نویسنده : محمد کاشانی
کتاب مقدس از دو قسمت عهد جدید و عهد عتیق تشکیل شده است. عهد جدید شامل 27 کتاب و نامه است که عبارتند از:
1. اناجیل چهار گانه که شرح حال زندگی حضرت عیسی از زبان مؤلّفین آنها است؛
2. اعمال رسولان که شرح حال زندگانی حواریون و رسولان بعد از مسیح میباشد؛
3. مجموعه نامههایی که پولس و حواریون به دیگران نوشتند
4. کتاب مکاشفه یوحنّا.
مسیحیان بر این باورند هرگز عیسی کتابی به نام انجیل نیاورد. آوردن وحی توسط عیسی به گونهای که مسلمانان در مورد قرآن و پیامبر اسلام معتقدند، در مسیحیت جایی ندارد. مسیحیان، عیسی را تجسم وحی الهی میدانند. به عقیدۀ آنان، وی نه حامل پیام، بلکه عین پیام میباشد. مسیحیان میگویند که این کتابها توسط برخی از رسولان سالیانی بعد از حضرت عیسی به رشته تحریر در آمدهاند؛ چرا که به گزارش تاریخ، در حدود سی سال پس از عروج حضرت عیسی هیچ کتابی وجود نداشت. چندین دهه بعد از آن مکتوباتی به وجود آمد که به عنوان متون ارزشمندی دست به دست میگشت. در این زمان، دهها انجیل و رساله به وجود آمده بود و مجموعه عهد جدید پس ازسالیانی دراز رسمیت یافت. البته لازم به یادآوری است که همه اناجیل موجود با تفاوتهایی که دارند، برای مسیحیان مورد احترام هستند.
اکنون میخواهیم ببینیم که این کتابها در چه زمانی و به دست چه کسانی نوشته شدهاند؟ انتساب این کتابها به مؤلّفینشان تا چه اندازه صحیح و قابل اعتماد است؟ و در چه مواردی نمیتوان این انتساب را تأیید کرد؟
توماس میشل مینویسد:
«پیش از نوشته شدن اناجیل، یک سنت شفاهی وجود داشت: عیسی به عقیده مسیحیان در حدود سال 30م. وفات یافت و کسانی که از او پیروی کرده، وی را شناخته، کارهایش را دیده و سخنانش را شنیده بودند، خاطرات خویش از او را در حافظه نگه میداشتند. هنگامی که مسیحیانِ نخستین برای عبادت گرد میآمدند، آن خاطرات نقل میشد. اندک اندک این منقولات شکل مشخصی یافت و بر حجم آنها افزوده شد.[1]»
در جای دیگر مینویسد:
«در 30 سالِ سرنوشتسازی که انجیل مکتوب وجود نداشت (یعنی [بین] سالهای 30 تا60) و سخنان و کارهای عیسی به طور شفاهی نقل میشد، آن جامعه را هدایت میکرده [و] این روحالقدس بود که از طریق الهام، نویسندگان انجیلها را برای نوشتن این کتب برمیگزید تا سخنان و کارهای بسیار زیاد عیسی در آنها رهنمون شد...
توافق در باب تعداد کتابهای مقدس، از طریق نوعی اجماع حاصل شد. این اجماع خیلی زود به دست آمد و فهرست نخستین کتابهای مقدس بین سالهای 150 تا 200م. تهیه شد و پس از چند قرن، کلیسا به طور رسمی روشن ساخت که چه کتابهایی را باید مقدس شمرد. همانطور که شورای ترنت در سال 1546 چنین کاری را انجام داد. البته تصمیمگیریهای متأخر پیرامون کتاب مقدس جز تأیید عقیده سنتی مسیحیان در این باب، چیز دیگری نبود.[2]
تا آنجا که تاریخ نشان میدهد، مسیحیان هرگز برای حضرت عیسی به کتابی قائل نبودهاند و اناجیل را صرفاً بیانگر زندگی و سخنان وی میدانستهاند.[3] یعنی اگر نزد یک فرد با ایمان مسیحی در سالهای پس از عروج مسیح نام کتاب مقدس برده میشد، فقط عهد عتیق موجود در ذهنش تداعی میگشت و اگر به وی میگفتند پس عهد جدید چه؟ وی از این کتابها اظهار بیاطلاعی میکرد. با گذشت تاریخ، کمکم به دلایلی، نیاز به مکتوباتی که داستان زندگی مسیح را بیان کند، احساس شد و مجموعه عهد جدید تدوین و پس از دهها سال به تدریج رسمیت یافت. با توجه به این اعتقادات مسیحی، پرسشهای زیر مطرح میشود:
1- نویسندگان این مجموعه چه کسانی بودند؟
2- اگر انسانهای عادی این کتابها را نوشتند چه دلیلی بر صحت و اعتبارشان وجود دارد؟
3- چگونه و چرا از میان دهها انجیلی که نگاشته شد، همین چند کتاب رسمیت یافتند و بقیه کنار گذاشته شدند؟
در ادامه با توجه به نظرات کلیسائی و محققان جدید به این سوالها پاسخ خواهیم داد.
در مقاله بررسی شواهد استناد اناجیل به نویسندگان ما را دنبال نمایید.
[1] . توماس میشل، کلام مسیحی،ترجمه حسین توفیقی ص43 و 44.
[2] . همان، ص50 و 51.
[3] البته روشن است که طبق نصّ صریح قرآن مجید، انجیل حقیقی بر حضرت عیسی نازل و به او عطا شده است: (آل عمران/ 3و4 ، مائده/46و47، مریم/ 30 و حدید/ 27) البته آن کتاب هیچگونه سنخیتی با اناجیل موجود ندارد؛ چرا که اناجیل موجود همگی تحریف شدهاند.