بسم الله الرحمن الرحیم
مهارت شکرگزاری
نویسنده: زهرا مرادی
اهمیت شکرگزاری
اگر به شما بگویم بیشتر بدبختیهای عالَم و آدم، از نداشتن همین «مهارت شکرگزاری» ناشی شده، حرف اشتباهی نزدهام.
اگر آدمیزاد، شکرگزار داشتههایش بود، به مال و جایگاه دیگری کمتر طمع میکرد و برای تصاحب داشتههای بقیه، جنگ و دعوا و کشت و کشتار راه نمیانداخت. حتی قابیل، هابیل را نمیکشت. چون یکی از دستاوردهای شکرگزاری، این است که آدم با داشتههای خودش، حالش خوب است و به آنچه بقیه دارند ولی او ندارد، کمتر توجه میکند. قابیل هم اگر شکرگزار داشتههایش بود، به جایگاه هابیل حسودی نمیکرد و برادر خودش را نمیکشت. (برای دانستن داستان هابیل و قابیل و این که قابیل به چه چیزی چشم داشت، میتوانید به درسنامه عهد معهود، درس پنجم مراجعه کنید.)
اگر آدمیزاد، شکرگزار بود، دچار خیلی از بیماریهای جسمی و روحی نمیشد و حتی خیلی از بیماریهایی که دچارش بود، خوب میشد! عجیب است؟ شاید؛ ولی واقعیت است. با مدرک و سند و کلی آزمایش و تحقیقات دانشگاهی، محققان به این جمع بندی رسیدهاند که رابطهی مستقیمی بین شکرگزاری و سلامت وجود دارد. میتوانی همین الان در گوگل جستجو کنی «شکرگزاری و سلامت جسمی» یا «شکرگزاری و سلامت روانی» یا «gratitude and health» تا ببینی موضوع، جدیتر از این حرفهاست. (در قسمت سوم ، به این موضوع بیشتر میپردازیم.)
اگر آدمیزاد شکرگزار بود، لایهی ازن سوراخ نشده بود، هوا انقدر آلوده نبود، گونههای جانوری مختلف منقرض نشده بودند، بیابانها جای جنگلها را نگرفته بودند و در یک کلام، انقدر به کرهی زمین، گند نمیخورد! چون همانطور که بعدا دربارهاش صحبت میکنیم، بخشی از شکرگزاری، این است که از داشتههایمان به خوبی و در راه درست استفاده کنیم. اگر ما شکرگزار واقعی بودیم، از آب و خاک و هوا و کوه و جنگل، درست استفاده میکردیم. (در قسمت دوم ، به این موضوع بیشتر میپردازیم.)
و از همهی اینها مهمتر و تاثیرگذارتر، این که: اگر آدمیزاد شکرگزار بود، قدردان فرستادههای خدا میبود که با دلسوزی و مهربانی تلاش میکردند به ما راه خوشبخت شدن را یاد بدهند؛ نه اینکه آنها را تک به تک بکشد و کار به جایی برسد که خداوند، از دست آدمیان آنقدر ناراحت شود که آخرین فرستادهاش را در غیبت نگه دارد تا حالمان جا بیاید!
و نکتهی آخری که دوست دارم دربارهی اهمیت شکرگزاری به آن توجه کنی، این است که: اگر شکرگزار باشیم، خداوند، بیشتر و بیشتر نصیبمان میکند؛ ولی اگر قدردان و شکرگزار داشتههایمان نباشیم و آنها را نادیده بگیریم، همانها را هم به زودی از دست میدهیم! (در قسمت سوم، به این موضوع بیشتر میپردازیم.)
به نظرت حالا که «شکرگزاری» انقدر مهم است و میتواند زندگیمان را از این رو به آن رو کند، ارزشِ آن را ندارد که برای یادگیری و به کار بستنش در زندگی وقت بگذاریم؟
اگر فکر میکنی همین الان هم شکرگزاری را بلد هستی و نیازی به مطالعهی این درسنامه نداری، لااقل نگاهی به قسمت بعدی بیانداز. قول میدهم چند دقیقهای بیشتر زمانت را نگیرد.