زن در آیین زرتشت

زن در ایام عادت ماهانه؛ مقایسه احکام اسلام و زرتشتی‌گری

hashie bala 

   

    

قوانین مربوط به حیض، در دین اسلام و دین زرتشتی‌، تفاوت‌های بسیاری با یکدیگر دارد.

   

در دین زرتشتی:

در قوانین زرتشتی، زنان و دختران در ایام عادت ماهانه، محدودیت‌های بسیار سخت و طاقت‌فرسایی داشتند. به گونه‌ای که از زندگی عادی محروم می‌شدند.[1] زنان حق نداشتند در آن ایام، به آب و آتش نزدیک شوند. یعنی در تابستان، نباید به آب نزدیک شوند و در زمستان سرد هم باید حداقل 15 گام از آتش دور بمانند. در روایات زرتشتی آمده است که اگر زن دشتان (یعنی زن حائض) به آب و آتش نزدیک شود، پس از مرگ، وارد جهنم خواهد شد و آنجا به عنوان عذاب، مدفوع اهل جهنم را در دهان او خواهند ریخت.[2] حتی زن در آن ایام، حق ندارد به آسمان و ماه و خورشید نگاه کند.[3] حق ندارد به آتش نگاه کند.[4] زنان و دختران، در حالت عادت ماهیانه، نباید به گیاهان نزدیک شوند. باید روی زمین خاک خشک ریخت و زن روی آن بنشیند.[5] به دستور اهورامزدا (خدای زرتشتیان)، باید زنان و دختران را در آن ایام، گرسنه نگاه دارند و غذا، به مقدار بسیار اندک به آن‌ها داده شود.[6] در پایان پریود، زنان و دختران زرتشتی، باید 2 مرتبه با ادرار گاو و یک بار با آب غسل کنند و سپس 200 مورچه دانه‌کش را بکشند (له کنند) تا پاک شوند.[7]

   

زن در ایام عادت ماهانه؛ مقایسه احکام اسلام و زرتشتی‌گری

   

طبق اسناد تاریخی، در دین زرتشتی، زنان و دختران حائض را در زیرزمین خانه‌ها و یا اصطبل و طویله زندانی می‌کردند تا دیگران را آلوده نکند.[8]

    زن در ایام عادت ماهانه؛ مقایسه احکام اسلام و زرتشتی‌گری

      

در اسلام:

اما در اسلام، خبری از این محدویت‌های طاقت‌فرسا نیست. زنان در آن ایام از برخی عبادات، معاف هستند. در پایان آن روزها، با آب پاک، غسل می‌کنند و تمام!

به هین دلیل، دکتر جمشید کرشاسپ چوکسی، استاد زرتشتی دانشگاه ایندیانای امریکا می‌نویسد: پس از ورود اسلام به ایران، زنان زرتشتی بیشتر دوست می‌داشتند با مردان مسلمان ازدواج کنند. چون در دین زرتشتی، احکام مربوط به زنان (عادت ماهیانه و... بسیار سخت و طاقت‌فرسا بود. اما در اسلام، احکام ساده بود و به عبارتی، زنان در اسلام، آزادی بیشتری داشتند.[9]

     

منبع: پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب

    


[1]مری بویس، زرتشتیان، باورها و آداب دینی آن‌ها، ترجمه عسکر بهرامی، تهران: نشر ققنوس، 1391، ص 71.

[2]ارداویراف‌نامه، ترجمه رشید یاسمی، بند 20. اوستا، وندیداد، فرگرد 16، بند 4.

The Book of Arda Viraf, Chapter 41, Translated by Prof. Martin Haug, the University of Munich, revised from the MS. of a Parsi priest Hoshangji. From The Sacred Books and Early Literature of the East, Volume VII: Ancient Persia, ed. Charles F. Horne, 1917, Chapter 20.

فیلیپ ژینیو، ارداویراف نامه، ترجمه ژاله آموزگار، تهران: انتشارات معین، انجمن ایران شناسی فرانسه در ایران، 1384، بند 20.

[3]ارداویراف‌نامه، ترجمه رشید یاسمی، بند 72.

[4]اوستا، وندیداد، فرگرد 16، بند 2.

[5]اوستا، وندیداد، فرگرد 16، بند 1-2.

[6]اوستا، وندیداد، فرگرد 16، بند 7.

[7]اوستا، وندیداد، فرگرد 16، بند 12.

اوستا، به گزارش جلیل دوستخواه، تهران: نشر مروارید، 1391، صص 835-838.

[8]مری بویس، زرتشتیان، باورها و آداب دینی آن‌ها، ترجمه عسکر بهرامی، تهران: نشر ققنوس، 1391، ص 214.

[9]جمشید گرشاسب چوکسی، ستیز و سازش، ترجمه نادر میرسعیدی، تهران: انتشارات ققنوس، 1381. ص 153. 

   

 

بنیاد علمی فرهنگی محمد (ص)

 

 

logo-samandehi

جستجو