نویسنده: زهرا مرادی
خدای کتاب مقدس، از اینکه مخلوقش تا اندازه ی زیادی شبیه خالق خویش شده، نگران می شود و تصمیم می گیرد مانعِ جاودانگی او گردد:
"و خداوند خدا گفت همانا انسان مثل يكي از ما شده است كه عارف نيك و بد گرديده. اينك مبادا دست خود را دراز كند و از درخت حيات نيز گرفته بخورَد و تا به ابد زنده ماند. پس خداوند او را از باغ عدن بیرون کرد ..."[1]
البته تمهیدات خدا به همین جا ختم نمی شود، بلکه از ترس انسان، فرشتگانی را با شمشیرهایی آتشین برای محافظت از درخت حیات می گمارد.[2]
[1] عهد عتیق، تورات، سِفر پیدایش، باب 3، بندهای 22 و 23.
[2] "... در سمت شرقی باغ عدن، فرشتگانی قرار داد تا با شمشیر آتشینی که به هر طرف می چرخید، راه «درخت حیات» را محافظت کند": عهد عتیق، تورات، سِفر پیدایش، باب 3، بند 24.