نویسنده : محمد کاشانی
انجیل متی
«متی» یکی از حواریون مسیح است. وی قبل از آشنایی با مسیح برای رومیان مالیات میگرفت[1] کلیسا از اوایل قرن 2م. این انجیل را به متی نسبت میداد.[2] و دلیل کلیسا این بود که اولاً، به عنوان کتاب منسوب متی است و ثانیاً، یوسبیوس قرن 4م. از پاپیاس قرن 2م. نقل میکند که متی انجیل خود را به زبان عبری نگاشت[3] ولی محققان جدید دو دلیل یاد شده را کافی نمیدانند. چرا که میدانیم بین واسطههای این شهادت و یوحنّا، انقطاع زمانی زیادی وجود دارد.
علاوه بر این محققان، جدید انتساب این انجیل را به متی رد میکنند؛ زیرا گفته پاپیاس نمیتواند بر این انجیل منطبق باشد. لغت شناسان گفتهاند که این انجیل در اصل باید به زبان یونانی نوشته شده باشد؛ و انجیلی که پاپیاس از آن خبر میدهد به زبان عبری نوشته شده و از انجیل عبری متی هیچ نشانی در دست نیست.[4]
کشیش فهیم عزیز میگوید:
«متی خود یکی از حواریون و شاهد زندگی عیسی مسیح بوده، در حالی که مطالب این انجیل از انجیل مرقس گرفته شده است و مرقس حواری نبوده و این نمیتواند قابل قبول باشد.[5]»
باتوجه به نکات یاد شده بسیاری بر این باورند که انجیل موجود را فرد دیگری که ناشناخته است و شاید نامش متی بوده و صرفا تشابه اسمی با متی حواری داشته نوشته است.[6] دست کم در اینکه بتوان این انجیل را به متای حواری نسبت داد تردید وجود دارد.
انجیل مَرقُس
مرقس از حواریون مسیح نبود و بعدها به مسیحیت گروید و از شاگردان پطرس شد. انجیل مرقس، دومین و کوچکترین انجیل از اناجیل موجود است. محققان معتقدند که از نظر زمانی، اولین انجیلی که به رشته تحریر در آمد این انجیل میباشد. انجیل مرقس، منبع نگارش دو انجیل دیگرمتی و لوقا بوده است؛ زیرا تمام محتوای این انجیل در دو انجیل متی و لوقا تکرار شده است. عموماً این انجیل را به یوحنّای مرقس، شاگرد و همسفر پطرس نسبت میدهند؛ ولی از خود کتاب چنین مطلبی به دست نمیآید. برخی احتمال میدهند که شخص دیگری این کتاب را نوشته باشد.[7] یوسیبوس، اسقف قیصریه، از قول پاپیاس(130م.) میگوید: مرقس، مترجم پطرس بود و مطالب وی را با دقت زیاد ثبت میکرد؛[8] ولی منبع این نقل در دست نیست. از این رو، برخی احتمال دادهاند که مرقس، خودش انجیل را جمع آوری کرده است.
انجیل لوقا
لوقا نیز از حواریون نبود بلکه طبیبی بود که بعدها به مسیحیت گروید و از یاران پولس شد . انجیل لوقا، سومین انجیل از اناجیل موجود است. لوقا از حواریون نبوده، بلکه شاگرد مخصوص پولس بوده است و در سفرها وی را همراهی میکرده. ایرنئوس میگوید: «انجیل سوم را لوقا آنگونه که پولس تبلیغ میکرد نوشت[9] و چند بار در رسالههای پولس از وی نام برده شده است.[10] » ولی برخی از محققان میگویند که این کتاب نمیتواند نوشتۀ شاگرد پولس باشد؛ چرا که ادبیات آن، عیسی بشری است؛ ولی ادبیات پولس عیسی خدایی است. و لوقا در کتابش داستان زندگی مسیح را به نگارش میآورد که نه خود و نه استادش پولس شاهد آن نبودند.
انجیل یوحنّا
انجیل یوحنّا، با اناجیل دیگر بسیار متفاوت است. سبک نگارش، ترکیب الاهیات و نوع مطالب از جمله تفاوتهای آن با سه انجیل دیگر است. در این انجیل، مَثَل وجود ندارد؛ در حالی که به گفته سه انجیل دیگر، حضرت عیسی بسیاری مطالب را در قالب مثل بیان کرد. برخلاف اناجیل دیگر که از معجزات مسیح زیاد سخن گفتند، انجیل یوحنّا فقط هفت معجزه از مسیح نقل میکند[11] که پنج تای آنها منحصراً در این انجیل نقل شده است.
کمتر کسی تردید دارد که انجیل یوحنّا از نظر تاریخ نگارش آخرین انجیل است. زمان نگارش آن را بعد از سال 70م. تا نیمه دوم قرن دوم میلادی احتمال دادهاند. قویترین قول میگوید که این کتاب در پایان قرن اول میلادی نگارش شده است و شاید بهترین زمانی را که میتوان برای نگارش آن احتمال داد، بین سالهای 90 تا 115م. باشد [12]
به اعتقاد اصحاب کلیسا، این انجیل نوشتۀ یوحنّا پسر زبدی که یکی از حواریون است میباشد. کشیشان برآنند که یوحنّا پسر زبدی، عمر طولانی داشت و اواخر عمر در شهر افسس زندگی میکرد و در همان شهر این کتاب را نوشت.[13]
اما نقّادان کتاب مقدس میگویند که این انجیل نمیتواند نوشته یوحنّای حواری باشد؛ زیرا این انجیل پر از معانی فلسفی و یونانی است و به گفته کتاب اعمال رسولان[14] یوحنّای حواری، فردی عامی و بیسواد بوده است؛ بنابراین او نمیتواند این انجیل را نوشته باشد[15]. بعداً میخوانیم کتاب مکاشفه که نوشته یوحنا حواری است، دارای متن بسیار ابتدائی است و نویسنده این دو کتاب نمیتوانند یک نفر باشد. ویل دورانت میگوید: «انجیل چهارم از فلسفۀ یونان مایه گرفته.[16] »
مؤلّف کتاب المدخل الی عهد الجدید میگوید: «اگر این انجیل نوشتۀ یوحنّای حواری است، پس چرا این اندازه با سه انجیل دیگر متفاوت است؟ آیا میتوان گفت که دو نفر که شاهد یک ماجرا بودهاند و معتبر هم هستند، این اندازه متفاوت نقل کنند؟[17]»
بسیاری بر این عقیدهاند که انجیل چهارم به دست فردی نامشخص در حدود پایان قرن اوّل نگاشته شده است؛ و به احتمال قوی اناجیل دیگر و نوشتههای پولس در اختیار مؤلّف بوده است و او قصد داشته که مسیحیت را طوری بیان کند که برای یونانیان قابل فهم باشد؛ بنابراین، او اصطلاحات و قالب متن را از فلسفۀ یونان گرفت و الهیات پولس را در آن ریخت.
«یوسبیوس» که در اوایل قرن چهارم میزیسته، از پاپیاس که در اواخر قرن اول و اوایل قرن دوم میزیسته، نقل میکند که در این زمان، یوحنّای دیگری که به «پیر» معروف بوده در افسس زندگی میکرده است. عدهای از محققان جدید میگویند: «در واقع، یک یوحنّا در افسس میزیست که همین یوحنّای پیر بود و او انجیل چهارم را نوشت و بعداً با یوحنّای رسول مشتبه شد[18].» کشیش فهیم عزیز میگوید:
«این سؤال مشکل است و جواب آن، بررسی و تحقیق گستردهای را میطلبد و غالباً به این عبارت ختم میشود که غیر از خدای یگانه هیچ کس نمیداند چه کسی این انجیل را نوشته است.»[19]
در این باره، بحثهای مفصلی صورت گرفته محققان جدید برای عدم انتساب این کتاب به یوحنا حواری ادلهای دارند.
رسالههای پولس
ترتیب فعلی عهد جدید بر حسب زمان نگارش آن نیست. و اکثر محققان مسیحی و غیر مسیحی بر این عقیده هستند که نخستین نوشتههای عهد جدید، رسالههای پولس هستند.[20] پولس بین سالهای 35 تا 40م. تغییر کیش داد و از یک دشمن مسیحیت، به بزرگترین رسول مسیحیت تبدیل شد! و در سال 64م. به قتل رسید. در نخستین سالهای تولد مسیحیت هیچ گزارش یا تعلیم مکتوبی وجود نداشته است. نخستین گزارش مکتوب، رسالههای پولس قدیس است که بین سالهای 50 تا 64م. نگاشته شدهاند.[21] رسالههای پولس که مجموع آنها به 14 عدد میرسد، به سه دسته تقسیم میشوند:
1- این قسمت، تنها قسمتی از عهد جدید است که نویسندۀ آن به صورت قطعی مشخص است و شامل هفت رسالۀ پولس میباشد که عبارتند از: رومیان، دو رساله به قرنتیان، غلاطیان، فیلپیان، اول تسّالونیکیان، فیلسون.[22]
2- رسالههایی در عهد جدید به پولس منسوباند و کلیسا عموماً این انتساب را تأیید کرده است، اما دانشمندان کتاب مقدس، آن را تأیید نمیکنند. این رسالهها عبارتند از: اَفَسُسِیان ، کولیسان، دوم تسّالونیکیان، دو رساله به تیموتائوس و رسالۀ تیطُس.[23]
3- در عهد جدید یک رساله وجود دارد که اصحاب کلیسا در انتساب آن به پولس اختلاف دارند و آن رساله به عبرانیان است. محتوای این رساله، شباهتهایی با رسالههای پولس دارد و در گذشته، بسیاری از دانشمندان مسیحی آن را به پولس نسبت میدادهاند؛ اما امروزه، کمتر آن را به پولس نسبت میدهند و یا انتساب آن را رد میکنند.[24]
کلیسای اُرتدکس این رساله را به پولس نسبت میدهد.[25]
نامههای یوحنّا
اعتقاد کلیسا بر آن است که این رسالهها، نوشتۀ یوحنّای حواری است. از طرفی، سبک نگارش آنها به گونهای است که بسیاری میگویند نویسندۀ آن باید همان نویسندۀ انجیل چهارم باشد، نه یوحنّای حواری؛ ولی رساله دوّم و سوّم با این جمله آغاز میشود: «من که پیرم.» و این تعبیر نشان میدهد که به عنوان «پیر» معروف بوده است. یوسبیوس، از دانشمندان قرن4م. از پابیاس، دانشمند قرن دوم نقل میکند که در آن زمان در شهر افسس دو نفر به نام «یوحنّا» میزیستهاند: یکی یوحنّای حواری و دیگری یوحنّای پیر. بسیاری بر این باور هستند که این نامهها، باید نوشتۀ یوحنّای پیر باشد، نه یوحنّای حواری.
رسالۀ یهودا
کلیسا این نامه را نوشتۀ یهودا، برادر حضرت عیسی میداند؛ اما بسیاری از دانشمندان این نسبت را ناصحیح دانسته، زمان آن را قرن دوم اعلام میکنند.[26]
مکاشفۀ یوحنّا
این کتاب یک مکاشفه دربارۀ حوادث آینده و آخرالزمان است و کمتر به بحثهای عقیدتی و تاریخی میپردازد. در این کتاب سخنی از الوهیت مسیح نیست؛ بلکه مانند سه انجیل نخست او را یک انسان و مخلوق معرفی میکند. کتاب مکاشفه، کتابی است مانند کتاب انبیای متأخّر عهد قدیم که دربارۀ آینده سخن میگوید و بسیار رمزآلود است؛ یعنی به صورت رمزی، وقایع آخر الزمان و شخصیت مسیح را بیان میکند.
دربارۀ نویسندۀ کتاب چند نکته را باید در نظر گرفت. خود کتاب میگوید: نام نویسنده یوحنّا است. اما اندیشه و طرز تفکر نویسنده با نویسندۀ انجیل چهارم بسیار متفاوت است. ویل دورانت میگوید: «باور نکردنی است که انجیل چهارم و کتاب مکاشفه از یک فرد باشد. کتاب مکاشفه از شعر یهود و انجیل چهارم از فلسفۀ یونان ما برگرفته است»[27] این کتاب بر خلاف انجیل چهارم از ادبیات یونانی بسیار ضعیفی برخوردار است.[28] از نظر زمان نگارش، بسیار زودتر از انجیل چهارم نوشته شده است و بسیاری تاریخ نگارش آن را به زمان فشار و شکنجه «نرون» در سال 65م. برمیگردانند. یوسیبوس، دراین باره گواهی داده است که این کتاب نوشتۀ یوحنّا حواری است و تقریباً در انتساب این کتاب به یوحنّای حواری تردیدی نیست.
جمع بندی:
در پایان میتوان به این نتیجه رسید که فقط در انتساب کتاب مکاشفۀ یوحنّا به یوحنّای حواری و انتساب هفت نامۀ پولس به وی، هیچ اختلافی وجود ندارد و در بقیۀ کتابها به رغم اعتقاد کلیسا برای صحت انتسابشان به مؤلّفین سنّتی آن، نقّادان کتاب مقدس نظرات و دلایلی دارند که این انتساب را تایید نمیکند.
[1]. متی، 9: 9، مرقس، 2: 14.
[2]. توضیحاتی در رابطه با انجیل متی
مکان نگارش: برای اهالی فلسطین مسیحیان یهودی الاصل نوشته شده است؛ ولی برخی مکان نگارش آن را «انطلاکیه» میدانند.
زبان نگارش: اعتقاد سنتی کلیسا بر آن است که در اصل به زبان عبری نوشته شده است و سپس ترجمه گردیده؛ ولی نسخۀ اصل آن در دست نیست و مترجم هم مشخص نیست.
زمان نگارش: اعتقاد سنتی بر آن است که این انجیل در اوایل دهه 40م. نوشته شده است؛ اما دانشمندان دلایلی بر اثبات این مطلب دارند که این کتاب در حدود سالهای 65-70م. نوشته شده است.
از جمله اینکه در انجیل متی آمده است که یهودای اسخریوطی با پول رشوهای که از نشان دادن مسیح دریافت کرد، زمینی برای مقره غریبان خرید و چون نقره به منزله خون بها بود نام این مزرعه را «حقل الدم» گذاشتند و تا امروز به همین نام مشهور است. (ر.ک: متی، 27: 3 -8) در حالی که فراموش شدن نام یک محل زمانی نسبتاً طولانی میطلبد.
به علاوه، انجیل متی پس از انجیل مرقس نوشته شده است؛ زیرا تمام مطالب مرقس در آن هست و از آنجا که انجیل مرقس بین سالهای 65-70 نوشته شده است. متی هم باید در همین سالها نوشته شده باشد.برخی تاریخ نگارش آن را اندکی پس از سال 70 میلادی و تخریب اورشلیم میدانند. گروهی با استناد به اینکه در انجیل متی سقوط اورشلیم پیشبینی شده ولی اشارهای به وقوع آن نکرده (متی، 24: 1 28)، میگویند که باید اندکی قبل از سال 70 م. نوشته شده باشد.(معرفی عهد جدید، ج1، ص158.)
[3] . NIDB.P.631
[4] . ODC.P.859
[5]. المدخل الی عهد الجدید،کشیش فهیم عزیز،ص243.
[6] . HBD.P.613
[7]. نقل از: کتاب مقدس، عبدالرحیم سلیمانی، ص209. ER.ME, VOL.P.208
[8]. نقل از: معرفی عهد جدید، مریل سی.تنی ، ترجمه طه میکائلیان، ج1، ص 173.
[9] . نقل از عبدالرحیم سلیمانی صفحه 75 ER.ME.VOL.9.P.51
[10]. لوقای طبیعت و ... به شما سلام میرسانند.(کولسیان، 4: 14) مثلاً پولس دربارۀ وی میگوید:
«لوقا! همکاران من تو را سلام میرسانند.»(فلیمون، 24)
[11]. معرفی عهد جدید، ج1، ص205.
[12]مدخل الی عهد الجدید، ص560. فهیم عزیز ، الدکتور قس
[13] معرفی عهد جدید، ص207و209.
[14] اعمال رسولان، 19.
[15] المدخل الی العهد الجدید، ص551. فهیم عزیز ، الدکتورقس
[16] تاریخ تمدن، ترجمه حمید عنایت و دیگران، ج3، ص695.
[17] المدخل الی العهد الجدید، ص551.
[18]. عبدالرحیم سلیمانی ، کتاب مقدس ، ص258.
[19]. کشیش فهیم عزیز ، المدخل الی عهد الجدید، ص546. نقل از عبدالرحیم سلیمانی ، کتاب مقدس ص258.
[20] مریل سی تنی ، معرفی عهد جدید، ترجمه میکائیلیان ج1، ص138.
[21] جو آن گریدی، مسحیت و بدعتها، ترجمه عبد الرحیم سلیمانی اردستانی ص46.
[22]. جلال الدین آشتیانی ، تحقیقی در دین مسیح، ، ص 36.
[23] همان.
[24] فیلسون فلوید، کلید عهد جدید ، ترجمه مسعود رجب نیا، ص 211 و نیز: معرفی عهد جدید، مریل سی تنی، ترجمه میکائیلیان، ج 2، ص 97.
[25]. همان.
[26].کشیش فهیم عزیز ، المدخل الی العهد الجدید، ص759.
[27] . دورانت ،ویل ، تاریخ تمدن ، ج 3 ، صفحه 695
[28] . سی ، تنی ، مریل ؛ معرفی عهد جدید ج 2 صفحه 119