درسنامه اصول دین

درس نهم: لطف یا وظیفه؟ (آشنایی مقدماتی با عدل؛ قسمت 4)

maharatha

بسم الله الرحمن الرحیم

اصول دین برای کودکان

با اهتمام: زهرا و سارا انتظارخیر؛ زهرا مرادی

    

دوره‌ی «اصول دین» با هدف آشنایی فرزندان‌‌‌‌‌مان با مبانی اعتقادی شیعی برای گروه سنّی 8 تا 12 سال، توسط کارشناسان و مربیان خانه‌ی کودک و نوجوانانِ بنیاد علمی فرهنگی محمد (ص) تدوین گردیده است.

بدیهی است ادبیاتی که برای کودکانِ هشت ساله به کار برده می‌شود، با ادبیاتی که برای یک دانش آموز 12 ساله به کار می‌رود، متفاوت است و مربی ناگزیر است بسته به شرایط مخاطب، بدون تغییر چارچوب محتوا، کمی ادبیاتش را تغییر دهد.

از آنجا که درس‌‌های این دوره، کوتاه هستند، این قابلیت را دارند که بدون لطمه رساندن به بودجه بندی محتوای درسیِ مدارس، در کلاس‌‌های متفاوتی مانند زنگ قرآن، پرورشی، مهارت‌‌های زندگی و حتی دروس دیگر ارائه گردند. با این وجود، به صورت مشخص به دانش آموزان تاکید گردد که این بخش از کلاس (مثلا یک ربعِ ابتدای کلاس) به «اصول دین» اختصاص دارد تا متوجه اهمیت آن و تمایزش از سایر مطالب باشند.

   

درس نهم: لطف ما یا وظیفه؟

تذکر تربیتی: مبنای رفتار خدا با بنده‌هایش لطف است. هر نعمتی که داریم از لطف خداست؛ نه اینکه طلبِ ما و وظیفه‌ی خدا بوده باشد.

   

متن محتوا:

این چند جلسه درباره‌ی عدل خداوند و اینکه خدا ظالم نیست، صحبت کردیم. گفتیم خدا به هیچ کس ظلم نمی‌کند و جز خیر و خوبی برای بنده‌هایش نمی‌خواهد. اگر اتفاقی برای‌مان می‌افتد که ظاهرا ناخوشایند است، دو حالت دارد: یا یک خیری در آن است که ما از آن بی خبریم. یا به خاطر اشتباه و رفتار نادرست ما انسان‌ها بوده و ربطی به اینکه خدا به ما ظلم کرده باشد، ندارد.

اما یک سوال. آیا این انصاف است که یک نفر مثلا نابینا به دنیا بیاید و یک نفرِ دیگر سالم؟ یا یک بچه‌ای پدر و مادرش را از دست بدهد و مجبور شود در بهزیستی بزرگ شود و بچه‌ی دیگر در ناز و نعمت، کنار پدر و مادرش زندگی کند؟

قبل از اینکه به این سوال جواب بدهید، بگویید ببینم اگر دوست شما ماژیک قشنگی داشته باشد که مالِ خودش باشد ولی به شما هم بدهد تا از آن استفاده کنید، آیا این کارش لطف بوده یا وظیفه؟        معلوم است که لطف بوده.(لطف یعنی از روی مهربانی کاری را برای کسی بکنیم نه اینکه مجبور باشیم یا وظیفه‌مان باشد)

آیا اگر دلش نمی‌خواست، می‌توانست ماژیکش را به شما ندهد؟         البته که می‌توانست. چون مال خودش بوده و اختیارش را داشته.

آیا شما حق دارید از او گِله کنید یا بروید با او دعوا کنید که «یالّا ماژیکت را به من هم بده؛ چرا ماژیکت را به من نمی‌دهی؟»             معلوم است که چنین حقی نداریم. مگر از او طلب داریم؟ مال خودش است. دلش نمی‌خواهد بدهد.

آیا اگر ماژیکش را به یکی دیگر از همکلاسی‌هایش بدهد، حق داریم برویم با او دعوا کنیم که چرا ماژیکت را به او قرض دادی ولی به من نه؟ باز هم نه. چرا؟ چون مال خودش است. دلش خواسته به یکی بدهد، به یکی ندهد. ما حق نداریم برویم گِله و شکایت کنیم.

موافقید؟

خب حالا به من بگویید ببینم نعمت‌‌های رنگ به رنگ و زیادی که خدا به ما داده، آیا وظیفه‌ی خدا بوده یا لطفش؟

آیا ما از خدا طلب داشته‌ایم و خدا مجبور بوده آنها را به ما بدهد؟ یا اینکه از روی مهربانی اینها را به ما داده؟

آیا می‌توانسته یکی از این نعمت‌ها یا چند تا از آنها را به ما ندهد؟                    البته که می‌توانسته.

پس هر نعمتی که خدا به هر کدام از ما داده، از روی لطف و مهربانی‌اش بوده. هر چیزی را هم که بنا به هر دلیلی به ما نداده، معنی‌اش این نیست که حقی از ما ضایع شده یا به ما ظلم کرده. هیچ کدام از ما از خدا طلب نداشته‌ایم که حالا بخواهیم غر بزنیم چرا به فلانی فلان چیز را دادی ولی به من ندادی.

حالا برگردیم سر سوال اول‌مان. سوال چه بود؟ «آیا این انصاف است که یک نفر مثلا نابینا به دنیا بیاید و یک نفرِ دیگر سالم؟ یک بچه‌ای پدر و مادر داشته باشد و آن یکی پدر و مادرش را از دست بدهد؟»

به نظرم با چیزهایی که درباره‌ی لطف و وظیفه گفتیم، جواب دادن به این سوال کمی راحت‌تر شده. مگر نه؟

چشم و گوش سالم، پدر و مادر مهربان، هوش و زیبایی، ... همه و همه نعمت‌هایی هستند که اگر خداوند مهربان آنها را به بنده‌هایش بدهد، از روی لطف و مهربانی‌اش است. اما اگر بنا به دلیلی به بنده‌ای یک یا چند تا از این نعمت‌ها داده نشود، ظلمی به آن بنده نشده. مثل همان ماژیکی که ممکن است دوست ما دلش نخواهد به ما بدهد. اگر خدا هیچ نعمتی هم به ما نداده بود، حق شکایت و طلبکار بودن نداشتیم. چه برسد به الان که به هر کدام از ما یک عالمه نعمت‌‌های جورواجور داده.

با این حال، بچه‌‌های خوبم؛ خدا انقدر مهربان است که حتی اگر به دلیلی صلاح ندانست که نعمتی را به ما بدهد، در عوض، بعدا برای‌مان جبران می‌کند. یعنی در قیامت به ازای نعمتی که ما دوست داشتیم در دنیا داشته باشیم ولی خدا به هر دلیلی به ما نداده، آنقدر چیزهای خوب به ما می‌دهد، آنقدر به ما به ازای آن نعمت، چیزهای بهتر و بیشتری می‌دهد که خودمان خجالت می‌کشیم و می‌گوییم خدایا بس است. آنجاست که بنده‌‌های خدا آرزو می‌کنند کاش هیچ کدام از آرزوها و خواسته‌‌های شان در دنیا مستجاب نشده بود و در عوض، خدا در قیامت برای‌شان جبران می‌کرد.

این هم از مهربانی خداست بچه‌ها. وگرنه ما که از خدا طلبکار نبوده‌ایم که خدا به خاطر اینکه حق‌مان را در دنیا نداده، مجبور باشد در آخرت جبران کند.

تازه، این خدا انقدررر مهربان است که از هر کس اندازه‌ی نعمتی که در اختیارش گذاشته، توقع دارد. معنی این حرف چیست؟             بگذارید یک مثال بزنم. فرض کنید دو دانش آموز هم سن و سال خودتان به مدرسه بروند. اولی سالم و سلامت است و با پدر و مادرش زندگی می‌کند؛ دومی پدر و مادر و یک چشم و انگشتان یک دستش را در یک حادثه از داده و با مادربزرگ پیر و بیمارش زندگی می‌کند. مدرسه رفتن و درس خواندن برای کدام یکی از آنها راحت‌تر است؟ آفرین. دانش آموزی که سالم‌تر است و نعمت‌‌های بیشتری در اختیار دارد. حالا اگر شما معلم این دو دانش آموز باشید، از کدام‌شان توقع نمره‌‌های بهتر دارید؟ به کدام‌شان کمتر سخت می‌گیرید و ارفاق بیشتری می‌کنید؟

بچه‌ها؛ خدا هم به اندازه‌ی توانایی‌ها و نعمت‌هایی که به ما داده، از ما توقع دارد که کارهای بهتری انجام دهیم. اگر یکی از ما نعمت بیشتری دارد، پس کارش هم سخت‌تر می‌شود. چون خدا در انجام کارهای خوب توقع نمره‌ی بیشتری از او دارد. اما کسی که از یکسری از نعمت‌ها محروم است، خدا برایش آسان‌تر می‌گیرد.

خب امروز چقدر چیزهای مهم یاد گرفتیم.

یاد گرفتیم هر نعمتی که در اختیار داریم، خداوند از روی لطف و مهربانی‌اش به ما داده، نه اینکه وظیفه‌اش بوده باشد. می‌توانسته هیچ کدام از آنها را به ما ندهد. پس خیلی کار زشتی است که ما از خدا طلبکار باشیم یا به خدا غر بزنیم که چرا به فلانی فلان چیز را دادی ولی به ما ندادی؟

با اینکه هر چه داریم از روی لطف و مهربانی خدا بوده، ولی خدا آنقدر مهربان است که اگر چیزی را که دل‌مان می‌خواست در دنیا داشته باشیم به ما نداد، در آن دنیا برای‌مان جبران می‌کند و آنقدر به جایش نعمت‌‌های جورواجور می‌دهد که راضی شویم.

این را هم گفتیم که خدا از هرکس به اندازه‌ی نعمت‌هایی که در اختیار دارد توقع دارد. هرکه نعمت بیشتری دارد، باید برای به دست آوردن رضایت خدا بیشتر تلاش کند.

 

بنیاد علمی فرهنگی محمد (ص)

 

 

logo-samandehi

جستجو