نویسنده: محمدجواد خلیلی
خاورمیانه، در اوایل دهه هشتاد قرن بیستم، شاهد افول جریان های چپ عربی و نیز پان عربیست ها بود، که موجی جدید از راه می رسد. اسلام گرایی تحت عنوان ”الصحوه الاسلامیه” یا همان بیداری اسلامی، دوباره رونق می گیرد و احزاب اسلامگرا با اقبال عمومی مواجه می شوند.
این اسلامگرایی سیاسی در هر مناطق مختلف خاورمیانه، بنابر ظرفیت های فکری، اجتماعی و سیاسی آن منطقه، ظهور و بروز خاصی می یابد. در برخی مناطق، احزاب بازمانده از دست یابی به قدرت، راه خشونت را درپیش می گیرند و در برخی کشورها احزاب اسلامگرا بر کرسی های پارلمان تکیه می زنند. این موج جدید توانست جریان سلفیت را که به عنوان یکی از جریان های فکری حاضر در جهان اسلام، همواره به محافظه کاری و جمود شهرت داشته است را به جنبش وادارد و از حالت انفعال به سمت یک فعالیت فکری و عینی سوق دهد. جریان سلفیه سروری با رویکردی که بنیان گذار این جریان و پیروان او داشتند، توانستند اسلام سیاسی را ذیل منظومه فکری سلفیت، حیاتی دوباره ببخشند.
بنیانگذار جنبش و نام آن
جریان سلفی سروری با نام بنیانگذار آن ”شیخ محمد بن سرور زین العابدین بن نایف” شناخته می شود. او یکی از رهبران سابق اخوان المسلمین در سوریه بود که در دهه شصت میلادی به عربستان سعودی وارد شد و به عنوان استاد در دانشگاه شهر بریده مشغول به کار گردید. شیخ که متولد۱۹۳۸ م است، اوایل دارای گرایش اخوانی بود و بعد از اقامت شش ساله در عربستان به کویت مهاجرت کرد و سپس به لندن رفت و در آنجا نشریه ای با عنوان ” السنه النبویه” را منتشر نمود. این نشریه در دهه هشتاد و نود میلادی به ویژه در جنگ اول خلیج فارس، توانست نقش بزرگی در شکل گیری جریان سلفیه سروری ایفا کند. منتقدین این جریان برخی مواقع آن را به نام “سلفیه قطبی” (اشاره به سید قطب) معرفی می کنند و به طور کلی نامگذاری این جریان با عنوان سلفیه سروری یک انتقاد ظریف و دشنام سیاسی_عقیدتی است[۱].
هنگام مهاجرت شیخ به عربستان، فضای جامعه این کشور کاملا سنتی و مذهبی است و هنوز سنت سیاسی ممنوعیت اعتراض به حاکم، پابرجاست. در این شرایط محمد بن سرور تحت تاثیر حوادث انقلاب ایران و نیز حمله شوروی به افغانستان و سپس جنگ اشغال کویت از مسیر سخنرانی های مذهبی، متعرض امور سیاسی می شود؛ به گونه ای که هر کس از مبلغان مذهبی که در خصوص سیاست و یا حوزه عمومی سخن می گفت به سروری بودن، متهم می شد. در جامعه سنتی عربستان، از سوی علمای دین، هرگونه تحزب امر مذمومی محسوب می گردید؛ لذا جریان سروری در پوشش مذهب و به دور از اسم و رسم حزب، اقدام به فعالیت نمود. عوض القرنی[۲] یکی از مبلغان مشهور سلفی بر این باور است که محمد بن سرور بیش از آن که بر جامعه مذهبی عربستان تاثیر گذاشته باشد، از آن تاثیر پذیرفته است.
جایگاه و مبانی جریان
برای تحلیل علل شکل گیری این جریان، باید به تحولات بنیادین موج اسلام گرایی در خاورمیانه نیم نگاهی داشت. احیای مجدد اسلام به عنوان یک آلترناتیو قوی در مقابل دیگر اندیشه ها، به طور طبیعی بسیاری از جریان هایی را که بالقوه توانایی حرکت داشتند را به فضای جدید وارد نمود. جریان سروری به عنوان یک حرکت نسبتا نوین در جامعه سنتی و محافظه کار عربستان، توانست روح خسته جریان وهابی را با وام گرفتن و تلفیق اندیشه ها بیدار سازد و آن را به بستر جامعه وارد کند. می توان سلفیه سروری را حاصل تلفیق تفکر اخوان المسلمین و سلفیت وهابی عربستان دانست. به عبارت دیگر محمد بن سرور تلاش کرد تا مفهوم حاکمیت سید قطب را با توحید محمد ابن عبد الوهاب بیامیزد. او در این فرایند از روش ظاهر گرایی حنبلی و تصلب و منزه گرایی ابن تیمیه نیز بهره جست. این جریان توانست در تحول جریان های سلفی سعودی از جمود و بی تحرکی فکری و عملی به سوی نوعی جنبش انقلابی و آرمان گرا در نقش حلقه رابط و یا عامل شتاب دهنده وارد عمل شود.[۳] محصول این شتاب، شکل گیری گروه های جهادی سلفی بود که بعد ها به افغان العرب مشهور شدند[۴]. کسانی که با گرایش سلفی و وهابی سعودی دارای تمایلات جهادی و انقلابی بودند، اغلب خوراک فکری خود را در جلسات محمد بن سرور و این طیف از خطبا و مبلغین جستجو می کردند.
محمد بن سرور معتقد است جریانی که او آنرا نمایندگی می کند بر سه اصل جنبشی[۵] و سازمانی اخوان المسلمین، انقلابی گری سید قطب و سلفیت ابن تیمیه استوار است. در دهه هشتاد عربستان دو جریان اخوان المسلمین و سلفی های سروری بیش از دیگر جریان ها صدایشان شنیده می شد. این دو گروه اغلب دارای مراجع و منابع فکری نسبتا یکسانی بودند. آنان در متون کلاسیک از آثار محمد بن عبد الوهاب و ابن تیمیه و در متون امروزین از محصولات فکری سید قطب و نیز محمد قطب(منتشر شده در نشریه مجتمع) بهره می جستند. در سال ۱۹۸۶ با افتتاح موسسه ای فرهنگی با نام “المنتدی الاسلامی” در لندن و نیز انتشار مجله ای با نام “البیان” این جریان توانست در منظومه فکری سلفی دست بالا را داشته باشد. نشریه البیان توانست با بخش وسیعی از جامعه نخبه مسلمان در داخل و خارج سعودی ارتباط برقرار کند و آنان را جذب افکار خود نماید[۶]. جریان سروری نقش قابل ملاحظه ای را در فعال کردن طیف وسیعی از جوانان و طبقه تحصیل کرده ایفا کرد.
در دسامبر ۱۹۸۷ محمد بن سرور در نشریه “السنه” بخشی از اختلافات نظری خود با دیگران را علنی نمود. در آن زمان محور اختلافات، مساله حمایت از انتفاضه فلسطینی ها بود که سرور را در صف حامیان انتفاضه قرار می داد. این در حالی بود که او از طرفی با انتشار کتاب ضد شیعی و ضد ایرانی اش به نام “جاء دور المجوس” یعنی “هنگامه نقش آفرینی زردتشتیان فرا رسید” به ایران و انقلاب آن تاخت و به هیئت حاکمه سعودی نزدیک شد. اما از طرفی دیگر ادامه انتقادات شدید به روش سیاسی عربستان در نشریه السنه، این نشریه را که منتسب به محمد بن سرور بود را به مرکزی ضد حکومتی تبدیل کرد. در آن زمان گروهی از جریان سلفی که به بیداری اسلامی یا جریان الصحوه معروف بودند، به علت مخالفت با حکومت و تقدیم نامه ای که به “مذکره النصیحه” یا “نامه نصایح” مشهور گردید، راهی زندان شدند. البته این عده بعد از آنکه حاکمیت برخی اصلاحات را انجام داد، از زندان آزاد شدند. در بین آزاد شدگان برخی چهره های مهم جریان سروری مانند سفر الحوالی، عایض القرنی، ناصر العمر، سلمان العوده و محسن العواجی حضور داشتند. این افراد کسانی هستند که اکنون اغلب سخنرانی های شبکه های ماهواره ای وهابی را در اختیار دارند. این عالمان دینی که همگی درون جریان سلفی سروری دسته بندی می شوند، علیرغم اشتراکات بسیار، دارای اختلافات جزیی نیز می باشند. به عنوان نمونه مساله “تکفیرالمعین” مورد پذیرش همه اهل نظر این جریان نیست[۷]. سروری ها دولت ملی و ملی گرایی را کاملا رد می کنند و آن را محصول وارداتی و شیطانی غرب می دانند و معتقدند که هیچ سنخیتی با تعالیم اسلام راستین ندارد. مساله “حاکمیت ” که از اندیشه سید قطب اخذ شده و با استدلال های سلفی، محکم و استوار گردیده، یکی دیگر از مبانی نظری این جریان است.
این جریان همواره سلفی های وهابی را به قشری گری متهم می کند و معتقد است که وهابی ها فقط پوسته ای ناچیز از اسلام را دریافته اند و جوهر اساسی آن یعنی حکومت و قدرت را وانهاده اند. علیرغم آنکه این تفکر در نگاه اول به جریان سلفی جهادی شبیه است، اما رابطه این دو، بسیار مبهم، پیچیده و آکنده از اختلافات اساسی است. جریان سروری به مثابه یک پل فقهی و حلقه وصل فکری، بین سید قطب و اسامه بن لادن نقش آفرینی کرد؛ لذا بسیاری از چهره های مهم، رهبران فکری و میدانی القاعده از دامن اندیشه های بن سرور به جهاد در افغانستان (افغان العرب) و سپس به جریان جهادی جهانی وارد شدند.
اختلاف عمده بین محمد بن سرور و سلفیه جهادیه بعد از حوادث یازدهم سپتامبر بیشتر عیان گردید. این دو جریان در اصل مشروعیت خروج بر حاکم و نظام های حکومتی اشتراک نظر دارند که این مبنا را البانی به عنوان “پدیده خوارج نوین” در دوقلوهای همسان جهادی- سروری معرفی می کند. البته دو اصل دیگر در منظومه فکری و عملی سروری ها برجستگی دارد که سلفیه جهادی سعودی (القاعده و همفکران) در اولویت شان نیست. نقد شیعیان رافضی، نقد سکولاریسم و سکولارهای فعال در جامعه مسلمان دو محور اصلی و دارای اولویت در جریان سروری است. سروری ها با سلفیه جهادی، خصوصا القاعده همدلی نکردند و سیل اتهاماتی از قبیل ترس، عمل نکردن به وظیفه شرعی و نیز خیانت به آرمان حاکمیت اسلام را که در رساله های یوسف العییری (بنیان گذار القاعده در عربستان) به کرات علیه آنان تکرار شده بود را تحمل نمودند. به طور خلاصه سلفیه سروری را می توان با مختصات ذیل شناسایی کرد.
- رویکرد سلفی سروری مبتنی بر ترکیب دو رویکرد سلفی سنتی و رویکرد اخوانی قطبی است.
- اصل نهادینه شده “السمع و الطاعه” به معنای اطاعت محض از حاکم (در هر شرایطی) که در اهل سنت و جریان سلفی سنتی پذیرفته شده است، از سوی جریان سروری مورد تردید جدی قرار گرفت و به رد آن منجر گردید.
- سلفیه سروری به علت داشتن ماهیت ترکیبی، فضایی را ایجاد کرده بود که طرفداران و سمپات های این جریان امکان مخفی ماندن در جامعه سنتی و محافظه کار عربستان را داشتند.
- سلفیه سروری در جامعه تحرک و جنبش نوینی ایجاد کرده که در تعارض با حالت سکون و جمود جریان سلفی سنتی است.
- اهتمام به مسایل اعتقادی و غیریت سازی با شیعه و دیگر فرق اسلامی از دیگر ویژگی های این جریان است.
- تکریم صحابه، سلف صالح، تابعین، اولیاء و مجاهدان و الگو بودن آنان از اصول جریان سروری است.
- تمرکز و پافشاری بر مساله “الولاء و البراء” به معنای برائت جستن از غیر مسلمانان و نیز توجه به اصل “حاکمیت توحیدی” در اندیشه سیاسی این جریان برجسته است.
وضعیت کنونی و سرانجام
جریان سروری در دهه هشتاد، بعد از یک دوره شکوفایی و فراگیری به علل مختلف رو به افول گذاشت. این جریان به برکت داشتن منابع مالی سرشار و شاگردان معروف محمد بن سرور، توانسته است در سراسر جهان اسلام حضور رسانه ای و فکری و سازمانی خود را حفظ کند. لندن اکنون پایگاه اصلی تشکیلاتی و تبلیغاتی این جریان است که در آن موسسه ای بسیار بزرگ به نام المنتدی الاسلامی را تاسیس کرده اند. این موسسه فعالیت های بسیار زیادی در عرصه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و رسانه ای سامان می دهد وماهنامه ای با نام “البیان” را منتشر می کند. همچنین نشریه ای با نام ” الجمعه” به زبان انگلیسی و یک گزارش مفصل استراتژیک سالیانه، نیز از سوی این مرکز منتشر می گردد. آنان به جز لندن که مرکز عملیاتی آنان است در سراسر جهان اسلام و اروپا نیز فعالیت های متمرکز و غیرمتمرکز دارند. این جریان در مصر توسط جمال سلطان که وکیل حزب تازه تاسیس “الاصلاح” است، نمایندگی می شود. او مدیر مسئول روزنامه الکترونیکی “المصریون” و مجله “المنار الجدید” است. در الجزایر شیخ علی بلحاج معاون دبیرکل جبهه الانقاذ( حزب ممنوع شده الانقاذ) به سروری ها متمایل است. کشورهای یمن، بحرین و امارات متحده عربی هم نمایندگان فعالی از این جریان را در خود جای داده است. آنان در قطر حضور برجسته ای دارند که تحت پوشش موسسه خیریه “عید آل ثانی” فعالیت می کنند.
این جریان در حال چالش فکری گسترده ای با دیگر جریان های سلفی است. کلیه جریان های سلفی سنتی، مانند سلفیه مدخلی و جامی و نیز جریان اخوان المسلمین در راس این نزاع نظری قرار دارند. سروری ها معتقدند که جریان سلفی سنتی از طریق ترویج اندیشه اطاعت از حاکم(مطلقا) باعث خمودگی امت اسلامی شده است. از سوی دیگر اخوان المسلین با پذیرش اندیشه های نوین مانند دموکراسی و پارلمانتاریسم و نیز اندیشه تحزب و حقوق بشر، نوعی تساهل بی ضابطه و مرگ آور را به نمایش گذاشته است که هیچ حد و مرزی ندارد و به زودی مسائل عمده دینی و عقیدتی مهم مانند توحید را نیز شامل می شود. این روش اخوان از نظر سروری ها مردود است. به نظر می رسد این جریان تا مدت ها می تواند با همین وضعیت ادامه حیات دهد، زیرا توانسته است با غیریت سازی مناسب، فضای ادامه حیات و رشد و نمو خود را فراهم آورد. غیریت سازی یکی از آموزه های تحلیل گفتمانی است که در این بخش، برای تبیین علل ادامه حیات این جریان، قابل استفاده می باشد. در واقع سروری ها با رویکرد انتقادی نسبت به دو جریان سلفی جهادی ( بن لادنی) و سنتی (وهابی سعودی و جامی) توانسته است، برای خود حد و مرز جدیدی را تعریف کند.
منبع: موسسه مرام
[۱].برای آشنایی بیشتر می توان ازسایت شخصی محمد بن سرور استفاده کرد. http://www.surour.net
[۲] . او بعد از مدتی به یکی از چهره های رسانه ای جریان سروری تبدیل گردید
[۳] . عبد الغنی عماد الحرکات الاسلامیه المعاصره مرکز الوحده العربیه ۲۰۰۱۲
[۴] . اتباع کشورهای عربی که برای جهاد به افغانستان دراشغال عزیمت کردند به افغان العرب شهرت یافتند که یکی از شاخه های سلفیه جهادی محسوب می شوند اما این جریان بروز و نمودهای دیگری نیز دارد.
[۵] .جنبشی ترجمه کلمه “حرکی” است که واژه معادلی برای ان نیافتم البته برخی واژه انگلیسی movement را ترجمه کرده و جایگزین کرده اند که تمام معنا را منتقل نمی کند.
[۶] . ستیفان لاکروا، زمن الصحوه : حرکات الاسلامیه المعاصره فی السعودیه ترجمه عبدالحق الزموری بیروت ۲۰۱۲
[۷] .درکتب اعتقادی و فقهی اهل سنت مساله تکفیر با یک تفصیل مطرح است. ممکن است حکم به تکفیر به یک اعتقاد کلی و یا رفتاری مشخص تعلق گیرد اما زمانی که یک مسلمان مشخص حکم به کفر اش می گردد به آن تکفیر المعین می گویند و برای ان شروطی قایل هستندد که از موارد اختلافی بین فرقه ها و جریان های مختلف است.