نویسنده : محمد ضياء توحيدي
محققان بر آن هستند که مسیحیت، که در ابتدای امر، آیینی یکتاپرستانه بود، بعدها تحت تأثیر برخی مکاتب رومی آن زمان به سه گانه پرستی روی آورد. با این حال در برهههایی از تاریخ مسیحیت، یگانه پرستانی نیز وجود داشتهاند که تعالیم کلیسای تثلیثگرا را محکوم دانسته و به یگانگی خداوند ایمان داشتهاند.
در قرون اولیه میلادی، ابیونیها و همچنین پیروان آریوس از جمله یکتاپرستان بودهاند. به نظر میرسد که آیین یکتاپرستی از زمان کنستانتین تا قرنها از میان مسیحیان رخت بربسته بود چه اینکه در زمان این پادشاه و در شورای نیقیه (325 میلادی) یکتاپرستی جرم خواندهشد و به شدت با این عقیده مبارزه شد.
پس از گذشت قرنها و در قرن شانزدهم میلادی[1]، یکتاپرستی جانی دوباره گرفت و در این راه نیز متحمل آزار و اذیتهای فراوانی گردید. میشل سروتوس[2] را میتوان از پیشگامان نهضت یکتاپرستی در دوره جدید دانست. کسی که در نهایت به خاطر عقیده توحیدی خویش بر چوبه دار سوزانده شد.
علیرغم تمام سختگیریهایی که نسبت به یکتاپرستی در سراسر جهان مسیحیت وجود داشت، منادیان توحید توانستند در میان برخی جوامع مسیحی نفوذ کرده و یگانهپرستی را دوباره رواج دهند.
یکی از این گروهها، کلیسای شاهدان یهوه بود که در قرن نوزدهم به وجود آمد و پس از چندی توانست، پیروان قابل توجهی را نیز به دست آورد.
بنیانگذار
فرقه شاهدان یهوه را چارلز تیز راسل[3] (1852 – 1916) تأسیس کرد. او با مطالعه و تأمل در کتاب مقدس در حدود سال 1872 میلادی به این نتیجه رسید که مسیح در سال 1874 مخفیانه باز خواهد گشت تا زمینه را برای برقراری ملکوت و سلطنت خداوند مهیا سازد.[4]
راسل همچنین اظهار داشت که جنگ "آرماگدون" نهایتاً در سال 1914 و با بازگشت حضرت مسیح رخ خواهد داد و در این زمان است که پایان دوره امتها فرا خواهد رسید.[5]
با نزدیک شدن به زمان موعود، پیشبینیهای او آهنگ ملایمتری به خود گرفت و در آخرین کتابی که منتشر گردید این تاریخ به سال 1918 تغییر یافت.[6]
عقاید منتشر شده وی پیروان زیادی یافت و راسل از سال 1879خود را کشیشی از کلیسای مستقل پیتسبورگ قلمداد کرد. وی در ادامه فعالیتهای خویش، نشریه برج دیدبانی[7] را منتشر ساخت و در آن به تبیین دیدگاههای خویش پرداخت.[8]
پس از راسل "جوزف فرانکلین رادرفورد"[9] رهبری این فرقه را بر عهده گرفت. او زمان بازگشت مسیح را دوباره تصحیح نمود.
وی در سال 1920 اظهار داشت که میلیونها نفر از کسانی که زندهاند هرگز نخواهند مرد. او منتظر ظهور شخصیتهای برجسته عهد قدیم همانند ابراهیم، یعقوب و .. بود که در سال 1925 ظهور کرده و بر جهان جدید حکمفرمایی خواهند کرد.[10]
اما هنگامی که سال 1925 به پایان رسید رادرفورد که صلاح را در ترک پیشگویی دقیق میدید خطاب به پیروان خویش چنین نوشت:
«همه چیز در این زمان در حال تحقق یافتن است و گواهی میدهند که خداوندگار عیسی حاضر است و سلطنت او فرا رسیده است. بزودی رستاخیز مردگان به وقوع خواهد پیوست. مقصود از زود، سال بعد نیست ولی ما معتقدیم که این امر به وقوع خواهد پیوست و انتظار داریم پیش از پایان این قرن واقع شود.»
این پیشگویی مبهم تا حدودی راه را برای رادفورد هموار کرد چه اینکه دیگر او خود را ملزم نمیدید که در تاریخ پیشگوییهای خود تجدید نظر کند.[11]
البته انجمن واچتاور از نیمه قرن بیستم به بعد، به طور کلی هر گونه پیشگویی را کنار گذاشت اما با این حال اظهار داشت که این نسل از میان نخواهد رفت جز آنکه تمام این وقایع تحقق یابد.[12]
عنوان این فرقه
پیروان او که ابتدا در ایالات متحده مستقر بودند در ابتدا با نامهای مختلفی از جمله "قوم دیدبان"[13]، "برج دیدبانی کتاب مقدس و انجمن نشر[14]"[15] و یا راسلیها[16] خوانده میشدند.[17]
بعدها رادرفورد در سال 1931 میلادی آنان را "شاهدان یهوه" نامید.[18]
به اعتقاد شاهدان، این عنوان از کتاب مقدس برگرفته شده است. در کتاب اشعیا آمده است: "خداوند میگوید که شما شهود من هستید و من خدا هستم".[19]
در کتاب اعمال رسولان نیز از قول حضرت مسیح چنین نقل شده است: "لیکن چون روحالقدس بر شما میآید، قوت خواهید یافت و شاهدان من خواهید بود، در اورشلیم و تمامی یهودیه و سامره و تا اقصای جهان"[20].[21]
جهانبینی شاهدان یهوه
آنها تمام قدرتهای جهان و نهادهای سیاسی را منتسب به شیطان میدانند. از نظر آنان، شیطان بر دنیای کنونی حکمرانی میکند و هر حکومت، حرفه و دین سازمانیافتهای همپیمان با شیطان و در مقابله با خواست و اراده یهوه است.
شاهدان یهوه معتقدند که فقط انتخاب "یهوه"[22] است که انسان را وارد حکومت خدا میکند. آنان بر مبنای همین اعتقاد، خود را بخشی از حکومت الهی میدانند.[23]
بر همین اساس، آنان از احترام به پرچم کشورها، خدمت در ارتش و همچنین رأی دادن در انتخابات امتناع میورزند.[24]
در بسیاری از کشورها، آنان به خاطر همین اعتقادات و امتناع آنان از خدمت نظام به زندان افکنده شدهاند.[25]
خداشناسی و مسیحشناسی شاهدان
شاهدان یهوه، تنها به یک خدا ایمان دارند و از سال 1931 بر این نکته تأکید ورزیدهاند که خدا را تنها باید یهوه نامید. آنان آموزهی تثلیث را انکار کرده و آن را شرک میدانند.[26]
از نگاه آنان، مسیحیت تثلیثی، آیات کتاب مقدس را هنگام ترجمه تحریف میکند و معانی آن را مطابق دیدگاه خویش تغییر میدهد. آنان همواره با استناد به متون اصیل عهد عتیق و با بررسی دقیق واژگان عهد جدید با استناد به ادبیات یونانی، الوهیت مسیح را انکار مینمایند.[27]
آنها معتقدند که حضرت عیسی مخلوقی روحانی بوده است که "لوگوس"[28] یا کلمه یا "میکائیل" رئیس فرشتگان نامیده میشده است.[29]
عیسی برادری به نام زهره[30] داشت که علیه خدا طغیان کرد و تبدیل به شیطان گردید در حالی که مسیح در اطاعت خدا باقی ماند.[31]
از نگاه آنها، روحالقدس نیز خدا نمیباشد بلکه نیروی فعال خداست.[32]
مرجع الهیاتی شاهدان
آنها کتاب مقدس را یگانه منبع اعتقادی و تنها مرجع هدایتبخش میدانند. آنان ترجمههای کتاب مقدس را مبتنی بر عقاید تثلیثی دانسته و بر همین اساس ترجمه خاص خود را با عنوان "ترجمه دنیای جدید"[33] تهیه و منتشر نمودهاند که از نگاه آنان ترجمه معتبر کتاب مقدس شناخته میشود.[34]
شعایر دینی و برخی از دیگر ویژگیها
شاهدان یهوه اهمیت چندانی برای شعایر دینی قائل نیستند. آنها عشای ربانی را "شام یادبود"[35] میخوانند که از نظر آنها صرفا یک غذای یادبود است و هیچگونه اهمیتی شعاری ندارد. این مراسم هر سال یکبار و در عید پاک (که البته آن را عید نمیشمارند[36])انجام میگیرد.[37]
شاهدان به تعمید نیز معتقدند و آن را نمادی از سرسپردگی به اراده الهی بر میشمارند. از نگاه آنان تعمید با پاشیدن آب (چنانکه در برخی کلیساها مرسوم است) صحیح نیست و تعمید صحیح تنها با فرو رفتن در آب امکانپذیر است. آنها تعمید اطفال را نیز نمیپذیرند.[38]
البته از نگاه آنان، تعمید برای نجات هیچ ضرورتی ندارد و دارای هیچگونه اهمیت شعاری نیز نمیباشد.[39]
ممنوعیت برگزاری و شرکت در جشنها
شاهدان یهوه برگزاری و یا شرکت در مراسمی نظیر کریسمس، عید پاک، جشن تولد و یا هرگونه جشنهای ملی را حرام میدانند. علت ممنوعیت این جشنها آن شمرده شده که این مراسم دارای ریشه کتاب مقدسی نیستند.[40]
امتناع از تزریق خون حتی به قیمت مرگ
یکی از ویژگیهای خاص شاهدان یهوه، امتناع از تزریق خون است. آنان با استناد به کتاب مقدس، تزریق خون را حرام میدانند. شاهدان اظهار میدارند: از آنجا که خون منبع حیات است و حیات نیز به خداوند تعلق دارد بنابر این استفاده از خون حرام میباشد.
مستند الهیاتی آنان نیز این آیه از سفر لاویان است که میگوید: "هر کس… هر قسم خون را بخورد من روی خود را بر آن شخصی که خون خورده باشد برمیگردانم، و او را از میان قومش منقطع خواهم ساخت."[41] دیگر مستند کتاب مقدسی آنان این عبارت کتاب اعمال رسولان که آمده است: "حکم کنیم که از… و حیوانات خفه شده و خون بپرهیزند[42]".[43]
بر همین اساس آنها از تزریق خون به خویشتن و به فرزندانشان اجتناب میورزند حتی اگر این مسأله به قیمت مرگ آنها تمام شود.[44]
آخرالزمان از نگاه شاهدان
چنانکه پیشتر اشاره گردید، شاهدان، عمیقا به این باور پایبندند که پایان جهان در آیندهای بسیار نزدیک فرا خواهد رسید.
آنان با اتکا به کتاب دانیال و مکاشفه یوحنا بر آنند که دنیای کنونی زوال خواهد یافت و دنیای جدیدی جانشین آن خواهد شد.
شاهدان با استناد به آیاتی از کتاب مکاشفه[45] بر آنند که تنها مسیح و 144000 برگزیده دارای نفوس جاودانهاند و دیگران همه فانیاند.[46] گرچه به آنها نیز در دوره هزاره، فرصت دیگری داده خواهد شد. در این زمان، فقط عادلان حکومت میکنند و آن 144000 نفر به آسمان خواهند رفت.[47]
آنها بر این اعتقادند که عبارت کتاب مکاشفه که به "گروه عظیم" اشاره میکند،[48] در خصوص سایر ایمانداران است. آنان گرچه به آسمان راهی ندارند اما اگر عبودیتشان را نسبت به خدا اثبات کنند برای همیشه در زمین مخلد خواهند ماند.[49]
نابودی؛ و نه جهنم!
واچ تاور، دیدگاه رایج مسیحی در مورد وجود جهنم به عنوان مکانی که شریران در آن تا به ابد باید متحمل مجازات شوند را انکار میکند.
آنها در این مسأله به چهار دلیل استناد میکنند: 1. این تعلیم کاملا غیر کتاب مقدسی است. 2. غیر معقول است. 3. با محبت خدا در تضاد است. 4. مخالف با عدل و انصاف است.[50]
در خصوص افراد بیایمان آنها آموزه "نابودی"[51] را به جای جهنم و عذاب ابدی اظهار میدارند. از نگاه آنان، بیایمانان نابود و معدوم خواهند شد.[52]
شاهدان در عصر حاضر
آنها دارای 4 میلیون نفر پیرو در بیش از 200 کشور دنیا هستند و رهبری این فرقه همچنان از ایالات متحده اعمال میگردد.
آنها موفقیت خویش در تبلیغ را مرهون سیاست خاص تبشیری یعنی تبلیغ خانه به خانه هستند. شاهدان امروزه دارای دو نشریه واچ تاور (1879.م) و بیداری[53] (1946.م) هستند که در سطح گسترده و در سراسر جهان منتشر میشود.[54]
منبع: سایت پژوهشکده باقر العلوم (علیه السلام)
[1]البته پیش از این هم، گزارشهایی در مورد یکتاپرستان وجود داشته است اما ظهور یکتاپرستی به عنوان یک نهضت فعال و پویا در قرن شانزدهم رخ داده است.
[2]Michael Servetus
[3]Charles Taze Russell
[4]Cross, F. L. (ed.), The Oxford dictionary of the Christian Church, (Oxford, 1997, 3rd ed.), p.865
[5]Britannica Encyclopedia of World Religions, (Encyclopedia Britannica INC, 2006), p.563
[6]مولند، اینار؛ جهان مسیحیت؛ ترجمه محمد باقر انصاری و مسیح مهاجری، انتشارات امیر کبیر، 1381هش، چاپ دوم، ص 471
[7]The Watchtower
[8]ویور، مری جو؛ درآمدی به مسیحیت؛ ترجمه حسن قنبری، مرکز مطالعات ادیان و مذاهب، قم، 1381، چاپ اول، ص 274
[9]Joseph Franklin Rutherford
[10]New Catholic Encyclopedia, (Gale, 2003, 2nd ed.), vol.7, p.751
[11]مولند، اینار؛ پیشین
[12]New Catholic Encyclopedia, ibid
[13]ویور، مری جو؛ پیشین
[14]Watch Tower Bible and Tract Society
[15]Cross, F. L. (ed.), ibid
[16]Russellites
[17]New Catholic Encyclopedia, ibid
[18]Cross, F. L. (ed.), ibid
[19]اشعیا 43: 12
[20]اعمال رسولان 1: 8
[21]روستن، لئو؛ فرهنگ تحلیلی مذاهب آمریکایی؛ ترجمه محمد بقائی، تهران، انتشارات حکمت، 1376ش، چاپ اول، ص 208
[22]Jehovah. نام خداوند در زبان عبری
[23]ویور، مری جو؛ پیشین
[24]Britannica Encyclopedia of World Religions, ibid and Holden, Andrew, Jehovah’s Witnesses, (Routledge, 2003), p.26
[25]مولند، اینار؛ پیشین؛ ص474
[26]New Catholic Encyclopedia, ibid
[27]مکداول، جاش و استیوارت، دان؛ شناختن بدعتها؛ ویراسته نینوس مقدسنیا و سوریک صیاد سردرود، کلیسای انجیلی آشوری تهران، 1383، ص 48 – 64 و 68 – 70
[28]Logos
[29]New Catholic Encyclopedia, ibid
[30]Lucifer
[31]مکداول، جاش و استیوارت، دان؛ پیشین؛ ص 48
[32]روستن، لئو؛ پیشین؛ ص 210
[33]New World Translation
[34]New Catholic Encyclopedia, ibid
[35]Memorial Supper
[36]ویور، مری جو؛ پیشین
[37]مولند، اینار؛ پیشین؛ ص 476
[38]روستن، لئو؛ پیشین؛ ص 215
[39]مولند، اینار؛ پیشین
[40]Holden, Andrew, ibid, p.25
[41]لاویان 17: 10. همچنین، آیه چهارم از باب 9 سفر پیدایش نیز از دیگر شواهد کتاب مقدسی این آموزه تلقی شده است.
[42]اعمال رسولان 15: 20
[43]روستن، لئو؛ پیشین؛ ص 221 و Holden, Andrew, ibid, p.28
[44]New Catholic Encyclopedia, ibid
[45]مکاشفه 7: 4 و 14: 1 – 4
[46]New Catholic Encyclopedia, ibid
[47]ویور، مری جو؛ پیشین؛ ص 275
[48]مکاشفه 7: 9
[49]روستن، لئو؛ پیشین؛ ص 215. همچنین ر.ک: New Catholic Encyclopedia, ibid
[50]مکداول، جاش و استیوارت، دان؛ پیشین؛ ص 65
[51]Annihilation
[52]مکداول، جاش و استیوارت، دان؛ پیشین؛ ص 74 و Holden, Andrew, ibid, p.25
[53]Awake
[54]Cross, F. L. (ed.), ibid