با اهتمام: زهرا مرادی
استاد راهنما: مسعود بسیطی
- اگر بگوییم خداوند جسم دارد ناچاریم بپذیریم: خدا از مادّه درست شده. اما مادّه، خود مخلوق خداست. یعنی اول خدا بوده بعد مادّه درست شده. پس نمیشود خدا از مادّه درست شده باشد.
- اگر بگوییم خداوند جسم دارد ناچاریم بپذیریم: خدا مانند همهی اجسام دیگر دارای ابعاد و طول و عرض و ... است.
حالا طول خدا چقدر است؟ عرضش چقدر است؟ هر عددی در پاسخ به این سوال بگویی – حتی اگر بگویی بینهایت - برای خدا حد قائل شدهای؛ یعنی خدا را محدود فرض کردهای. چون وقتی میگوییم «طول» یا «عرض» یعنی فاصلهی یک نقطهی خاص تا یک نقطهی خاص دیگر و باقی قسمتهایی که بین این دو نقطه قرار ندارند، مدّ نظر نیستند. اما خدایی که مربیان آسمانی برای ما توصیف کردهاند دارای هیچ حد و مرزی نیست.[1]
- اگر بگوییم خداوند جسم دارد ناچاریم بپذیریم: دارای جرم هم هست. حالا جرم خدا چقدر است؟! هر عددی که بگویی برای خدا محدوده تعیین کردهای.
- اگر بگوییم خداوند جسم دارد ناچاریم بپذیریم: در داشتن جسم به مخلوقاتش شبیه است. اما او شبیه هیچ چیز و هیچ کس نیست.
پس خدا جسم ندارد.[2]
حالا که جسم ندارد مادّه هم نیست؛ طول و عرض و ارتفاع و بُعد هم ندارد؛ جرم و وزن و چگالی هم برایش مطرح نمی شود؛ رنگ و بو و سایر خواص مادّه را هم ندارد. او هیچ شباهتی به هیچ یک از مخلوقاتش ندارد[3] و با اینکه یقین داریم هست، اما در اینکه چیست حیران و سرگردانیم.[4]
[1]امیر مومنان میفرمایند: "وَ لَا لَهُ وَحَّدَ مَنْ نَهَّاه" یعنی: هر كه نهایتى براى او (خدا) فرض كند یگانگى او را باور نداشته است: تحف العقول، ص 61.
[2]امام صادق علیه السلام در توصیف خدای تعالی میفرمایند: "لَا جِسْمٌ وَ لَا صُورَةٌ وَ لَا یحَسُّ وَ لَا یجَسُّ وَ لَا یدْرَكُ بِالْحَوَاسِّ الْخَمْسِ لَا تُدْرِكُهُ الْأَوْهَام ...": جسم ندارد، صورت ندارد، به حس در نمیآید، قابل جستجو نیست، با حواس پنجگانه درک نمیشود، اوهام (تصورات) درکش نمیکنند ...: بحارالانوار، ج 3، ص 291.
[3] امام صادق علیه السلام میفرمایند: "لَا یشْبِهُهُ شَیءٌ وَ لَا یشْبِهُ هُوَ شَیئاً" یعنی: هیچ چیز شبیه خدا نیست و خدا نیز با چیزی مشابهت ندارد: بحارالانوار، ج 3، ص 302.
[4] بنگرید به مطلب «چگونه خدا را ثابت کنیم؟» در همین سایت.