استاد زرینکوب در کتاب «تاریخ مردم ایران» به حال و روز ایران در اواخر حکومت ساسانیان اشاره میکند. عصاره کلام ایشان از این قرار است:
- بخش قابل توجهی از مردم ایران، ابتدا با «خشم» و «وحشت» به سپاه مسلمین نگاه میکردند. اما به تدریج این حس فروکش کرد و «اسلام برای بسیاری از مردم تدریجاً خوشایند و آسان پذیر شد و حتی در نزد برخی طبقات نیز همچون مژده رهایی به نظر آمد». (عبدالحسین زرینکوب، تاریخ مردم ایران، ص 11.)
- رقابت اشراف بر سر قدرت و ثروت، سبب شد که ایران در اواخر دوره ساسانی گرفتار «هرج و مرج و ستیز و آشوب» شود. (عبدالحسین زرینکوب، همان).
- اسلام سبب رهایی مردم از «سلطه فریب آمیز» و ستمگرانه موبدان زرتشتی شد. موبدان، جز خشم و آز و فریب و دروغ چیزی برای مردم باقی نگذاشته بودند. (عبدالحسین زرینکوب، همان).
- عموم مردم تحت ظلم و ستم نجبا و اشراف ساسانی قرار داشتند. اما پیام اسلام، به قرنها «بندگی محنت بار مردم» ایران پایان میداد و دیوار عظیم طبقاتی که بین مردم محروم و اشراف ثروتمند کشیده شده بود را فرو میریخت (عبدالحسین زرینکوب، همان، ص 11-12).
- هرچند خلفا و حاکمان مسلمان مانند حاکمان پیشین زرتشتی، در مقابل مردم قدرت نمایی میکردند، اما نسبت به شاهان ساسانی بیشتر در «دسترس» مردم و «مرجع تظلم» (دادخواهی و رفع مشکلات) بودند. (عبدالحسین زرینکوب، همان، ص 15).
- بسیاری از اشراف ساسانی و موبدان زرتشتی، اموالی را که از مردم غارت کرده بودند را به همراه خود برداشته و از مقابل سپاه مسلمین فرار میکردند و رعیت را در مقابل فاتحین مسلمان تنها میگذاشتند! (عبدالحسین زرینکوب، همان، ص 13)
- خسروپرویز با ستیزه جوییهای بیحاصل و خونریزیهایش سبب شد که پایههای حکومت ساسانی سست و متزلزل شود (عبدالحسین زرینکوب، همان، ص 17).
مأخذ:
زرینکوب، عبدالحسین، تاریخ مردم ایران از پایان ساسانیان تا پایان آل بویه، تهران: موسسه انتشارات امیر کبیر، 1377.
منبع: پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب