخدمت با تو هستم و با انبیاء یعنی برادرانت و با آنانی كه كلام این كتاب را نگاه دارند خدا را سجده كن (مكاشفه یوحنّای رسول22/ 9)
[4] . در جای دیگر آمده که: وقتی مسیح روشنایی چشم كودك نابینایی را برگرداند، سجده او را پذیرفت. یهودیان نیز آن كودك را برای این كه به نیروی مسیح اعتراف كرد، از جمع خود راندند. مسیح او را یافت و گفت: آیا تو به پسر خدا ایمان داری او در جواب گفت ای آقا كیست تا به او ایمان آورم عیسی بدو گفت تو نیز او را دیده و آنكه با تو تكلّم میكند همانست گفت ای خداوند ایمان آوردم و در برابرش روی بر زمین نهاد (انجیل یوحنّا 38: 9)
در انجیل لوقا میخوانیم:
پس ایشان را بیرون از شهر تا بیت عنیا برد و دستهای خود را بلند كرده ایشان را بركت داد و چنین شد كه در حین بركت دادن ایشان از ایشان جدا گشته بسوی آسمان بالا برده شد پس او را پرستش كرده با خوشی عظیم بسوی اورشلیم برگشتند (انجیل لوقا 51: 24)
[5] . الستر مک کراث، در آمدی بر الاهیات مسیحی ص 361
[6] . مرجعی به نام A Greek-English Lexicon of the New Testament and Other Early Christian Literature در مورد (prosekunhsen) می گوید:
“used to designate the custom of prostrating oneself before aperson and kissing his feet, the hem of his garment, the ground.” (Chicago, 1979, Bauer, Arndt, Gingrich, Danker; second English edition; p. 716)