بسم الله الرحمن الرحیم
پرورش عزت نفس
نویسنده: مسعود بسیطی و زهرا مرادی
مهمترین راهکارهای افزایش عزت نفس
- توکل و اعتماد به خدا
به نظرتان عزت نفسِ کدامیک از این دو نفر بیشتر است؟
O کسی که معتقد است به آخر خط رسیده و دیگر امیدی به درست شدن هیچ چیز نیست.
یا
O کسی که باور دارد خدای مهربان و قدرتمند میتواند کمکش کند تا کارها را به درستی سر و سامان دهد.
در مورد این دو نفر چطور؟ عزت نفس کدامیک بالاتر است؟
O کسی که کار نادرستی انجام داده و خود را بی ارزش و مستحق بدترینها میداند.
یا
O کسی که به رحمت خدا و خطاپوشی و توبهپذیریاش باور دارد و تلاش میکند با انجام ندادن مجدد آن کار و جبران پیامدهای آن، دوباره همان انسان ارزشمندی بشود که بود.
درست است که عزت نفس، حول حس فرد نسبت به خود تعریف میشود و ظاهرا ربطی به اعتقاد شخص به خدا ندارد؛ ولی با همین دو مثال، مشخص میشود کسی که به خدا توکل داشته باشد (یعنی به خدا اعتماد و تکیه کند)، عزت نفسش هم بالاتر میرود. فهم این فرآیند دشوار نیست: کسی که خدای قادر بی همتا را پشت و پناه خود ببیند، با اتفاقهای ناگوار و شکستهایی که میخورد، نا امید نمیشود؛ بلکه با توکل بر خدا، اشتباهات و نواقص کارش را اصلاح و دوباره تلاش میکند. نه اینکه از خودش و توانمندیهایش نا امید شود. آنهایی که خدا و حمایت خدا را از زندگیشان حذف میکنند، در بحرانها و چالشها، آنقدر نا امید میشوند و آنچنان عزت نفسشان کم میشود که ممکن است دست به خودکشی یا کارهای غیر عقلانی دیگر بزنند. اما آنهایی که به خدا و قدرت بی انتهایش و مهربانی بی منتش باور دارند، میدانند «وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُه»[1] (هرکه به خدا توکل کند، خدا او را کفایت میکند). پس به آستان او پناه میبرند و از او کمک میطلبند و با توکل به او دوباره سر پا میشوند.
یادمان باشد القای حس یأس و نا امیدی، از جانب شیطان است[2]و هیچ چیز اندازهی نا امیدی نمیتواند عزت نفس مان را تخریب کند. عزت نفس که خراب شود، بقیه چیزها هم خراب میشوند و همان چیزی میشود که شیطان آرزوی دیدنش را دارد: بدبختی آدمیزاد و زیر پا گذاردن چارچوبهای اخلاقی و رد کردن خطوط قرمز عقلانی و ... و ...
شاید به همین دلیل است که امام صادق علیه السلام میفرماید: «پس از شرک به خدا، بزرگترین گناه کبیره، نا امیدی از رحمت خداوند است»[3]
- پایبندی به عقل و عمل به جنود عقل
آنچه به وسیلهی آن تشخیص میدهیم، چه کاری درست است و چه کاری اشتباه، «عقل» است. عقل، ابزاری ارزشمند و بی بدیل است که راه را از چاه، درست را از غلط، خوب را از خوبتر و بد را از بدتر تمیز میدهد. و طبیعتا عاقل، کسی است که به تشخیص عقل احترام بگذارد و آن چیزی را انتخاب کند که عقل، درست تر و بهتر تشخیص داده است. حالا ربط این موضوع به عزت نفس چیست؟
پاسخ خلاصه و مفیدش این است که: هرچه عاقلتر باشی، عزت نفست بالاتر میرود!
اگر به دنبال پاسخ مفصلتر و مبسوطتر هستید، توصیه میکنیم ابتدا درسنامهی عقل را مطالعه کنید. بعد از مطالعهی آن درسنامه، مطمئن هستیم خودتان متوجه ارتباط تنگاتنگ زندگی عاقلانه و عزت نفس بالا خواهید شد.
اما عجالتا به این موارد توجه کنید و ببینید رعایت این نکات که در واقع جزو جنود عقل هستند، چگونه موجب بالا رفتن عزت نفس میشوند:
O شکرگزاری
اساسا یکی از شاخصهها و نشانههای عزت نفس بالا، شکرگزار و قدردان بودن فرد است.
انسان شکرگزار اولا متوجه داشتههایش و ارزش آنها هست. او نیمهی پر لیوان را میبیند و به همین دلیل حالش خوب است. نه اینکه مدام در حال غر زدن و ناله و نمیتوانم و نمیشود و امکانات و توانمندی هایم کمتر از آن است که ... و ... باشد. حال، شما بگویید. بر اساس آنچه از عزت نفس یاد گرفتیم، چنین شخصی که خود را ارزشمند نداند و توانمندیهایش را باور نداشته باشد و از زمین و زمان شاکی باشد، دارای عزت نفس بالایی است یا پایین؟
دوم اینکه: سنت خدای مهربان این است که به کسی که شکرگزار باشد، نعمت بیشتری میدهد؛ و برعکس، از کسی که شکرگزار داشته هایش نباشد، همان نعمتها را هم از او میگیرد.[4] باز هم شما بگویید: کسی که از لطف خدا نعمتهای بیشتری دارد، به موفقیت نزدیکتر است یا کسی که پشت هم بد میآورد و آنچه را دارد، از کف میدهد؟ کدامشان حال شان بهتر است؟ کدام شان خود را توانمندتر و ارزشمندتر میداند؟
سوم: کسی که شکرگزار باشد، به مال دیگران چشم نمیدوزد؛ حرص نمیزند؛ خود را پایین تر و بدبخت تر از دیگران نمیبیند؛ ... و به همین دلیل چارچوبهای اخلاقی را زیر پا نمیگذارد که با چاپلوسی یا زیرآب زنی یا تقلب، به جایگاه دیگران برسد. چون خود را غرق در نعمت های رنگارنگ خدا میبیند و بابت داشته های فعلی قدردان و خشنود است.
بنابراین، انسان شکرگزار، عزت نفس بالاتری دارد.
O امید داشتن به رحمت خدا
یکی از جنود عقل همین امیدواری به خداست. انسانی که به رحمت و لطف خدا امید دارد، پشتش به قدرت بی انتهایی گرم است که دیگر احساس ضعف و ناتوانی و بدبختی و بیچارگی نمیکند. درست بر خلاف کسی که عزت نفس پایینی دارد و همیشه یک اضطراب و نگرانی درونی از اینکه نکند کله پا شود، مثل خوره آرامشش را از بین میبرد.
پس امیدواری به رحمت خدا، عزت نفس ما را بیشتر میکند و مانع از این میشود که سعی کنیم از راههای غیر اخلاقی به آنچه میخواهیم برسیم.
O سخاوتمندی
کدامیک از این دو نفر، احساس ارزشمندی از خود دارد؟
- کسی که دست دیگران را میگیرد و با سخاوتمندی مشکلاتشان را حل میکند.
یا
- کسی که بخل میورزد و از این میترسد که دیگران به واسطهی او، وضعشان بهتر شود.
پاسخ شما به این سوال، ارتباط سخاوتمندی و میزان عزت نفس را مشخص میکند.
O توبه
ممکن است در زندگی انسان، شرایطی پیش بیاید که مرتکب کار خطایی شویم. در این موقعیت، بهترین رفتار کدام است؟
- به روی خودمان نیاوریم و با همان فرمان جلو برویم. مثلا با خودمان بگوییم کاری که نباید، اتفاق افتاده و آبی که از سر گذشت، چه یک وجب، چه ده وجب! پس روز به روز بیشتر و بیشتر در خطا و اشتباه فرو برویم.
نتیجهی چنین رویکردی این میشود که حس ارزشمندی نسبت به خودمان به شدت پایین میآید و عزت نفس مان بخار میشود.
- حالمان از خودمان به هم بخورد و مدام خودمان را سرزنش بکنیم و بگوییم هرچه سرم بیاید حقم است و من منفورتر و بی ارزش تر از این هستم که حق داشته باشم برای زندگی بهتر برای خودم تلاش کنم.
نتیجهی این رویکرد منفعلانه و نا امیدانه هم چیزی جز از بین رفتن حس ارزشمندی نسبت به خود و در نتیجه کاهش عزت نفس چیست.
- از کردهی خود پشیمان شویم و بابتش از خدا عذرخواهی کنیم و در عین تلاش برای جبران عواقب آن فعل خطا، قول بدهیم دیگر آن رفتار را مرتکب نشویم. و البته به بخشش خداوند و جبّاریتش باور داشته باشیم. یعنی به این کلام خداوند که فرموده اگر توبه کنید من میپذیرم و حتی بالاتر از آن، برایتان جبران میکنم،[5] باور داشته باشیم و با همین بشارت، برای ادامهی مسیر و بهبود اوضاع تلاش کنیم.
نتیجهی این رویکرد و تاثیرش بر روی عزت نفس را مقایسه کنید با دو حالت قبل!
شک نکنید حس ارزشمندی نسبت به خود در کسی که توبه کرده، بالاتر از حس ارزشمندی در کسی است که خطایی مرتکب شده ولی بابتش عذرخواهی نکرده و برای جبرانش قدم مثبتی بر نداشته و جهت عدم تکرارش عهدی نبسته.
O امانتداری
انسانی که به اعتماد دیگری خیانت میکند و مال یا آبرو یا راز او را به باد میدهد، تحت هیچ شرایطی حس ارزشمندی نسبت به خود ندارد و از خودش و کاری که کرده، خشنود نیست. در نتیجه، عزت نفسش هم لِه میشود.
با همین روش، بقیه جنود عقل(راستگویی، خیرخواهی، حق پذیری، مدارا، صبر، گذشت و چشم پوشی، انصاف، مهرورزی، خوشرفتاری، دعا، ...) را هم بررسی کنید و ببینید آیا عامل بودن به آنها عزت نفس را بالا میبرد یا خیر؟
در کنار این دو راهکار اصلی، پیشنهادهای دیگری هم برای افزایش عزت نفس وجود دارند. مثل: انجام کارهای خیر داوطلبانه، همنشینی با آدم های مثبت، دوری از افکار منفی، فاصله گرفتن از کمال طلبی افراطی، ورزش و ... که همگی آنها هم زیرمجموعهی عقل هستند. بنابراین، مهم ترین و اثرگذارترین راهکارها همان دو موردی بود که گفته شد. یعنی: توکل به خداوند و عمل به عقل
جمع بندی:
مهمترین و تاثیرگذارترین و زودبازدهترین راهکارها برای افزایش عزت نفس و دوام آن، توکل به خداوند و عمل به عقل است.
در این چهار جلسه تلاش کردیم مفهوم عزت نفس، اهمیتش در میزان حس خوشبختی، نشانههای عزت نفس پایین و مواردی را که عزت نفس را کم یا زیاد میکند، با هم بررسی کنیم. جلسهی آینده، به موضوع نقش والدین در میزان عزت نفس فرزندان میپردازیم.
[1] قرآن کریم، سوره طلاق، آیه 3.
[2] شخصی نزد امام صادق علیه السلام رفت و عرض کرد: «من گاهی اندوهگین میشوم بی آنکه در خودم یا مالم یا در رابطه با دوستم دلیلی برای این اندوه بیابم ...» امام فرمودند: همانا شیطان به دل تو نزدیک میشود و میگوید: «اگر پیش خدا ارزش و اعتبار داشتی، خداوند تو را دشمن شاد نمیکرد ...» به همین جهت بی دلیل اندوهگین میشوی ... این است معنای کلام خداوند که میفرماید: "الشَّيْطانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَ يَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشاء وَ اللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلا" (شیطان به شما وعدهی فقر میدهد و شما را به فحشا امر میکند اما خدا به شما وعدهی مغفرت و فزونی نعمت میدهد: سوره بقره، آیه 268.): بحارالانوار، ج 60، ص 205.
و نیز خداوند میفرماید: "إِنَّما ذلِكُمُ الشَّيْطانُ يُخَوِّفُ أَوْلِياءَه" یعنی: این شیطان است که اولیائش را میترساند (کسانی که به جای ایمان و توکل به خدا به سوی شیطان رفته اند، در واقع، اولیای شیطان شده اند و شیطان از این فرصت استفاده میکند و آنها را از رحمت خدا میترساند): قرآن کریم، سوره آل عمران، آیه 175.
[3] "أَكْبَرُ الْكَبَائِرِ الْإِشْرَاكُ بِاللَّهِ ثُمَّ الْيَأْسُ مِنْ رَوْحِ اللَّه": بحارالانوار، ج 85، ص 26.
[4] "لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ، وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ": قرآن کریم، سوره ابراهیم، آیه7.
[5] "... مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيما" یعنی: «آن كس كه توبه كند و ايمان آورد، و عمل صالح انجام دهد؛ پس برای ایشان، خداوند بدىهایشان را به خوبىها تبدیل میکند و خدا آمرزنده و بخشنده است: قرآن کریم، سوره فرقان، آیه 70.