با اهتمام: زهرا مرادی
استاد راهنما: مسعود بسیطی
اگر نماز، باز دارنده از بدی هاست، پس چطور است که خیلیها نماز میخوانند ولی کارهای بدی هم انجام میدهند؟ و از طرف دیگر میشناسیم کسانی را که نماز نمیخوانند ولی خیلی آدمهای مهربان، راستگو، امانتدار و خوبی هستند؟
راست میگویی عزیزم.
بگذار اول دربارهی آن عده ای صحبت کنیم که نماز میخوانند ولی متاسفانه کارهای بد هم انجام میدهند. دختر خوبم؛ پسر عزیزم؛ باید بدانی هر قدر نماز با توجه و صداقت بیشتری ادا شود، نمازگزار را از بدیها بیشتر دور میکند. نمازگزاری که میگوید «تنها تو را میپرستم»؛ نمازگزاری که وجدان میکند خالقی دارد که مالک آسمانها و زمین و «یوم الدین» است؛ نمازگزاری که در مقابل عظمت خدا به رکوع و سجود میرود؛ اگر این کارها را با معرفت و توجه و صداقت انجام دهد، آیا بعد از نماز میتواند کار ناپسندی را که خدا انجامش را نهی کرده، انجام دهد؟
آیا میشود تو از ته دل باور داشته باشی که تنها و تنها خدا را عبادت میکنی ولی برای نفع خودت یک حقی را ناحق کنی، یا دروغی بگویی؟ پس اگر نمازگزاری این کارها را انجام داد، یعنی نمازش از روی توجه نبوده؛ در حالی که اساسا معنای «صلوة»، «توجه» است![1]
هر کس توجهش در نماز بالاتر برود و نماز را طوطیوار و بی توجه نخواند، کم کم رفتار و کردارش هم بهتر و بهتر میشود؛ تا آنجا که از انجام کارهای ناشایست دوری میکند. دانستن معنای عبارات نماز و فلسفهی اذکار و حرکات آن، به ما کمک میکند تا نمازمان را با توجه بیشتری بخوانیم.
و اما دستهی دوم که نماز نمیخوانند اما رفتار خوبی دارند:
ببین عزیزم، اگر به تو بگویند یک جاروبرقی به بازار آمده که طراحی اش خیلی شیک و زیباست؛ در رنگهای متفاوتی هم ارائه شده؛ کاملا هم بی صداست؛ مصرف برقش کم است؛ ... تنها موردی که دارد این است که آشغالها را جمع نمیکند! به نظرت چنین چیزی چقدر میارزد؟ چقدر حاضری بابت آن پول بدهی؟!
من که پولی بابتش نمیدهم. چون جاروبرقی را برای این ساخته اند که آشغالها را جمع کند؛ اگر کاری که برایش ساخته شده را انجام ندهد، هزار تا ویژگی چشم گیر دیگر هم داشته باشد، باز ارزشی ندارد.
دختر خوبم، پسر عزیزم، که دیگر بزرگ شده ای، باید بدانی خدای مهربان هم انسان را برای هدفی خاص خلق کرده که اگر آن هدف محقق نشود، بقیهی کارهایی که انسان انجام میدهد، ارزشی پیدا نمیکند. میدانی هدف از خلقت انسان چیست؟
خود خدا میفرماید انسان را جز برای اینکه بندگی خالق خود را به جا آوَرَد [و از این راه به خوشبختیِ ابدی و بهشت جاودان برسد] خلق نکرده. حالا اگر انسانی که فلسفهی وجودی اش یعنی دلیل اصلیِ خلق شدنش عبودیت خالق بوده، هزار و یک کار خوب انجام دهد اما نماز - که نشانهی عبودیت و بندگیِ خداست - نخواند، به نظرت کارهایش نزد خدا ارزشی دارد؟
مثال جاروبرقیای که زیبا و سبک و کم مصرف بود ولی جارو نمیکشید را به یاد داری؟! جاروبرقی باید آشغالها را جمع کند؛ حالا هر چه بیصداتر بهتر؛ هر چه زیباتر و جمع و جورتر بهتر؛ اما اگر جارو نکند، فلسفهی وجودی اش زیر سوال رفته و به درد نمیخورد. اگر انسان هم نماز به جا نیاورد، فلسفهی وجودی اش محقق نشده و بنابراین سایر اعمالش هم از او پذیرفته نمیشود. حالا هرقدر هم مهربان و خوشرو و ... باشد![2]
[1] قرشی بنائی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج 4، ص 148.
[2] امیر مومنان میفرمایند: "وَ اعْلَمْ أَنَّ كُلَّ شَيْءٍ مِنْ عَمَلِكَ تَبَعٌ لِصَلَاتِكَ" یعنی: بدان که تمام اعمال تو در گرو نماز توست: بحارالانوار، ج 74، ص 390.