سواد زندگی

جلسه بیست و سوم: من با ارزش هستم

maharatha

   

بسم الله الرحمن الرحیم

سواد زندگی

   

نویسنده: زهرا مرادی

   

دوره‌ی «سواد زندگی» با هدف ایجاد مهارت‌های ضروری در فرزندانمان برای داشتن یک زندگی سالم، شاد و موفق، توسط کارشناسان و مربیان خانه‌ی کودک و نوجوانِ بنیاد علمی فرهنگی محمد (ص) برای گروه سنّی 9 تا 12 سال تدوین گردیده است.

    

جلسه بیست و سوم: من با ارزش هستم

   

موضوع: دوری از تقلید کورکورانه و تاثیرپذیری های منفی

   

چکیده‌ی درس: توجه به تفاوت‌های فردی و این که قرار نیست همه در همه چیز توانمند و عالی باشند + معنای تقلید + کجا تقلید، خوب و کجا بد است

   

محتوا:

ابتدای جلسه، مربی، انیمیشن «تفاوت‌های فردی» را برای بچه‌ها به نمایش می‌گذارد.

   

انیمیشن «تفاوت‌های فردی»

پس از نمایش فیلم، مربی با مروری بر جلسه‌ی گذشته درباره‌ی دنیای رنگ به رنگ و تفاوتها به این موضوع می‌پردازد که هر کدام از ما با یک شکل و قیافه‌ای به دنیا می‌آییم که به انتخاب خودمان نبوده؛ و یا در خانواده و شهر و کشوری به دنیا می‌آییم که خودمان انتخاب نکرده‌ایم. این جور چیزها را نمی‌توانیم تغییر دهیم. مثلا نمی‌توانیم رنگ چشم‌مان را عوض کنیم یا خانواده‌مان را! از طرفی خدای مهربان به هر کدام از ما توانمندی‌ها و استعدادهای خاصی عطا کرده که در افراد مختلف متفاوت است. مثلا بعضی‌ها می‌توانند بهتر از بقیه نقاشی بکشند، بعضی‌ها می‌توانند شناگر ماهرتری باشند، بعضی‌ها در ریاضیات قوی‌تر هستند ... قرار نیست همه‌ی ما بتوانیم از پس همه‌ی این کارها بر بیاییم. البته خیلی خوب است که تلاش کنیم مهارتهای مختلفی را به دست بیاوریم ولی اینکه زور بزنیم تا تحت هر شرایطی شبیه بقیه بشویم و از مدل زندگی بقیه تقلید کنیم کار غلطی است.

مربی از بچه‌ها درباره‌ی معنی تقلید و اینکه آیا تقلید همیشه بد است سوال می‌کند و کلاس را به این جمع‌بندی می‌رساند که:

تقلید یعنی دقیقا کاری را که یک نفر انجام می‌دهد، انجام دهیم.

تقلید در یادگیری و انجام کارهای خوب و پرفایده، خوب است. مثلا من دوست دارم نان بپزم ولی بلد نیستم چطوری باید این کار را انجام دهم (چقدر آرد بریزم، چه جوری خمیر درست کنم، ...( کنار دست یک نفری که بلد است، می‌ایستم و سعی می‌کنم دقیقا همان کاری را که او می‌کند، من هم انجام دهم. یا دوست دارم وضو بگیرم ولی بلد نیستم، نگاه می‌کنم ببینم مثلا مادرم، معلمم، دوستم که بلد است، چه جوری وضو می‌گیرد، من هم یاد می‌گیرم. یا بچه‌های کوچک با تقلید از کارهای بزرگترهایشان، راه رفتن، حرف زدن، مسواک زدن، ... را یاد می‌گیرند.

اما بچه‌ها؛ تقلید تا جایی خوب است که عاقلانه و درست باشد. وگرنه باعث می‌شود ما خنده‌دار یا حتی کم عقل به نظر برسیم. مثلا پسری که به تقلید از مادرش دامن بپوشد! یا پوشیدن شلوار پاره پوره به این دلیل که مثلا دخترخاله‌ام هم می‌پوشد.

تقلیدهای اشتباه – چه از رفتار و چه از ظاهر دیگران – به دیگران این پیام را می‌دهد که: «من توانایی درست انتخاب کردن ندارم و عقلم نمی‌رسد چه کار کنم». پس با تقلید نا به جا، به خودمان بی احترامی نکنیم و ارزش‌مان را پایین نیاوریم.

کار اشتباه، اشتباه است، حتی اگر همه‌ی مردم دنیا آن را انجام دهند! نباید از ترس اینکه دوستانمان ما را تنها می‌گذارند یا مسخره‌مان می‌کنند، ما هم آن کار اشتباه را تقلید کنیم.

خدا همه‌ی ما را ارزشمند آفریده و یکی از نعمت‌های مهمی که به ما داده، قدرت انتخاب است. ارزش ما پیش خدا و انسان‌های دیگر وقتی زیاد می‌شود که انتخاب‌های درست و عاقلانه داشته باشیم، نه اینکه هر کاری بقیه انجام دادند ما هم بدون فکر انجام دهیم.

در انتهای جلسه، مربی تخته را به دو قسمت تقسیم می‌کند و از هر دانش آموز می‌خواهد ذیل قسمت مربوطه، یک تقلید عاقلانه و یک تقلید نادرست را که قبلا انجام داده، روی تخته بنویسد.

 

بنیاد علمی فرهنگی محمد (ص)

 

 

logo-samandehi

جستجو