نویسنده : محمد صادق احمدی
مسیحیت مانند هر دین دیگری دارای برخی جنبههای عملی و برخی جنبههای اعتقادی است. یکی از مهمترین اعتقادات مسیحیان که به بسیاری از ابعاد عملی و آیینی ایشان نیز رنگ و بوی متمایزی میبخشد، باور به "پر شدن از روحالقدس" است.
پیش از پرداختن به این باور اشاره خیلی مختصری به شخصیت روحالقدس نیاز است. یعنی ابتدا باید مشخص شود که روحالقدس کیست و در اعتقادات مسیحیان چه جایگاهی دارد، تا در مرحله بعد مشخص شود که نقش او در حیات جوامع مسیحی چیست و پر شدن از او به چه معناست؟
روحالقدس
به باور مسیحیان خدا در عین اینکه دارای یک جوهر است، همزمان در سه شخصیت بروز و ظهور میکند. این بدان معناست که مسیحیان خود را به توحید موکَد در متن مقدس عبری پایبند میدانند و هرگز مایل به تخطی از این اصل مهم نیستند. اما در عین حال برخی مشخصهها که سبب جدا شدن مسیحیت از یهودیت میشود، علت بوجود آمدن اعتقادات جدیدی در مسیحیت شد که از جمله آنها میتوان به باور به وجود سه شخصیت خدایی با کارکردهای متفاوت اشاره کرد.
خدای مسیحیان دارای سه شخصیت متمایز خدای پدر، خدای پسر و خدای روحالقدس است. عمل خاصی که به پدر نسبت داده میشود طرح نقشه رهایی و نجات، آفرینش و حفاظت از آن و نشان دادن همکاری تثلیث در عمل نجات است. عمل خاصی که به پسر منسوب است، دخالت او در آفرینش و نجات است و مشخصه روحالقدس نیز صدور از پدر و پسر بوده و کار خاصش نیز تکمیل امور خلقت و نجات و نیز کمک به انسانها در روند تقدیس است.[1]
پولس که بیش از نیمی از نوشتههای عهد جدید به او منسوب است در مورد کار روحالقدس چنین میگوید:
«هرکس را ظهور روح به جهت منفعت عطا میشود. زیرا یکی را به وساطت روح کلام حکمت داده میشود و دیگری را کلام علم به حسب همان روح. و یکی را ایمان به همان روح و دیگری را نعمتهای شفادادن به همان روح. و یکی را قوّت معجزات و دیگری را نبوّت و یکی را تمییز ارواح و دیگری را اقسام زبانها و دیگری را ترجمه زبانها. لکن در جمیع اینها همان یک روح فاعل است که هرکس را فردا به حسب اراده خود تقسیم میکند.»[2]
اما در اینجا اشاره به یک مسأله، خالی از لطف نیست و آن اینکه آیا روحالقدس درون این خانواده الهی جایگاهی دارد یا نه؟ مدتها بحث و بررسی در کلیسا صورت گرفته و بسیاری از الهیدانان مسیحی از دیرباز با این اعتقاد مخالف بودهاند. چنانکه نویسندگان دوران آباء کلیسا در مورد اینکه آیا باید روحالقدس را آشکارا به عنوان خدا خطاب کنند یا خیر مردد بودند. حتی تا سال ۳۸۰ نیز الهیدانی چون گریگوری نازیانزوسی اعتراف میکند که بسیاری از اندیشمندان مسیحی راستکیش در اینباره که آیا باید روحالقدس را نوعی عملکرد، نیرویی خلاقه، یا خدا دانست اتفاق نظر ندارند.[3]
باید از بحث در مورد سیر تاریخی شکل گیری شخصیت روحالقدس به عنوان خدا گذر کنیم. در این مجال کوتاه هدف فقط آشنایی کوتاهی با شخصیت روحالقدس بود تا اینکه بدانیم "پر شدن از روحالقدس" به چه معناست؟
بشارت عیسی به روحالقدس
یکی از مهمترین آیاتی که مسیحیان معتقدند که عهد جدید بشارت به آمدن روحالقدس و ایفای نقش او میدهد؛ این دو فراز از انجیل یوحناست:
«اگر مرا دوست دارید احکام مرا نگاه دارید. و من از پدر سؤال میکنم و تسلّی دهندهای دیگر به شما عطا خواهد کرد تا همیشه با شما بماند یعنی روح راستی که جهان نمیتواند او را قبول کند زیرا که او را نمیبیند و نمیشناسد و اما شما او را میشناسید زیرا که با شما میماند و در شما خواهد بود.»[4]
«و من به شما راست میگویم که رفتن من برای شما مفید است زیرا اگر نروم تسلّیدهنده نزد شما نخواهد آمد. اما اگر بروم او را نزد شما میفرستم. و چون او آید جهان را برگناه و عدالت و داوری ملزم خواهد نمود… و لیکن چون او یعنی روحِ راستی آید شما را به جمیع راستی هدایت خواهد کرد زیرا که از خود تکلّم نمیکند بلکه به آنچه شنیده است سخن خواهد گفت و از امور آینده به شما خبر خواهد داد.»[5]
البته در هنگام بکارگیری این آیات در مورد روحالقدس باید به مناقشه مهمی که در این نقطه میان مسلمانان و مسیحیان روی میدهد توجه داشت. زیرا مسلمانان با ادله قطعی ادعا میکنند که مسیحیان، هنگام ترجمه کتاب مقدس، مراد حضرت عیسی را به مصداق مورد نظرشان حمل کردهاند و معنای کلی و حقیقی را ذکر نکردهاند که با وجود قرائن متعدد ثابت میشود که مصداقش پیامبر اسلام است.[6]
صرف نظر از این مناقشه، مسیحیان با تمسک به این آیات و آیات مشابه، ادعا میکنند که روحالقدس پس از صعود عیسی نقش پررنگی در زندگی ایشان ایفا کرده و دارای مسئولیتهایی است که از جمله آنها اتحاد با مومنان و تقدیس بخشیدن به ایشان است.
پنتیکاست[7] ؛ نخستین حضور روحالقدس
به روایت کتاب مقدس در روز پنتیکاست و ده روز پس از عروج عیسی، هنگامی که دوازدهمین رسول نیز انتخاب شده بود و حواریون در اورشلیم در کنار هم بودند برای نخستین بار واقعه پر شدن از روحالقدس برای ایشان رخ داد:
«و چون روز پـِنتیکاست رسید به یک دل در یکجا بودند. که ناگاه آوازی چون صدای وزیدن باد شدید از آسمان آمد و تمام آن خانه را که در آنجا نشسته بودند پر ساخت. و زبانههای منقسم شده مثل زبانههای آتش بدیشان ظاهر گشته بر هر یکی از ایشان قرار گرفت. و همه از روحالقدس پرگشته به زبانهای مختلف به نوعی که روح بدیشان قدرت تلفّظ بخشید به سخن گفتن شروع کردند.»[8]
در مورد اینکه تکلم به زبانها در این واقعه به چه معناست؟ بحث و نظر فراوان است، چنانکه عدهای معتقدند که این تکلم حقیقتا با زبان دیگری بوده و برخی دیگر میگویند که این تکلم به زبانی غیر واقعی بوده که برای مخاطبان، قابل فهم شده است.[9]
اما آنچه برای این نوشتار حائز اهمیت است، اینکه در این واقعه برای نخستینبار در مسیحیت ، عدهای از روحالقدس پر گشتند و پس از آن موهبتهایی به ایشان اعطا گردید از جمله: تکلم به زبانها ، شفا دادن و…
در ادامه این روایت کتاب مقدسی، چنین نقل شده است که پرشدن از روحالقدس اختصاص به رسولان نداشته و وعده خداست که برای تمام ابنای بشر محقق خواهد شد:
«این همان است که یوئیلِ نبی گفت که خدا میگوید: در ایام آخر چنین خواهد بود که از روح خود بر تمامِ بشر خواهم ریخت و پسران و دختران شما نبوّت کنند و جوانان شما رؤیاها و پیران شما خوابها خواهند دید و بر غلامان و کنیزان خود در آن ایام از روح خود خواهم ریخت و ایشان نبوّت خواهند نمود».[10]
وقوع موارد تاریخی دیگر از "پرشدن از روحالقدس"
با روشن شدن معنای "پر شدن از روحالقدس" و اشاره به واقعه تاریخی مورد نظر سوالی که رخ مینماید این است که پر شدن از روحالقدس تا چه اندازه در تاریخ مسیحیت خود را عیان کرده است؟
در پاسخ به این پرسش باید گفت که گرچه کلیسا به طور سنتی، این واقعه را میپذیرد، اما در چگونگی پر شدن از روحالقدس و نحوه کار او انتقادات و اختلاف نظرهایی وجود دارد. بسیاری از این سوالات از این پرسش نشات میگیرد که پس از پر شدن از روحالقدس و اتحاد با او، روند تقدیس چگونه صورت میپذیرد؟
در پاسخ به این پرسش اندیشمندان مسیحی عمدتا سه نظریه طرح کردهاند:
۱- مدل امری:[11]
در این نظریه ادعا بر این است که روحالقدس پس از ایمان آوردن مومن، با او متحد و کار تقدیس را انجام میدهد بدون اینکه شخص دخالتی در این فرآیند داشته باشد.
اما ایراداتی جدی بر این نظریه وارد شده مثل اینکه اگر فرایند تقدیس پس از پر شدن از روح، کار یکطرفه اوست، پس چرا این روند تا این حد طولانی است و یا اینکه پس چرا در غالب موارد به شکلی ناقص انجام میشود. این سوالات و پرسشهایی از این دست سبب شده که این نظریه پیروان اندکی داشته باشد.
۲- مدل مبتنی بر رابطه شخصی و متقابل:[12]
در این مدل خداوند دقیقا همانگونه که والدین فرزندانشان را تادیب و تشویق میکنند، به ایشان کمک میکند تا در فرایند تقدیس نقش داشته باشند. حسن این نظریه در پذیرش اختیار برای انسان است.
اما عمدهترین ایرادش این است که خدا را بیرون از انسان تصویر میکند؛ در حالی که در هنگام پر شدن از روحالقدس، او در درون انسان ماوا گزیده است.
۳- مدل مشارکتی:[13]
مدل مشارکتی به این معناست که خداوند بوسیله روحالقدس در ما ساکن است و اتحاد میان انسان و خدا حاصل شده، اما این اتحاد مانع از ارتکاب گناه توسط انسان نیست و هنوز جا برای اختیار انسان هست. یعنی با اینکه انسان میل به گناه دارد ولی از اراده خدا و خواست خدا که خیر و حق است آگاه است و سعی دارد تا به سمت آن حرکت کند. مثالی که برای این نحوه عمل کردن روحالقدس میتوان ارائه کرد چنین است:
پر شدن از روح مانند این است که دو نفر با اتحاد رشته عصبی با یکدیگر بتوانند از واکنشها و احساسات و تجربیات یکدیگر مطالع شوند و آن را حس کنند. در این مثال با اینکه دو شخص از یکدیگر جدا هستند؛ اما با هم متحد هستند و با همدیگر تعاون و همکاری دارند.
این تبیین اخیر در میان اندیشمندان پیروان بیشتری دارد، زیرا برای نظریه سنتی پر شدن از روحالقدس توجیه مناسبتری ارائه میکند.[14]
کلیسای پنتیکاستی و پر شدن از روحالقدس
در طول تاریخ پر فراز و نشیب کلیسا، پر شدن از روحالقدس و تقدیس شدن مومنان توسط او، امری عادی بشمار میرفته، تا اینکه در آغاز قرن بیستم، جنبشهای کاریزمایی پنتیکاستی با تکیه بر پری از روحالقدس کار خود را آغاز کردند.
پنجاههگرایی در اوایل قرن بیستم در کانزاس شروع شد و به مرور زمان پیروانی پیدا کرد. پنجاههگرایان معتقدند که پر شدن از روحالقدس و سخن گفتن در زبانها از علایم ضروری تقدساند. پنتیکاستیهای کاریزما بدنبال این هستند که قدرت روحالقدس که در عهد جدید به رسولان اعطا شده را بخود اختصاص دهند. ایشان در مورد کتاب مقدس بنیادگرا هستند و با داشتن تمایلات مقطعباورانه در انتظار بازگشت قریبالوقوع مسیح هستند.
امروزه جنبش پنتیکاستی کاریزماتیک با توجه به ادعاهای جالبی که برای مردم دارد، توانسته جای خود را در الهیات مسیحی باز کند. البته سایر گرایشهای مسیحی ایشان را اینگونه زیر سوال میبرند که ادعاهایی که ایشان میکنند با توجه به کتاب مقدس مردود شناخته میشود.
منبع:سایت پژوهشکده باقرالعلوم (علیه السلام(
[1]برکوف؛ لوئیس، خلاصه اصول اعتقادات مسیحیت ، ترجمه تت استیوآرت، ۲۰۰۲، بی جا، ص ۵۸ – ۶۱
[2]نامه اول قرنتیان ۱۲: ۷-۱۱
[3]مک گراث، آلیستر؛ درآمدی بر الهیات مسیحی، ترجمه عیسی دیباج، تهران، انتشارات کتاب روشن، ۱۳۸۵، ص ۳۱۰
[4]انجیل یوحنا ۱۴: ۱۵-۱۷
[5]انجیل یوحنا ۱۶: ۷-۱۳
[6]رک: بشاره احمد فی الانجیل، محمد الحسینی الرئیسی
[7]این کلمه، گاهی به شکل پنطیکاست نیز نوشته می شود.
[8]اعمال رسولان ۲: ۱-۴
[9]وان وورست، رابرت ای؛ مسیحیت از لابلای متون، ترجمه جوادباغبانی و عباس رسول زاده، قم، موسسه امام خمینی، ۱۳۸۴، ص
[10]اعمال رسولان ۲: ۱۶-۱۷
[11]fiat model
[12]interpersonal model
[13]sharing model
[14]پترسون؛ مایکل و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، تهران، بنیانهای فرهنگ امروز، چاپ ششم، ص ۴۷۵-۴۸۰