نویسنده: علی الشیخ و محمد کاشانی
یکی از مهمترین استدلالاتی که مسیحیان برای الوهیت مسیح ذکر میکنند استدلال به برخی از فرمایشات حضرت عیسی است که در این فصل به بررسی آنها خواهیم پرداخت
1- اتحاد با خدا
یکی از استدلالاتی که بزرگان کلیسا برای الوهیت مسیح ذکر میکنند این جمله مسیح است که فرمود:
من و پدر یکی هستیم (یو حنا 10: 30)
و این جمله را یکی از واضحترین استدلالات خود بر الوهیت مسیح میدانند زیرا مسیح خود گفته من با پدر یکی هستیم یعنی ذات هر دو یکی است.
پاسخ
الف) اگر به ادامه همین آیه دقت کنیم میبینیم که منظور مسیح این نبوده که خداست زیرا وقتی یهود اعتراض میکنند که تو با این حرف خود را خدا دانستی پس مستوجب مرگی در ادامه مسیح میفرماید:
«آیا در تورات نوشته نشده است که من گفتم شما خدایان هستید؟[1] پس اگر آنانی را که کلام خدا به ایشان نازل شد خدایان خواند ... " آنکه را که خدا تقدیسش کرده و او را فرستاده به شما سزاوارتر است"
یعنی من سزاواترم به این معنی خدا (سرور) باشم تا شما و پر واضح است که به معنای خدا و سرور ظاهری است نه خدای واقعی دلیل بر این مطلب همان ضرب المثلی است که در ادامه برای آنها زد و فرمود:
"در شریعت شما به شما اطلاق خدایان میشود در حالی که خدایان حقیقی نیستید پس این لفظ بخاطر آن بر شما اطلاق شده چونکه کلمه خدا پیش شما آمده است و من نیز در این فضیلت با شما شریکم یعنی آمدن کلمه خدا به نزد من"
و هر کسی که به این معنی مورد لطف خدا قرار گیرد با خدا دو تا نیست چرا که دوست نمیدارد مگر آنچه خدا دوست دارد و دشمن نمیدارد مگر آنچه خدا دشمن دارد همانند پیامبران و انبیا و باید بدانیم که در زبان یونانی خدا دو مفهوم دارد یکی خدا به معنای قادر متعال و دیگری به معنای خدا به معنای (رب) و سرور و حضرت عیسی توضیح میدهد که منظور من نوع دوم آن است
ب) یکی بودن دو نفر هیچ وقت این را نمیرساند که ذاتشان یکی است و در اصطلاح هر گاه دو نفر هدفشان یکی بود یکی خوانده میشوند چنانکه حواریون یکی خوانده شدند:
ای پدر قدوس اینها (حواریون) را که به من دادی به اسم خود نگاه دار تا یکی باشند چنانکه ما هستیم. (انجیل یوحنا 17: 12)
یعنی حواریون هم با هم یکی هستند درست همانند آنکه مسیح با خدا یکی است پس اگر یکی بودن حواریون با هم یعنی یکی بودن هدفشان یکی بودن مسیح با خدا هم به این معنا خواهد بود و آیا یکی بودن حواریون با هم به معنای اتحاد در ذاتشان باشد یعنی یک ذات واحد دارند
علاوه بر این در کتاب مقدس نمونههای دیگری وجود دارد که دو نفر با هم یک محسوب شدند ولی واقعا یک نبودند مثلا در این آیه کارنده و سیراب کننده یکی محسوب شدند دقت کنید: پولس رسول میگوید:
من کاشتم اپلس آبیاری کرد لکن خداوند نمو بخشید لهذا نه کارنده چیزی است و نه آبدهنده بلکه خدای رویاننده و کارنده و سیراب کننده یک هستند
و پر واضح است که کارنده و سیراب کننده دو نفرند ولی چون یک هدف را دنبال میکنند یک نفر محسوب شدند
و همینطور در کتاب مقدس نسبت به زن و شوهر همین لفظ استفاده شده[2] و اگر این مورد با دو مورد قبل یعنی "یک بودن پولس و آپولس" و "یک بودن خدا و مسیح" مقایسه کنیم و بخواهیم یک معنای مشترک برایشان در نظر بگیریم چارهای نیست جز اینکه همان معنای یکی بودن در هدف را انتخاب کنیم و هیچ اشارهای به یکی بودن در ذات در این سه عبارت وجود ندارد
2- پدر در من است و من در پدر
یکی از استدلالات ارباب کلیسا برای اثبات الوهیت مسیح آیه ذیل میباشد
نه برای اینها فقط سوال میکنم، بلکه برای آنها نیز که به وسیله کلام ایشان را به من ایمان خواهند آورد تا یک گردند چنانکه تو ای پدر در من هستی و من در تو تا ایشان نیز در ما یک باشند تا جهان ایمان آرد که تو مرا فرستادی. (یوحنا 17: 20)
و همینطور بعضی از نصوص دیگر که دلالت دارد بر اینکه خدا در مسیح حلول کرده است مانند (یوحنا 14: 11)
آیا باور نمیکنی که من در پدر هستم و پدر در من است سخنهائی که من به شما میگویم از خود نمیگویم لکن پدری که در من ساکن است او این اعمال را میکند مرا تصدیق کنید که من در پدر هستم و پدر در من است و الاّ مرا بسبب آن اعمال تصدیق کنید امین آمین به شما میگویم هر که به من ایمان آرد کارهایی که من میکنم او نیز انجام میدهد و بزرگتر از اینها نیز خواهد کرد.
و این کلام مسیح به نظر دانشمندان کلیسا بر این مطلب گواهی میدهد که مسیح خداست زیرا به وضوح گفته است خدا در مسیح است و مسیح در خدا و یکی از بهترین دلیل بر الوهیت مسیح بشمار میآید.
پاسخ
و در ابتدای امر هم چنین به ذهن میرسد که این آیه بر یکی بودن مسیح و خدا دلالت دارد ولی با اندک تاملی پرده از روی این تصور کنار میرود و نشان میدهد منظور مسیح از گفتار اتحاد واقعی با خدا نبوده بلکه اشاره به نوعی اتحاد مجازی دارد.
و این حالت نه برای مسیح بلکه برای ایمانداران هم هست و مومنین به مسیح باید با خدا یکی باشند یعنی مثل یک فرد واحد باشند چرا که تباینی بین آراء و اعمالشان و اعتقاداتشان وجود ندارد همانطوری که مسیح اینطور بود چرا که او دوست نمیداشت مگر آنچه را که خدا دوست دارد و دشمن نمیداشت مگر آنچه را که خدا دشمن بدارد و هرگز از او گفته یا عملی صادر نشد که خدا از آن ناراضی باشد و همین هم شان انبیاء است و بهمین خاطر است که خدا اطاعت از انبیاء را با اطاعت از خودش مقارن قرار داده است و معصیت آنها را هم همینطور. و این نوع اتحاد با خدا مستلزم الوهیت مسیح نیست بلکه شدت ارتباط مسیح با خدا را میرساند.
زیرا ما وقتی به جملات مشابه این جمله در دیگر موارد انجیل میگردیم میبینیم سخن ما درست است مثلا در نامه اول یوحنا آمده است که:
هر که اقرار کند عیسی پسر خداست خدا در وی ساکن است و وی در خدا (نامه اول یوحنا 4: 15)
همچنین مثل این حرف را در جای دیگری تکرار میکند که:
خدا محبت است و کسی که در محبت ساکن است در خدا ساکن است و خدا در او (ساکن است) (نامه اول یوحنا 4: 16)
یوحنا از این جمله معنای مجازی فهمیده نه اتحاد حقیقی با خدا وگرنه که باید بگوییم همه ایمانداران خدا هستند و این را هیچ کسی معتقد نیست و جای شکی باقی نمیماند که مراد از این آیات معنی مجازی است نه معنی حقیقی
3- وجود اولیه مسیح
یکی از استدلالات مسیحیان برای الوهیت مسیح وجود نوری و اولیه مسیح قبل از آمدن به این دنیا است
استوارت الیوت مینویسد:
از میان تمام مردان و زنانی که روی زمین زندگی میکنند تنها در مورد عیسی میتوان گفت که زندگیش با تولدش آغاز نشده و او پیش از آنکه به این دنیا بیاید وجود داشته در انجیل (یوحنا 8: 59) میگوید:
پدرتان ابراهیم بخاطر اینکه روزگار من را ببیند مسرور و شادمان شد و آنرا دید و خوشنود گشت یهودیان گفتند تو که پنجاه سال بیشتر نداری چگونه ابراهیم را دیدهای ؟ به آنها گفت براستی براستی به شما میگویم که من قبل از ابراهیم هم بودم
و یا باز در انجیل (یوحنا 28: 16) میخوانیم که مسیح میگوید:
«من از نزد پدر بیرون آمدم و در جهان وارد شدم »
از مجموع این آیات استفاده میکشود که مسیح میخواهد بگوید خداست خدایی که به صورت انسان در میان ما آمد [3]
پاسخ
آنچه که ما و مسیحیان مشترکاً بر آن معتقدیم این است که وقتی مسیح میگوید من قبل از ابراهیم بودم منظور وی وجود جسمانی خودش نیست زیرا میدانیم که مسیح از زمانی که در رحم مریم باکره قرار گرفت وجود جسمانی پیدا کرد مسیح قبل از اینکه جسم بگیرد مانند همه انبیا در عالم ارواح وجود داشته البته ما هم وجود روحانی انبیا قبل از وجود جسمانیشان را انکار نمیکنیم
و این فرمایش مسیح که (من قبل از ابراهیم هم بودم) مراد مطمئنا جسد و جسم خودش نیست. بلکه وجود روحانی مسیح است و این هیچ دلالتی برای خدا بودن مسیح ندارد بلکه فقط میگوید خلقت روحانی مسیح قبل از ابراهیم بوده و در کتاب مقدس میتوان به آیاتی دست یافت که بگوید خدا روح مسیح را قبل از همه موجودات خلق کرده چنانکه در روایات اسلامی هم میتوان به روایاتی دست یافت خدا روح انبیا خاص خودش را قبل از دیگر آفریدههایش خلق کرده است و این هیچ دلیلی بر الوهیت کسی نمیتواند باشد و این مطلب را پطرس به صراحت بیان میدارد و میگوید:
ای بنیاسرائیل این کلام را بشنوید .... پس معرفت ابراهیم و فرح او مانند خوشحالی و معرفت داود بوده است . (اعمال رسولان 2: 22 – 31)
همچنین پولوس در رسالهاش به اهل قرنتیان میگوید: ما بوسیله حکمت خدا که در سری پیچیده شده است سخن میگوئیم، این حکمت محجوب را که خدا سابقا خلق کرده است را برای مجد ما آماده کرده است (اول قرنتیان 2: 7)
و بلکه مسیح میتواند در یک جا مستقر باشد و در عین حال با قدرت معنویای که خدا به او داده همه جا را نیز داشته باشد
و همچنان که ما برای پیامبر گرامی اسلام و انبیا و ائمه معصومین معتقدیم که خلقت نورانی آنها هزاران سال قبل از خلقت جسمانی آنها بوده است طبق برخی از آیات کتاب مقدس خلقت اولیه مسیح هزاران سال قبل از خلقت جسمانی وی بوده ولی این مطلب دلیلی بر خدا بودن مسیح نمیتواند باشد
4- هر که مرا ببیند پدر را دیده است
یکی از شاگردان مسیح از وی در خواست کرد:
"ای آقا خدا را به ما بنمایان" و مسیح به او فرمود: "این مدت زیادی که با شما بودم مرا نشناختیای فیلبس؟ هر که مرا ببیند پدر را دیده است پس چگونه میگوئی به من خدا را بنمایان ؟ (یوحنا 14: 8)
الستر مک کراث در ذیل این آیه مینویسد:
این کلمات تاکیدی است بر این باور که پدر در پسر سخن میگوید و عمل میکند و به عبارت دیگر خدا در مسیح و از طریق او عمل مکشوف میشود و دیدن عیسی در حکم دیدن پدر است [4]
پاسخ
این آیه همانند آیات قبل بر الوهیت مسیح دلالت ندارد چرا که مسیحیان معتقدند رویت خدا در دنیا محال است و در عهد عتیق به این نکته اشاره شده است که خداوند به موسی میفرماید تو روی مرا نخواهی دید پس اگر مسیح خدا باشد چگونه او دیده میشود؟ و همچنان که ما میگوییم انبیا و ائمه آینه جلال خدایند مسیح هم خود را آینه جلال خدا میداند
بهمین خاطر است که غزالی برای رد این آیه میگوید:
" شاگرد مسیح وقتی از مسیح خواست که خدا را به وی نشان دهد ، و این مساله امکان پذیر نبود لذا عیسی به وی گفت: هر که مرا ببیند پدر را دیده است
و منظورش این بود که خدائی را که نمیتوان دید پیامبرانی را فرستاده تا بجای او تبلیغ احکام الهی را انجام دهند؛ آن پیامبران، فرامین و دستورات خدا را برای بشر میآورند ، چنانکه مسیح خود نیز فرموده: " این کلامی را که میگویم از طرف خودم نیست. " و یک احتمال دیگر هم در این آیه وجود دارد که عبارت انجیل متی را تائید میکند: هیچکس پسر را نمیشناسد مگر پدر و هیچکس پدر را نمیشناسد مگر پسر (متی 11: 27 ) و مسیح میخواهد بگوید من با شما در این همه مدت بودم و مرا نشناختید در حالی که من انسان هستم و شناختن یک انسان ممکن است پس چگونه میخواهید تصور کنید که شما میتوانید خدا را بشناسید و او را با چشم سر ببینید در حالی که کسی نمیتواند به حقیقت او با استدلال پی ببرد و شناخت خدا بر مکلف واجب است و لذا فرمود: هر که مرا ببیند پدر را دیده است یعنی من از طرف پدر به شما پیام میدهم و سپس فرمود: کلامی را که من میگویم از طرف من نیست. [5]
[1] . ما وقتی به آدرسی که مسیح داده است در تورات مراجعه کنیم میبینیم که در (مزامیر مزمور 82/6 )
میفرماید:
خدا در جماعت خدا ایستاده است و در میان خدایان داوری میکند ....
سپس از جانب خدا سخن میراند و میفرماید
من گفتم شما خدایانید و جمیع شما فرزندان حضرت اعلی لیکن مثل آدمیان خواهید مرد و چون یکی از سروران خواهید افتاد.
اگر دقت کنیم میبینیم که در این جمله همه بنیاسراییل خدا نامیده شدند و مطمئناً به معنی خدای واقعی نیست بلکه به معنی اتحاد ظاهری با خدا یا سرور میباشد. و مسیح هم در ادامه با صراحت تاکید میکند که وقتی که به شما یهود در تورات خدا گفته میشود من هم به این معنی خدا هستم و فقط یک مقایسه انجام میدهد.
[2] . زن و مرد بعد از ازدواج دو تن نیستند بلکه یک تن هستند (متی 6: 19)
[3] . استوارت الیوت ، راز تثلیث ، ص32، انتشارات نور جهان
[4] . الستر مک کراث ، در آمدی بر الاهیات مسیحی ، ترجمه عیسی دیباج، ص 361
[5] . غزالی، الرد الجمیل لالوهیه المسیح بصریح الانجیل