پیامبران در کتاب مقدس

داود با زنی شوهر‌دار زنا می‌کند و سپس شوهر او را می‌کشد!

hashie bala

   

نویسنده: زهرا مرادی

      

در کتاب مقدس چنین آمده که داود، با زن یکی از فرماندهان سپاهش زنا می‌کند و زن، باردار می‌شود. داود، تصمیم می‌گیرد شوهر زن را از جبهه‌ی جنگ، نزد همسرش بازگرداند تا او خود را پدر آن طفل بداند. اما نقشه‌اش عملی نمی‌شود؛ چراکه شوهر زن، سربازی وفادار و متعهد است و بدون اینکه همسر خویش را ببیند، در کنار سایر سربازان در بیرون قصر داود می‌خوابد.

داود به او اصرار می‌کند به خانه‌ی خویش و نزد همسرش برود ولی مرد به جان داود سوگند می‌خورد تا زمانی که دوستانش در اردوگاه هستند، چنین کاری را بر خود روا نداند. او را مست می‌کنند تا شاید در آن حال، از تصمیم خویش روی گرداند و شب را نزد همسرش بگذراند. اما مرد، باز هم شب را در کنار دروازه‌ی کاخ می‌گذراند. از این رو داود دستور قتل او را صادر می‌کند و سپس آن زن را به حرم سرای خویش می‌برد.[1]

متن کتاب مقدس چنین است:

"يک روز هنگام عصر داود از خواب برخاست و براي هواخوري به پشت بام کاخ سلطنتي رفت. وقتي در آنجا قدم مي زد چشمش به زني زيبا افتاد که مشغول حمام کردن بود. داود يک نفر را فرستاد تا بپرسد آن زن کيست. معلوم شد اسمش بتشبع، دختر اليعام و زن اورياي حيتي است. پس داود چند نفر را فرستاد تا او را بياورند. وقتي بتشبع نزد او آمد، داود با او همبستر شد. سپس بتشبع خود را با آب طاهر ساخته، به خانه برگشت. وقتي بتشبع فهميد که حامله است، پيغام فرستاد و اين موضوع را به داود خبر داد.

پس داود براي يوآب اين پيغام را فرستاد: «اورياي حيتي را نزد من بفرست». وقتي اوريا آمد، داود از او سلامتي يوآب و سربازان و اوضاع جنگ را پرسيد. سپس به او گفت: «حال به خانه برو و استراحت کن» بعد از رفتن اوريا، داود هدايايي نيز به خانة او فرستاد. اما اوريا به خانة خود نرفت و شب را کنار دروازة کاخ، پيش محافظين پادشاه بسر برد.

وقتي داود اين را شنيد، اوريا را احضار کرد و پرسيد: «چه شده است؟ چرا پس از اينهمه دوري از خانه، ديشب به خانه نرفتي؟»

اوريا گفت: «صندوق عهد خداوند و سپاه اسرائيل و يهودا و فرماندة من يوآب و افسرانش در صحرا اردو زده اند، آيا رواست که من به خانه بروم و با زنم به عيش و نوش بپردازم و با او بخوابم؟ به جان شما قسم که اين کار را نخواهم کرد.»

داود گفت: «بسيار خوب، پس امشب هم اينجا بمان و فردا به ميدان جنگ برگرد.» پس اوريا آن روز و روز بعد هم در اورشليم ماند. داود او را براي صرف شام نگهداشت او او را مست کرد. با اينحال، اوريا آن شب نيز به خانه اش نرفت بلکه دوباره کنار دروازة کاخ خوابيد.

بالاخره، صبح روز بعد، داود نامه‌اي براي يوآب نوشت و آن را بوسيلة اوريا برايش فرستاد. در نامه به يوآب دستور داده بود که وقتي جنگ شدت مي گيرد، اوريا را در خط مقدم جبهه قرار بدهد و او را تنها بگذارد تا کشته شود.

پس وقتي يوآب در حال محاصرة شهر دشمن بود، اوريا را به جايي فرستاد که مي دانست سربازان قوي دشمن در آنجا مي جنگند. مردان شهر با يوآب جنگيدند و در نتيجه اوريا و چند سرباز ديگر اسرائيلي کشته شدند ... وقتي بتشبع شنيد شوهرش مرده است، عزادار شد. بعد از تمام شدن ايام سوگواري، داود بتشبع را به کاخ سلطنتي آورد و او نيز يکي از زنان داود شده، از او پسري بدنيا آورد. اما کاري که داود کرده بود در نظر خداوند ناپسند آمد."[2]

   

چه به جاست نقل این کلام سلیمان، پسر داود که در کتاب مقدس آورده شده:

"کسیکه با زنی زنا کند ناقص العقل است"[3]

از آنجا که ارتکاب چنین اعمال قبیحی از پیامبر خدا دور از ذهن می‌نماید و هیچ عقل سلیمی نمی تواند فردی هوس‌ران و زناکار را به عنوان برگزیده‌ای الهی بپذیرد، گروهی در صدد پاک کردن صورت مسئله بر آمده، گفته‌اند داود، اصلا پیامبر نبوده، بلکه تنها، پادشاه برگزیده‌ی خدا بوده است[4]. در حالی که در بخش‌های مختلف کتاب مقدس درباره‌ی جایگاه ویژه‌ی داود نزد خدا صحبت شده[5] و نام ایشان در زمره‌ی اسامی سایر انبیا ذکر گردیده است[6]. تا آنجا که به نقل از کتاب مقدس، خداوند به داود چنین گفته:

"از امروز تو پسر من‌ هستي‌ و من‌ پدر تو!"[7]

حتی اگر شأن نبوت داود در نظر گرفته نشود، نمی‌توان از مزامیر داود که جزیی از کتاب مقدس قلمداد می‌گردد، چشم پوشی نمود. در واقع اگر فرض کنیم تمامی فقرات کتاب مقدس، تایید شده‌ی خدا و الهام الهی است و در نتیجه داود چنین اعمال قبیحی را مرتکب شده، چگونه می‌توان مزامیر وی را به عنوان کلام خدا پذیرفت؟

چگونه می‌توان بی هیچ تردیدی بیانات چنین شخصیتی را مقدس و متصل به الهام روح القدس دانست؟

و اساسا چرا خداوند باید کلام خویش را به فردی گناهکار که بر خلاف رضای خدا رفتار نموده، الهام نماید؟[8] چرا چنین انسانی، پادشاه برگزیده‌ی خدا اعلام می‌شود؟

لذا به جای تشکیک در پیامبریِ حضرت داود، باید در اتصال کتاب مقدّس به الهام الهی و تقدّس آن شک نمود.

     


[1] بر اساس کتاب مقدس، این زن، بعدها مادر سلیمان می‌شود: "... بتشبع بار دیگر از داود حامله شده، پسری زایید و اسم او را سلیمان گذاشت ...": عهد عتیق، دوم سموئیل، باب 12، بند 24.

[2] عهد عتیق، دوم سموئیل، باب 11، بندهای 2 تا 27.

[3] عهد عتیق، امثال، باب 6، بند 32.

[4] "... خداوند فرمود: اين (داود) همان کسي است که من برگزيده ام ... روح خداوند بر او نازل شد و از آن روز به بعد بر او قرار داشت": عهد عتیق، اول سموئیل، باب 16، بند 12. ؛ "داود پسر یسی مردی بود که خدا پیروزیهای درخشان نصیبش کرد. او برگزیده خدای یعقوب و شاعر شیرین سخن اسرائیل بود": عهد عتیق، دوم سموئیل، باب 23، بند 1.

[5] "... او (خدا) به‌ من‌ (داود) فرموده‌ است‌: از امروز تو پسر من‌ هستي‌ و من‌ پدر تو! از من‌ درخواست‌ كن‌ و من‌ همه‌ قوم‌ها را بعنوان‌ ميراث‌ به‌ تو خواهم‌ بخشيد و سراسر دنيا را ملك‌ تو خواهم‌ ساخت‌. تو با عصاي‌آهنين‌ بر آنها حكومت‌ خواهي‌ كرد و آنها را مانند ظروف‌ گلي‌ خرد خواهي‌ نمود.»": عهد عتیق، مزامیر، باب 2، بند 7. ؛

"و اين خاندان من (داود) است که خدا آن را برگزيده است. بلي، خدا با من پيماني هميشگي بسته است. پيمان او پيماني است محکم که هرگز تغيير نمي يابد. او نجات مرا به ثمر خواهد رساند و هر آرزوي مرا برآورده خواهد ساخت": عهد عتیق، دوم سموئیل، باب 23، بند 5. ؛

و همچنین به طور نمونه می‌توان به بندهای دیگری از کتاب مقدس اشاره نمود که خداوند با داود صحبت می‌کند:

-    "داود از خداوند پرسید: «آیا بروم و با آنها بجنگم؟» خداوند پاسخ فرمود: «بلی، برو با فلسطینی ها بجنگ و قعیله را نجات بده.» ... پس داود بار دیگر در این مورد از خداوند پرسید و خداوند باز به او گفت: «به قعیله برو و من تو را کمک خواهم کرد تا فلسطینی ها را شکست بدهی.»": عهد عتیق، اول سموئیل، باب 23، بندهای 2 و 4. ؛

-    "داود از خداوند سوال کرد: «آیا به یکی از شهرهای یهودا برگردم؟» خداوند در پاسخ او فرمود: «بلی. » داود پرسید: «به کدام شهر بروم؟» خداوند جواب داد: «به حبرون برو.»": عهد عتیق، دوم سموئیل، باب 2، بند 1.

[6] "ديگر چه نمونه اي بياورم؟ زيرا وقت مجال نمي دهد كه از ايمان جدعون، باراق، سامسون، يفتـاح، داود، سموئيـل و انبياي ديگـر سخن گويم. ايشان همگي به خدا ايمان داشتند؛ به همين جهت توانستند در جنگها پيروز شوند، ممالك را تسخير كنند، عدالت را در مملكت خود اجرا نمايند، و وعده هاي خدا را دريافت كنند ...": عهد جدید، عبرانیان، باب 11، بندهای 32 و 33. ؛ در ضمن در کتاب مقدس، ترجمه تفسیری در انجیل متی چنین آمده: "یسی پدر داود پیغمبر بود و داود پدر سلیمان بود": عهد جدید، انجیل متی، باب 1، بند 6.

[7] عهد عتیق، مزامیر، باب 2، بند 7.

[8] در کتاب مقدس، از زبان داود چنین آمده: "روح خداوند بوسيلة من سخن گفت و کلام او بر زبانم جاري شد": عهد عتیق، دوم سموئیل، باب 23، بند 2.

 

بنیاد علمی فرهنگی محمد (ص)

 

 

logo-samandehi

جستجو