بسم الله الرحمن الرحیم
درسگفتارهایی از: مسعود بسیطی
با اهتمام: هیئت تحریریه بنیاد علمی فرهنگی محمّد (ص)
دورهی «رویش »، طرح درسی برای مربیان مدارس – خصوصا مربیان پرورشی - است که با هدف «رفع معضلات تربیتی شایع در میان دانش آموزان مقطع سنی 13 تا 17 سال» به سفارش آموزش و پرورش، توسط هیئت تحریریه بنیاد علمی فرهنگی محمد (ص) تدوین گردیده است.
در این دوره تلاش شده تا با ارائهی راهکارهای عقلانیِ اجرایی و تاثیرگذار، دانش آموزان به انتخاب رفتارهای خوب و عقلانی مانند حقپذیری، صداقت، امانتداری، احسان به والدین، رعایت انصاف و ... گرایش پیدا کنند و در دوری از رفتارهای ناشایست به خودکنترلی برسند. برای استفادهی بهتر از این دوره توصیه میشود مطلب «سخنی با مربیان در ارتباط با دورهی رویش » حتما مورد مطالعهی عزیزان قرار گیرد.
درس پنجم: طلا یا بدل؟ (ویژهی پسران)
موضوع: رعایت حیا در ارتباط با جنس مخالف
هدف ویژهی درس: دانش آموز، لزوم رعایت حیا در رفتار با جنس مخالف را تایید کند و به آن عمل نماید.
اهداف جزئی: انتظار میرود فراگیر پس از این جلسه:
- رفتار باوقار و شایسته در مقابل نامحرم را از مصادیق مهم «حیا» بداند.
- متوجه شود که رعایت حیا زن و مرد ندارد و همگان باید از انجام کار ناشایست – خصوصا رفتار نادرست مقابل نامحرم – خودداری کنند.
- متذکر شود: کسی که حیا ندارد، هر رفتار ناشایستی را ممکن است انجام بدهد.
- عدم رعایت حیا کل جامعه را دچار مشکل میکند. بی حیایی زمینه ساز جرم های بزرگی همچون قتل، جنایت، تجاوز و ... است.
سیر مطالعاتی: جلد سوم از کتاب «خورشید اسلام چگونه درخشید؟» نوشتهی: محمد باقر علم الهدی.
در جلسهی گذشته دربارهی یک کمک کار و رشد دهنده برای عقل صحبت کردیم به نامِ ...؟ آفرین؛ «حیا». معنای حیا چه بود؟ «باز داشتن نَفْس از انجام یک کار ناپسند به علت زشتیِ آن»
{مربی، به مرور که مباحث را مطرح میکند، تخته را مطابق شکل زیر کامل نماید:}
گفتیم مفهوم و کاربرد «حیا» گستردهتر از مسائل مربوط به محرم و نامحرم است و هر رفتار ناشایستی را میتواند در بر بگیرد. مثل چه مواردی؟
آفرین. مثلا
- خودداری از ظلم کردن به یک بچهی بی دفاع به سبب زشت بودن این رفتار، مصداقی از حیاست.
- بی ادبانه و تند صحبت نکردن با پدر و مادر به این دلیل که کار ناپسندی است، حیاست.
- گوش دادن به آنچه خدا فرموده از آن جهت که سرپیچی از امر خالق، کاری ناشایست، غیرعقلانی و زشت است، حیا ورزیدن است.
قرار بود در هفتهای که گذشت تمرین حیا داشته باشیم. یعنی اگر عقلمان کاری را زشت تشخیص داد، ما هم به دلیل زشتیِ آن، انجامش ندهیم. همچنین از حیای حُمق هم اجتناب کنیم.
یک کار دیگر هم داشتیم. قرار بود برای هر یک از این موارد که پای تخته مینویسم، نمونههایی را بیان کنید. همانطور که گفتم این گزارش کتبی بخشی از نمرهی شما را تشکیل میدهد. لطفا برگههایتان را تحویل بدهید.
{مربی موارد بُلد شدهی زیر را روی تخته بازنویسی کند.}
- کار نادرستی را انجام ندادهاید اما نمیتوان آن را «مصداق» حیا دانست:
جلسهی گذشته گفتیم اگر کار ناپسندی که از انجامش صرف نظر میکنیم، به دلیلی غیر از زشتیِ آن عمل باشد، دیگر حیا نام ندارد. مثلا اگر از ترس توبیخ مادرم، با خواهر یا برادر کوچکترم پرخاش نمیکنم، اسمش حیا نمیشود. چه زمانی این رفتار، رعایت حیا نام میگیرد؟ آفرین. هنگامی که شما به این دلیل با کوچکتر از خود مهربانی کنید که ناراحت کردن، ترساندن، ظلم رساندن به دیگران – خصوصا کوچکترها – را رفتار ناشایستی بدانید.
حالا شما {خطاب به یکی از دانش آموزان} یک نمونهی دیگر برایم بگویید. ترجیحا مثالی از خودتان باشد.
- از انجام کاری خودداری کردهاید چون انجامش زشت بود:
چه کسی میخواهد دربارهی موضوعی که در هفتهی پیش و یا حتی پیشتر برایش اتفاق افتاده و حیا ورزیده برای دوستانش صحبت کند؟ {چنانچه داوطلبی وجود نداشت، مربی خودش یکی از دانش آموزان را انتخاب کند.}
- یک نمونه از «حیای حُمق» دربارهی خود یا اطرافیانتان:
گفتیم به رفتاری حیا میگویند که ما از انجام کاری که واقعا به تایید عقل، زشت بوده منصرف شده باشیم. اما اگر مثلا پیش خود بگویم زشت است جلوی این جمع بروم نماز بخوانم؛ زشت است به معلمم بگویم خودکارم را که گرفته بود پس بدهد؛ زشت است به پدرم بگویم به فلان مشکل برخوردهام و احتیاج به حمایت و راهنماییاَش دارم ... دیگر اسمش حیا نیست؛ بلکه «حیای حُمق» محسوب میشود. حالا شما مثال دیگری برایم در این زمینه بزنید.
خب و اما موضوع امروز.
یک کلیپ برایتان پخش میکنم. بعد از تماشای آن نظرتان را بگویید.
{فیلم شماره 4 با مدت زمان تقریبی 3 دقیقه.
لینک دانلود فبلم حجم (4.85 مگابایت)
مربی پس از تماشای فیلم، سوالات زیر را از دانش آموزان بپرسد:}
- این کلیپ میخواست چه نکتهای را به ما تذکر بدهد؟
- آیا عاقلانه است که کسی کالا و دارایی ارزشمندش را در دسترس همگان قرار دهد؟
- آیا حراج کردن یک شیء قیمتی آن هم در کنار خیابان، کار عاقلانهای است؟
همانطور که در این کلیپ دیدید و خودتان هم به آنها اشاره کردید، کسی که بدل میفروشد، به خود زحمت محافظت اساسی از داراییاش را نمیدهد. اما طلا فروش خود را به زحمت تهیهی دزدگیر و نصب تجهیزات ایمنی میاندازد؛ چرا که ارزش داراییاش را به خوبی میداند. در مغازهی بدل فروشی، همه چیز در دسترس مشتریان است و هر کدام میتوانند به راحتی زیورآلات را بردارند، امتحان کنند و بدون ملاحظه روی ویترین رها کنند. اما طلافروش به مشتریانش اجازهی چنین برخوردی نمیدهد. و مشتری مجبور است ابتدا با دقت از پشت ویترین اجناس را نگاه کند و یکی دو مورد را انتخاب کند و بعد هم با مراقبت ویژه و نظارت فروشنده، آنها را امتحان کند. و هیچ کس به طلافروش خُرده نمیگیرد که چرا از داراییهایش با چنین دقتی محافظت میکند؛ چراکه همه میدانند او طلا فروش است و دیگری بدل فروش!
آیا تا به حال دیدهاید یک طلا فروش طلاهایش را به حراج بگذارد؟!
ولی همهی ما بارها با چنین صحنهای جلوی بدلی فروشیها مواجه شدهایم و خِیل جمعیتی را دیدهایم که این فرصت را از دست ندادهاند و به داخل مغازه رفتهاند و بدون وسواس زیاد چند قطعه زیورآلات خریدهاند و باز هفتهی دیگر، مغازهای دیگر و بدلی دیگر. چراکه این روزها چیزی که فراوان و ارزان است بدلیجاتی است که عمرشان گاهی به سال و ماه هم نمیرسد!
شخصی که بدلی میخرد، هرقدر هم چیزی که خریده، خوش رنگ و لعاب و چشمگیر باشد، اما هم خود و هم دیگران می دانند این شیء زینتی، بدل است؛ اصل نیست؛ اصیل نیست؛ ارزش چندانی ندارد و مانند این در جای جای شهر فراوان ریخته است. ممکن است مدتی از داشتن آن لذت ببرد، اما هیچ گاه به آن به چشم یک دارایی ارزشمند، یک سرمایهی گرانبها و یا یک پشتوانه نگاه نمیکند.
پسرهای من؛ مردان آیندهی سرزمینم؛ حواستان باشد آن دختری که با رنگ و لعاب و لباسِ آنچنانی خود را در معرض دید همگان و در دسترس هر رهگذری میگذارد، مانند همان بدل فروشی است که دارایی کم ارزشش را حراج کرده. وگرنه کدام صاحب جواهری داشتههای ارزشمندش را اینگونه بی ملاحظه و آسان در دسترس هر کس و ناکسی قرار می دهد؟
دور و برت را نگاه کن. از این بدلیجاتِ حراج شده کم نیست. حتی لازم نیست تو به دنبال آنها بروی؛ کافی است سر خیابان بایستی، خودشان میآیند و خود را به شما نشان میدهند. اما حواست باشد سر خود را کلاه نگذاری.
من امروز نمیخواهم نصیحتت کنم که دور و بر اینجور افراد نچرخ. فقط میخواهم بگویم لااقل تکلیفت با خودت روشن باشد. بدان که این چیزی که به دست میآوری، اصل نیست، قیمتی نیست، برای تو سرمایه و پشتوانه نمیشود.
به خاطر داشته باش کسی که حیا نداشته باشد، هر کاری از او میتواند سر بزند. معنای حیا چه بود؟ بازداشتن نفس از انجام کار ناشایست. دختری که بد میپوشد، بد حرف میزند، بد راه میرود، عملا حیا را زیر پا گذاشته. و همانطور که گفتم حیا که نباشد، هر رفتار ناشایستی میتواند اتفاق بیفتد.
حیا که نباشد، سر و کلهی دروغ پیدا میشود. بعد چشم باز میکنی میبینی احساسات و آینده و عمر و انرژیاَت را پای دروغهای یک نفر باختهای.
حیا که نباشد، سر و کلهی خیانت پیدا میشود. خیانت ببینی و دردت نیاید، مرد نیستی!
حیا که نباشد، سر و کلهی هر کار ناشایست دیگری هم که فکرش را بکنی پیدا میشود. دزدی، ظلم، بدجنسی، ... هرچیزی که فکرش را بکنی.
پس حواست را جمع کن. اگر سراغ بدلیجات رفتی، بدان اولا اصل نیست و برایت سرمایه و پشتوانه محسوب نمیشود؛ ثانیا کنار آن رنگ و لعاب، سر و کلهی چیزهای دیگری هم وارد زندگیاَت میشود.
البته این را نکته را هم یادآوری کنم که حیا فقط مختص خانم ها نیست. هرکس جلوی خود را برای انجام هر کار ناشایستی بگیرد، حیا به خرج داده. دختر و پسر هم ندارد. در ارتباط با بحث محرم و نامحرم هم همین است.
اگر پوشیدن لباس نامناسب برای دخترها کاری ناشایست و به دور از حیاست، برای شما هم پوشیدن لباس تنگ و کوتاه و باز کار ناشایستی است.
اگر رفتار سبک با نامحرم، کار بدی است، آقایان هم نباید انجام دهند. پسری که به دختری متلک می گوید، عملا بی حیایی کرده. چون جلوی نفسش را نگرفته تا از انجام این کار ناشایست صرف نظر کند.
پس این طرز تفکر که مردان هرگونه دوست دارند میتوانند رفتار کنند و این خانمها هستند که باید مراقب رفتار و برخوردشان باشند، تفکر غلطی است.
نکته ی دیگر اینکه: این مسائل، از یک جا به بعد، دیگر یک مسئلهی خصوصی و شخصی نیست که بگویم به خودم مربوط است؛ دلم میخواهد اینجوری زندگی کنم؛ به کسی هم ربطی ندارد. البته که شما در انتخاب کار درست و نادرست مختار هستید؛ میتوانید آنچه عقل تایید میکند را انتخاب کنید؛ و یا میتوانید به انتخاب عقل، بی اعتنا باشید و کاری را که دلتان (نفستان) طلب میکند، انجام دهید. در هر دو صورت آیندهی شما و خوشبختیتان از این انتخابها متاثر خواهد شد. اما این به آن معنا نیست که انتخاب شما فقط و فقط شما را تحت تاثیر قرار میدهد. وقتی نَم نَمک بی حیایی در جامعه جاری شد، عوارضش گریبان همهی جامعه را میگیرد. همانطور که گفتم حیا که نباشد، هر رفتار ناشایست و خلافی را میتوان متصور شد. دزدی، خیانت، دروغ، کلاهبردای، قتل، غارت، جنایت، کودک آزاری، ... در جامعه پر میشود؛ جامعهای که تو، خواهرت، مادرت، همسرت، فرزندانت، عزیزانت در آن زندگی میکنید.
پسرهای من؛ عمر ما محدود است. اگر قرار باشد انرژیِ زنهای مملکت ما صرف رنگ و لعاب دادن به خودشان و جذابتر کردنشان در چشم مردان جامعه شود؛ و اگر قرار باشد مردان سرزمین ما به جای تحقیق و پژوهش و آبادانی، ذهن و روحشان درگیر صحنههای تحریک کنندهای شود که دختران و زنان جامعه ایجاد کردهاند، چه عاقبتی پیدا خواهیم کرد؟ حیا و غیرت را از یک جامعه بگیری چه بلایی سر آن سرزمین میآید؟
همهی شما ان شاء الله روزی تحصیلاتتان تمام میشود، سر کار میروید، تشکیل خانواده میدهید، ... کدامتان دلتان میخواهد یک خانوادهی سست و بی در و پیکر داشته باشید؟ مثلا همسرتان مُدام به فکر جذابتر ظاهر شدن در جامعه باشد، دخترتان به فکر دل بردن از پسرهای محل باشد و پسرتان سر چهارراه کشیک دختر مردم را بدهد؟ و محل زندگیتان پر باشد از دزد و قاتل و افراد بی رحم و جنایتکاری که مال و ناموس مردم را از آنِ خود میدانند؟
همهی اینها عاقبت کم اهمیت دانستنِ حیاست!
حیا را جدی بگیرید. خصوصا در ارتباطتان با جنس مخالف. حواست باشد از هر دستی که بدهی از همان هم پس می گیری. اگر امروز به همراه دوستانت از تماشا و هم صحبتی با دخترانی که در خیابان ریختهاند، لذت بردی، بدان فردا روزی دیگرانی از تماشا و هم صحبتی با خواهرت، با همسرت و با دخترت لذت میبرند.
ما گفتنیها را گفتیم. دیگر این شما و این مسیری که انتخاب میکنید. برایتان از صمیم قلب، بهترینها را آرزو میکنم و امیدوارم راهی را انتخاب کنید که عقلتان درست تشخیص میدهد.
خب یک جمع بندی از صحبتهای امروز داشته باشیم:
- در ادامهی بحث حیا، به این موضوع اشاره کردیم که یکی از مصادیق مهم «حیا» بازداشتن نفس از رفتار ناشایست در قِبال نامحرم است.
- گفتیم کار ناشایست، ناشایست است؛ دختر و پسر ندارد. پس رعایت حیا و بازداشتن نفس از کار ناشایست، تنها برای خانمها نیست.
- به این نکتهی مهم هم اشاره کردیم که: حیا که نباشد، انجام هر کار ناشایستی قابل تصور است. از دختری که حیا ندارد، انتظار صداقت، وفاداری، محبت صادقانه و ... نداشته باشید.
- زیر پا گذاشتن حیا در روابط بین نامحرم فقط خود شخص را دچار مشکل نمیکند؛ بلکه جامعه را بیمار ساخته، کانون خانواده را از هم میپاشد و انواع جرم و بزه حتی دزدی، قتل، جنایت و ... را در جامعه ایجاد می کند.
- به این نکته اشاره کردیم که بدلیجات، با وجود رنگ و لعاب فریبنده و تنوع زیادشان و همچنین قیمت پایین و سهل الوصول بودن شان، بدل هستند؛ اصل نیستند؛ سرمایه و پشتوانهای ارزشمند محسوب نمیشوند؛ عمرشان هم کوتاه است. به همین دلیل است که یک بدلی فروش به خود زحمت محافظت اساسی از داشته هایش را نمی دهد و آنها را به راحتی جلوی چشم رهگذران قرار میدهد تا شاید کسی که رد میشود، نگاهش به آنها بیفتد و از رنگ و لعابش یا ارزان بودنش خوشش بیاید و انتخابش کند.
اما جواهرفروش از دارایی ارزشمندش به دقت محافظت میکند و به هر کسی اجازه نمیدهد به اموالش نزدیک شود.
حال، انتخاب با ماست. می توانیم زینت خود را از میان بدلیجات پر زرق و برقی که همین طور در دسترس همگان است، انتخاب کنیم؛ و یا می توانیم زینتی را انتخاب کنیم که برای ما سرمایه و پشتوانهای ارزشمند باشد.
پروژهی عملی: تلاش میکنم در ارتباط با نامحرم رفتاری توأم با حیا داشته باشم.
توضیح: در ارتباط با نامحرم (دختر همسایه، دختر دایی، خواهر دوستم، دوست مادرم، ...) مراقب باشم تا رفتاری که ناشایست و به دور از حیاست، انجام ندهم. هر روز یک مورد را یادداشت کنم و احساس خود را بعد از آن اتفاق یادداشت کنم. مثلا:
- شنبه: سوار تاکسی شدم یک خانم هم سوار شد، من با فاصله نشستم و مراقب بودم که به آن خانم برخورد نکنم. نتیجه: احساس مرد بودن و ارزشمندیِ شخصیت داشتم.
- یکشنبه: برای خرید لباس به بازار رفتم، از انتخاب شلوار تنگ و فاق کوتاه صرف نظر کردم. نتیجه: حس خوب انتخاب درست را داشتم.
- دوشنبه: وقتی منزل خاله ام بودیم، دخترخاله ام با لباسی آستین کوتاه و بدون روسری پیش من آمد. با اینکه خیلی دوست داشتم مثل همیشه با او گرم بگیرم اما پیش پدر و شوهرخاله ام نشستم و سعی کردم به او توجهی نکنم. فکر کنم او هم متوجه شد که من از پوشش او خوشم نیامده. نتیجه: حس خوب غیرت و بزرگی داشتم.
- {از آنجا که ممکن است دانش آموزان، در طول هفته این کار را فراموش کنند، لازم است مربی با روشهای مختلف این موضوع را یادآوری نماید. به عنوان نمونه:
- در ساعات تفریح، کتابخانه و ... ضمن گفتگوی دوستانه با دانش آموز، از روند پیشرفت پروژهی او سوال کند.
- هر هفته یکی از بچهها را برای یادآوری پروژه انتخاب کند. این دانش آموز هر روز گوشهی تخته بنویسد: «حیا در ارتباط با نامحرم»}