نقد کتاب مقدس

مفقود شدن کتاب مقدس

hashie bala 

   

  

نویسنده : محمد کاشانی

   

مفقود شدن کتاب مقدس[1]

   

شاید کسی سؤال کند، آیا موسی قوانین الهی­ را که برای نخستین بار به او وحی می‌­شد، ننوشت؟ و یا انبیا الهی از خود هیچ اثری به جای نگذاشته بودند؟

ممکن است افرادی، فرمان‌های حضرت موسی را می‌­نوشتند و به مردم ابلاغ می‌­کردند، و مورّخینی بعد‌ها، آن‌‌ها را جمع­آوری کرده و به تناسب در سیره حضرت موسی اضافاتی درج کرده باشند.

احتمال دوم و قوی‌تر این است که انبیاء الهی مانند حضرت موسی از خود کتابی به یادگار گذاشته‌اند، ولی این کتاب‌‌ها به مرور زمان و در دوران اسارت و جنگ‌‌های بنی‌اسرائیل از میان رفته و متن اصلی کتب نابود شده است. کتاب مقدس احتمال دوم را تائید می‌‌کند.

از مندرجات عهد عتیق چنین بر می‌­آید که تورات در چندین مقطع از مقاطع تاریخی، در جریان برخی حوادث به کلی مفقود شده و هیچ کس از آن اطلاعی نداشت.

در کتاب مقدس آمده است که در زمان سلیمان مردم بت­‌پرست شدند و در زیر هر درختی بتی آویختند. پس از سلیمان، در زمان پسرش رحبعام نیز بت­‌پرستی شایع بود. پس از وی چون یوشا بر سلطنت نشست، در سال هفدهم سلطنت او کاهنی به نام حلیقا ادعا کرد که کتاب مقدس را یافته است:

... و چون نقر‌ه‌ای را که به خانۀ خداوند آورده شده بود بیرون می‌‌بردند، حلقیای کاهن، کتاب تورات خداوند را که بواسطۀ موسی نازل شده بود، پیدا کرد. و حلقیا شافان کاتب را خطاب کرده، گفت: «کتاب تورات را در خانۀ خداوند یافته‌ام» و حلقیا آن کتاب را به شافان داد. و شافان آن کتاب را نزد پاشاه برد.... و شافان کاتب پادشاه را خبر داده، گفت: «حلقیای کاهن کتابی به من داده است.» پس شافان آن را به حضور پادشاه خواند. و چون پادشاه سخنان تورات را شنید، لباس خود را درید.»[2]

این جملات به وضوح نشان می‌­دهند که در آن زمان تورات مفقود شده بود که حلیقای کاهن ادعای یافتن آن را می‌‌کند.

از این گذشته، در زمان حملۀ بخت‌النصر به اورشلیم، همۀ آنچه در هیکل سلیمان بود، تخریب و سوزانده شد و بنی‌اسرائیل به همراه اشیای داخل هیکل به اسارت به بابل رفتند و چون کتاب مقدس داخل هیکل نگهداری می‌شد، یا سوزانده شد و یا به غارت رفت اگر فرض به غارت رفته شدن آن را صحیح بدانیم، می‌­بایست[3] در موقع بازگشت بنی‌اسرائیل کتاب مقدس به هیکل برگردانده می‌­شد که این امر اتفاق نیفتاده و گزارشی در این مورد در دست نیست.

بسیاری بر این باورند که وقتی تورات مفقود می‌‌شود، برخی از کاهنان برای جمع کردن بنی‌اسرائیل، شروع به بازنویسی آن از روی محفوظات خود می‌­کنند و طبعاً چون سالیانی از متن اصلی دور بودند، افسانه­‌ها و داستان‌‌هایی را وارد متن اصلی می‌­کنند که منجر به تحریف در کتاب مقدس می‌‌شود.

   

پیوستگی کتاب‌‌های عهد عتیق نشان از مؤلّف واحدی دارد

اگر پیوستگی بین مطالب عهد عتیق مورد توجه قرار گیرد، به راحتی می‌­توان فهمید که مورّخ واحدی، گزارش گذشته یهود از آغاز پیدایش تا اولین ویرانی شهر اورشلیم، را به رشته تحریر در آورده است. نحوه ارتباط این کتب با یکدیگر برای بیان اینکه مورّخ واحدی آن‌‌ها را به رشته تحریر در آورده است، کافی به نظر می‌­رسد؛ زیرا پس از شرح زندگانی موسی، بلافاصله به زندگی یوشع می‌­پردازد:

«و واقع شد بعد از وفات موسی بندۀ خداوند، که خداوند یوشع بن نون، خادم موسی را خطاب کرده، گفت.»[4]

همچنین، بعد از اتمام داستان وفات یوشع، او به تاریخ داوران پرداخته و به همین صورت، آن را به ماقبل خود ربط می‌­دهد:

«و بعد از وفات یوشع، واقع شد که بنی‌اسرائیل از خداوند سؤال کرده، گفتند: کیست که برای ما بر کنعانیان، اول برآید و با ایشان جنگ نماید؟»[5].

 او داستان روت را با این عبارات به عنوان ضمیمه‌ای برای کتاب داوران آغاز کرده است:

«و واقع شد در ایام حکومت داوران که قحطی در زمین پیدا شد.»[6]

کتاب‌‌های اول و دوم سموئیل نیز با عباراتی مشابه شروع شده‌اند. در کتاب دوم سموئیل می‌­خوانیم:

«و بعد از وفات شاؤل و مراجعت داود از مقاتله عَمالَقَه واقع شد که داود دو روز در صِقلَغ توقف نمود.»[7]

در ادامه، مورّخ قبل از اتمام تاریخ داود، کتاب اول پادشا‌هان را با این عبارت آغاز می‌‌کند:

 «و داود پادشاه پیر و سالخورده شده، هر چند او را به لباس می‌­پوشانیدند، لیکن گرم نمی‌­شد.»[8]

که این امر نشان از پیوستگی با کتاب قبل دارد؛ چرا که شروع همه این کتاب‌‌ها با حرف «و» نشان از ربط این کتاب با کتاب دوم سموئیل دارد. بعد از وفات او نیز به کتاب دوم پادشا‌هان پرداخته است که این پیوستگی در آنجا نیز قابل مشاهده است.

لذا در مجموع، با ترتیبی که بین کتاب‌‌ها وجود دارد، می‌­توان نتیجه گرفت که عهد عتیق را مؤلف واحدی و به خاطر هدف معینی نوشته است؛ زیرا کتاب را از منشأ پیدایش ملت یهود آغاز کرده و سپس به ترتیب از ایام و حوادثی که طی آن‌‌ها موسی قوانین خود را ابلاغ و پیشگویی کرد، بحث می‌‌کند و در ادامه خبر می‌­دهد که اسرائیلیان چگونه طبق پیشگویی موسی بر زمین موعود استیلا یافتند[9]؛ مورّخ بیان می‌­دارد چگونه آن‌‌ها می‌­خواستند پادشا‌هان را انتخاب کنند[10]. و چگونه به میزان مراعات قوانین از سوی پادشا‌هان، مردم پیشرفت کرده یا متحمل رنج و عذاب شده‌اند[11]. و سرانجام چگونه این ملت همان‌گونه که موسی پیش‌بینی کرده بود، به هلاکت رسیدند.

نویسنده در موضوعات غیر شرعی یا سکوت کرده و یا خواننده را به کتاب‌های دیگر ارجاع داده است. بنابراین، همۀ این کتب هدف واحدی دارند که آن، تعلیم شریعت موسی و اثبات آن با رویداد‌های بعدی است.

  

در مقاله مولف این کتاب‌‌ها چه کسی است موارد جالب‌تری مشخص می‌‌گردد.

علاقه مندان را به مطالعه این مقاله دعوت می‌‌نماییم.

    


[1]. جالب است بدانیم كه قدیمی­‌ترین نسخه­‌های موجود تورات و انجیل، مربوط به چند قرن بعد از نوشته شدن آن‌ها توسط كاتبین ادعایی اهل كتاب می‌­باشد. معلوم نیست که در این چند قرن آیا همان متن اصلی بازنویسی شده است و یا به عقیدۀ برخی از محققین، تورات اصلی كاملاً از بین رفته است و بعداً، کاهنان سنت‌­های شفاهی خود را به عنوان كتاب مقدس به مردم ارائه داده‌­اند. در صفحه 136 كتاب «آشنایی باادیان بزرگ» می‌خوانیم: «قدیمی‌­ترین نسخه­‌های عهد عتیق مربوط به 2000 سال پیش (یعنی 1300 سال بعد از مرگ نویسنده ادعایی تورات - حضرت موسی - كه قرن 13 پیش از میلاد فوت كرد) و قدیمی‌­ترین نسخه‌­های عهد جدید برای 1600 سال قبل (یعنی حدود 350 سال بعد ازمرگ نویسندگان اناجیل) می‌­باشد. البته باید تعداد این نسخه­‌ها و اینكه آیا تواتر بر كذب در همین نسخه‌­ها چطور است (یعنی آیا نسخه‌­های 2000 ساله متواترند یا نه) را هم بررسی كرد. «كنی كات» از محققین عهد عتیق می‌­گوید: تمام نسخه‌­های عهد عتیق كنونی، بین 1000 و 1400 میلادی یعنی 2300 الی 2700 سال پس از مرگ حضرت موسی نوشتهشده است. یكی دیگر از اندیشمندان به نام «والتن» می‌­نویسد: نسخه‌­های شش قرن پیش بسیار كمیاب است و نسخه‌­های 7 قرن یا 8 قرن پیش در نهایت كمیابی است.

عالم دیگریبه نام «فیلیستین شاله» می‌­گوید: هیچ یك از كتاب‌های اصلی خطی كتاب مقدس اكنون به‌زبان عبری موجود نیست. ... قدیمی‌­ترین نسخه خطی عبری كه در دست است، از قرن دهم بعد از میلاد (1000م.) تجاوز نمی‌­كند. «ریس» در كتابش كه با همكاری عده‌­ای از محققان نگاشته، می‌­آورد: تمام نسخه‌­هایی كه در قرن 7 یا 8 میلادی نوشته شده بود،به دستور شورای یهود نابود شد؛ چرا كه با نسخه‌­های مورد توجه آنان مخالفت فراوانی داشت. كتاب مقدس فعلی مصوبه شورای ترنت (1546 م.) است كه اهل كتاب باید آن را وحی آسمانی بدانند.

برای مطالعه بیشتر در این شاخه از نقّادی کتاب مقدس، می­‌توانید به كتاب‌های اظهار الحق، الهدی الی دین المصطفی، مفهوم تومارهای بحر المیت، سیر تاریخی تورات، تاریخ یك ارتداد، رساله‌­ای در الهیات و سیاست و خود كتاب مقدس رجوع نمایید.

[2]. دوم تواریخ، 34: 8 – 20.

[3] در کتاب دوم تواریخ چنین آمده است: «پس پادشاه كلدانیان[نبوکد نصر] را كه جوانان ایشان را در خانۀ مقدس ایشان به شمشیر كشت و بر جوانان و دوشیزگان و پیران و ریش‌­سفیدان ترحّم ننمود، بر ایشان آورد و همه را بدست او تسلیم كرد و او سایر ظروف خانۀ خدا از بزرگ و كوچك و خزانه‏‌های خانۀ خداوند و گنج‌های پادشاه سرورانش را تماماً به بابل برد و خانۀ خدا را سوزانیدند و حصار اورشلیم را منهدم ساختند و همۀ قصرهایش را به آتش سوزانیدند و جمیع آلات نفیسۀ آن‌ها را ضایع كردند و بقیه السّیف را به بابل به اسیری برد كه ایشان تا زمان سلطنت پادشاهان فارس او را و پسرانش را بنده بودند.» (دوم تواریخ ایام، 36: 17- 20).

[4]. صحیفه یوشع، 1: 1.

[5]. داوران، 1: 1.

[6]. كتاب روت، 1: 1.

[7]. كتاب دوم سموئیل، 1: 1.

[8]. کتاب اول پادشاهان، 1: 1.

[9]. سفر تثنیه، 7: 1.

[10]. سفر تثنیه، 17: 14.

[11]. سفر تثنیه، 28: 1 -18.

   

 

بنیاد علمی فرهنگی محمد (ص)

 

 

logo-samandehi

جستجو