بسم الله الرحمن الرحیم
سواد زندگی
نویسنده: زهرا مرادی
دورهی «سواد زندگی» با هدف ایجاد مهارتهای ضروری در فرزندانمان برای داشتن یک زندگی سالم، شاد و موفق، توسط کارشناسان و مربیان خانهی کودک و نوجوانِ بنیاد علمی فرهنگی محمد (ص) برای گروه سنّی 9 تا 12 سال تدوین گردیده است.
جلسه هجدهم: شکر نعمت، نعمتت افزون کند
موضوع: شکرگزاری
چکیدهی درس: توجه به نعمتهای متعدد خداوند و اهمیت شکرگزاری + تبیین معنای «شکر نعمت، نعمتت افزون کند ...» + قرار شکرگزاری شبانه با گفتن «الحمدلله ربّ العالمین»
محتوا:
هفتهی پیش دربارهی تشکر و قدردانی از دیگران صحبت کردیم. گفتیم قدردانی از کسی که لطف و محبتی در حق ما انجام میدهد، هم نشانهی ادب و عاقل بودن ماست (1)، هم طرف مقابلمان را خوشحال میکند و تشویق میشود به افراد بیشتری محبت کند (2) و هم حال خودمان را بهتر میکند؛ چون به این موضوع که اطرافیانمان ما را دوست دارند توجه بیشتری میکنیم و از این بابت حس خوبی داریم (3).
بچهها؛ تصور کنید میخواهید برای دوستتان هدیهای بخرید. کلی وقت میگذارید تا ببینید چه چیزی خوشحالش میکند، چه چیزی لازم دارد، ... بعد کلی طول میکشد تا مادرتان را راضی کنید اجازه دهد با پول تو جیبیهایتان برایش هدیه بخرید. با کلی ذوق و شوق میروید و یک جامدادی قشنگ با یک کاغذ کادوی زیبا میخرید و با خوشحالی به او میدهید. اما وقتی هدیه را باز میکند، متوجه میشوید خیلی هم خوشش نیامده. چه حسی پیدا میکنید؟
حالا اگر چند روز بعد به خانهی دوستتان بروید و ببینید جامدادی قشنگی که خریده بودید پاره و کثیف گوشهای افتاده، چطور؟ آیا ناراحت نمیشوید؟ به نظرتان رفتار او، مؤدبانه است؟ اگر شبیه این اتفاق چند بار دیگر هم بیفتد و هر بار دوستتان نسبت به هدیهای که برایش خریدهاید، ارزشی قائل نشود، تشکر نکند، آن را درست استفاده نکند، چه کار میکنید؟ آیا باز هم برایش هدیه میگیرید؟ من که دیگر برایش چیزی نمیگیرم ...
به نظرتان وقتی ما دوست نداریم کسی با ما چنین رفتاری داشته باشد، آیا درست است که خودمان نسبت به محبتها و لطفهای بقیه همین رفتار بد را داشته باشیم؟ مثلا وقتی کسی از روی محبت، هدیهای به ما میدهد، طوری رفتار کنیم که انگار وظیفهاش بوده آن را بگیرد و یا اینکه هدیهاش برایمان ارزشی ندارد؟ عقل شما، چه میگوید؟ ... اگر کسی چنین رفتاری داشت، آیا حقش نیست که دیگر برایش هدیهای نگیرند؟
{مربی، به دانش آموزان اجازه دهد تا نظر خود را به اشتراک بگذارند.}
پس به نظر همهی شما، اگر کسی نسبت به هدیههایش بی تفاوت باشد و بابت آنها قدردان نباشد، حقش است که از گرفتن هدیههای بعدی محروم شود؛ درست است؟
خب حالا به من بگویید ببینم کدام یک از ما حواسمان بوده از خدای مهربانی که این همه نعمتهای جورواجور و مهم در اختیارمان گذاشته، تشکر کنیم؟
کدام یک از ما امروز بابت چشمهایمان که میبینند، از خدا تشکر کردهایم؟ بابت گوشهایمان که میشنوند، چطور؟
کدام یک از ما امروز که از خواب بیدار شدیم، از خدای مهربان به خاطر اینکه یک روز دیگر فرصت داشتهایم در کنار پدر و مادر و خانوادهمان صحیح و سالم زندگی کنیم، تشکر کردهایم؟
ما خیلی وقتها یادمان میرود چه نعمتهای با ارزشی در اختیارمان است و چه کسی آنها را به ما داده. نسبت به خیلی نعمتها چون از وقتی یادمان میآید، آنها را داشته ایم، بی تفاوتیم و قدرشان را نمیدانیم. انگار که خب وظیفهی خدا بوده آنها را به ما بدهد و برای همیشه هم آنها را خواهیم داشت.
آیا نمیشد ما هم مثل بعضیها نابینا باشیم؟ ناشنوا باشیم؟ به جای اینکه الان کنار دوستانمان در مدرسه باشم، خدای نکرده بیمارستان باشیم؟
پس به نظرتان نباید خدای مهربان را به خاطر تک تک نعمتهایی که به ما داده، شکر کنیم؟
آیا درست است که مانند همان کسی که هر هدیهای به او میدادیم، قدرش را نمیدانست و نسبت به آنها بی تفاوت بود، رفتار کنیم؟ یک جوری که انگار وظیفهی خدا بوده که اینها را به ما بدهد و یا چیزهایی که به ما داده، خیلی هم با ارزش نیستند!
اگر اینطور رفتار کنیم، به نظرتان حقمان نیست که خدا دیگر به ما پشتِ سرِ هم نعمت ندهد؟ یا نعمتی را که داده، از ما بگیرد؟
بچهها؛ این شعر را شنیدهاید؟
شکر نعمت، نعمتت افزون کند کفر، نعمت، از کفت بیرون کند
{مربی، شعر فوق را روی تخته بنویسد تا دانش آموزان بهتر آن را یاد بگیرند.}
این شعر، در واقع، ترجمهی یکی از آیات قرآن است[1] که خدا به بندههایش میگوید اگر شکر نعمتهایش را به جا بیاورند، نعمتهای بیشتری به آنها خواهد داد (شکر نعمت، نعمتت افزون کند)؛ اما اگر قدر آنها را ندانند، جریمه میشوند و ممکن است دیگر آن نعمتها را نداشته باشند (کفر، نعمت، از کفت بیرون کند).
پس بیایید از خدای مهربان بابت این همه نعمتِ با ارزشی که به ما داده، تشکر کنیم.
خدایا شکرت که به ما تن سالم دادی، عقل و هوش و زیبایی دادی، پدر و مادر مهربان دادی. خدایا شکرت که الان کنار دوستهایم در امنیت و سلامت هستم، خدایا شکرت که انقدر خوبی، انقدر مهربانی.
بیایید با هم قرار بگذاریم هر شب قبل از خواب، از خدای مهربانمان تشکر کنیم. مثلا بگوییم خدایا شکرت بابت همهی نعمتهایی که امروز به من داده بودی. یکی از جملههای خوبی که برای تشکر از خدا میتوانیم بگوییم، گفتن «الحمدلله ربّ العالمین» است.
{مربی عبارت «الحمدلله ربّ العالمین» را روی تخته بنویسد و شمرده آن را تلفظ کند تا اگر احیانا دانش آموزی در ادای آن مشکل دارد، یاد بگیرد.}
هر شب موقع خواب برای تشکر از خدا بگویید «الحمدلله ربّ العالمین».
خب، حالا بعد از این قرار شبانه (یعنی شکرگزاری خدا) برویم سراغ درست کردن «درخت شکرگزاری». این درختی که امروز با هم درست میکنیم، قرار است تا آخر سال، مهمان کلاسمان باشد و ما به آن برگهای شکرگزاری اضافه کنیم.
{مربیان میتوانند از ایدههای زیر برای ساخت درخت شکرگزاری استفاده کنند. در صورت کمبود فضا، از درِ کلاس نیز میتوان به عنوان فضای کار استفاده کرد. پس از آماده سازی تنهی درخت، هر دانش آموز طبق الگوی یکسانی، چند برگ شکرگزاری برش میدهد و داخل سبدی که برای این کار در نظر گرفته شده، میگذارد تا جلسهی بعد، مورد استفاده قرار دهد.}
[1]"لَئِن شَكَرتُم لَأَزيدَنَّكُم وَلَئِن كَفَرتُم إِنَّ عَذابي لَشَديدٌ": سوره ابراهیم، آیه 7.