نویسنده: زهرا مرادی
از آنجا که مدرک موثقی از کتاب مقدس، در تایید تثلیث وجود ندارد، برخی مسیحیان، به جملاتی که در آن الوهیت عیسی مسیح مطرح گردیده استناد میکنند. ایشان میگویند درست است که آموزهی تثلیث در هیچ جای کتاب مقدس، بیان نشده، اما در عوض، عبارات متعددی بر خدا بودن عیسی اذعان دارند و بدین ترتیب، لااقل الوهیت "پسر"، توسط کتاب مقدس تایید میشود. در ادامه به استدلال های ایشان در بابِ الوهیت عیسی میپردازیم:
استدلال اول: فقراتی از کتاب مقدس که مسیح را خدا یا فرزند خدا میخواند.
برخی مسیحیان، وجود جملاتی از کتاب مقدس که مسیح را پسر خدا میخواند و یا خدا را پدر او مینامد، برای اثبات الوهیت مسیح کافی میدانند و به طور نمونه به موارد زیر استناد میکنند:
- "و چون من با چشم خود این را دیده ام، شهادت میدهم که او فرزند خداست."[1]
- "نزد پدر من خدا، جا بسیار است ..."[2]
در پاسخ به این عده از عزیزانِ مسیحی، باید خاطر نشان نماییم که استفاده از کلمهی پدر براي خداوند يا استفاده از واژهی پسر براي بندگان خاص خداوند در ادبيات کتاب مقدس امری عادی و مرسوم است و به حضرت عيسی اختصاص ندارد. به عنوان نمونه میتوان به نمونه های زیر اشاره نمود:
- "پسران خدا مجذوب دختران زیباروی انسانها شدند ..."[3]
- "به او (فرعون) بگو که خداوند میفرماید:«اسرائیل، پسر ارش من است؛ ..."[4]
- "خداوند به من فرموده است: خانه مرا پسر تو سلیمان بنا میکند، چون او را انتخاب کرده ام تا پسر من باشد و من پدر او."[5]
- "پادشاه (داود) میگوید: «من فرمان خداوند را اعلام خواهم کرد. او به من فرموده است: از امروز تو پسر من هستي و من پدر تو!"[6]
- "اگر چنین کنید، فرزندان راستین پدر آسمانی خود خواهید بود ..."[7]
"عیسی فرمود: ... برادرانم را پیدا کن و به ایشان بگو که من نزد پدر خود و پدر شما و خدای خود و خدای شما بالا میروم.»"[8]
حتی در مواردی در کتاب مقدس چنین آمده که خود حضرت عیسی به شاگردانش توصیه نموده که هنگام دعا کردن، خداوند را «پدر» خطاب نمایند:
"پس شما اینگونه دعا کنید: ای پدر ما که در آسمانی، نام مقدس تو گرامی باد."[9]
بنابراین، صِرف اینکه در برخی قسمتهای عهد جدید، عیسی، پسر خدا و یا خدا پدر عیسی نامیده شده، دلیل بر الوهیت مسیح نمیشود؛ چراکه هم در عهد عتیق و هم در عهد جدید، به افراد دیگری نیز چنین نسبتی داده شده است. اما به طور مثال هیچ یک از یهودیان یا مسیحیان معتقد به الوهیت داود نیستند، با اینکه کتاب مقدس صریحا او را پسر خدا و خدا را پدر او معرفی کرده است. پس چگونه است که وقتی نوبت به عیسی میرسد، عباراتی که وی را پسر خدا مینامد، مدرکی بر الوهیت ایشان و در نهایت تاییدی بر تثلیث محسوب میشود؟
استدلال دوم: عبارتی از انجیل یوحنا که میگوید: «کلمه خدا بود»
یکی از مهم ترین عبارات کتاب مقدس که مسیحیان، در بابِ الوهیت مسیح به آن استناد میکنند، بند اول انجیل یوحنا است:
"در ابتداء کلمه بود و کلمه پیش خدا بود و کلمه خدا بود."[10]
تثلیث گرایان نمیتوانند از جملهی مذکور برای اثبات تثلیث، استفاده کنند اما این کلام را برای خدا دانستن عیسی کافی میدانند. بدین ترتیب لااقل تکلیف خدا بودنِ دو شخصیت پدر و پسر را روشن شده میانگارند.
پیش از بررسی این عبارت باید خاطرنشان کنیم بی شک اگر چنین عبارت واضحی دال بر الوهیت عیسی مسیح، در کتاب مقدس وجود داشت، دیگر جایی برای آن همه نزاع و جنجال که به شورای نیقیه ختم شد، باقی نمیماند. چراکه افرادی مانندآتاناسیوس که فرضیهی خدا بودنِ عیسی را مطرح نموده بودند، میتوانستند به این جمله از کتاب مقدس استناد کنند و امثال آریوس را که با الوهیتِ عیسی مخالف بودند، به راحتی قانع نمایند.
اما از آنجا که ترجمه های کتاب مقدس، غالبا با اِعمال سلیقه و ویرایش مترجمان همراه بوده، برای بررسی این عبارت نیز لازم است به متن اصلی رجوع کنیم.
در متن یونانی انجیل یوحنا، معادل کلمهی خدا از لغت "تئوس" استفاده شده و عبارت فوق به صورت زیر بیان گردیده است:
"و لوگوس (کلمه) پيش تئوس (خدا) بود و لوگوس تئوس بود."
اما نکته اینجاست که تئوسِ اول، با حرف تعریف آمده ولی تئوسِ دوم بدون حرف تعریف به کار گرفته شده است. در این گونه موارد که کلمه ای بدون حرف تعریف استفاده شود، معنایی توصیفی پیدا میکند و برای نمونه همین عبارت به شیوهی زیر ترجمه میشود:
"و کلمه پيش خدا بود و کلمه خدایی بود"
یعنی نه اینکه عیسی خدای قاهر مطلق باشد، بلکه موجودی خدایی است. مسلما نه تنها مسیح، بلکه تمام انسان های پاک و مقدس، خدایی هستند و در عین حال، همه مخلوق خدایند و هیچ کس همتای خدای قادر متعال نیست.
در ترجمه های مختلفی، قاعدهی فوق، رعایت شده و عیسی وجودی الهی و نه ذات خود خدا معنا گشته است. به طور نمونه، به ترجمه های زیر اشاره میکنیم:
- "وکلمه خدايي بود": ترجمهی اصلاح شدهی عهد جديد، براساس ترجمهی جديد اسقف اعظم نيوکام، با متن اصلاح شده، 1808 م.
- "وخدايي بود کلمه": ترجمهی مؤکد دو زبانه، قرائت مابین سطرها، از پنجامين ويلسون، 1864م.
- "وکلمه وجودي الهي بود": کتاب مقدس سانته نِر، انجيل يوحنا، از موريس گوگل، 1928 م.
- "وکلمه الهي بود": کتاب مقدس، ترجمهی آمریکایی، از ج. م. پ. اسميت و اِ. ج. گودسپيد، 1935 م.
- "واز نوعي الهي بود کلمه": عهد جديد، از لودويک تيمه، 1946م.
- "و کلمه خدايي بود": ترجمهی دنياي جديد از نوشته هاي مقدس يوناني مسيحي، 1950 م.
- "وکلمه خدايي بود": عهد جدید، از جيمز ل. تومانِک، 1958 م.
- "وخدايي (یا از نوعی الهی) بود کلمه": انجيل يوحنا، از زيگفريد شولتس، 1975 م.
- "و از نوع خدا گونه بود لوگوس": انجيل يوحنا، از يوهانس شنايدر، 1978 م
ولی برخی مترجمان برای تطبیق دادن عهد جدید با عقاید خویش، متون را به گونهای ترجمه کرده اند که محتوا دچار تحریف شده است. قطعا این دو جمله، یک مفهوم را القا نمیکند:
- "وکلمه خدايي بود"[11]
- "و کلمه خدا بود"[12]
جالب تر اینکه، این کلام در کتاب مقدس تفسیری به گونه ای ویرایش شده که دیگر جای هیچ شک و شبهه ای دربارهی خدا بودن مسیح، در ذهن خواننده باقی نگذارد:
"در ازل، پیش از آنکه چیزی پدید آید، «کلمه» وجود داشت و نزد خدا بود. او همواره زنده بوده، و خود او خداست."[13]
بنابراین، مهم ترین عبارتی که مسیحیان در اثبات الوهیتِ مسیح استفاده میکنند، در واقع، کلامی تحریف شده توسط برخی مترجمان است.
استدلال سوم: جملاتی از عهد جدید که نشان دهندهی پرستیده شدن عیسی در زمان حیاتش است.
برخی مسیحیان میگویند درست است که خدا در کتاب مقدس خطاب به مردم فرموده تنها او را بپرستند،[14] اما از آنجا که برخی مردم در زمان حیات عیسی، مسیح را مورد پرستش قرار دادند و وی نیز ایشان را سرزنش یا منع نکرد، نتیجه میگیریم که عیسی خداست.
این عده از مسیحیان به عبارات ذیل که ظاهرا به پرستش عیسی اشاره دارد، استناد میکنند:
- "گفت: «بلی ای خداوند، ایمان آوردم.» و عیسی را پرستش کرد."[15]
- "شاگردان او را پرستش کردند و با شادی بسیار به اورشلیم بازگشتند."[16]
- "سایرین که خشکشان زده بود، او را پرستش کرده، به پای او افتادند و گفتند: «واقعا که شما فرزند خدایید.»"[17]
در پاسخ به این عزیزان باید بگوییم، آنچه در جملات فوق به "پرستش" ترجمه شده، برگردانِ کلمهی یونانی Prosekunhsen است که هم به معنای "پرستش" و هم به معنای "کرنش و تعظیم" به کار میرود. بنابراین لزوما ترجمهی این کلمه پرستش نیست بلکه میتوان آن را تنها به معنی تکریم و تعظیم گرفت. شاهد این گفته، عباراتی از کتاب مقدس است که همین کلمه در مورد افراد متعددی غیر از خدا به کار رفته و به جای "پرستش"، "تعظیم" ترجمه شده است. به عنوان نمونه، به جملات زیر اشاره مینماییم:
- نمونهی نخست:
"ابراهیم در برابر آنها (مردم حیتّی) تعظیم نموده، گفت ..."[18]
در این جمله نیز از کلمهی Prosekunhsen استفاده شده است. بی شک ابراهیم، مردم حیتّی را پرستش نمیکرده و به همین دلیل، این واژه به معنای "تعظیم" ترجمه شده است.
- نمونهی دوم:
"... ناتان داخل شد و به پادشاه تعظیم کرد"[19]
در اینجا نیز سخن از تعظیم ناتانِ نبی بر پادشاه است و عبارت Prosekunhsen، "پرستیدن" معنا نشده است. چراکه معنی نمیدهد پیامبری، پادشاهی را بپرستد.
سوالی که پیش میآید این است که چرا مترجمین، واژهی Prosekunhsen را در مورد افرادی غیر از مسیح، تعظیم و کرنش معنا کرده اند ولی وقتی به عیسی مسیح رسیده اند، از لفظ "پرستش" استفاده کرده اند؟!
آیا جز این است که ایشان بر طبق سلیقه و باور شخصی خویش در معنا و مفهوم جملات کتاب مقدس دست برده اند و عده ای را دچار این خطا نموده اند که مسیح موجودی قابل ستایش است؟
آیا میتوان به کتابی که سلائق و اعتقادات شخصی مترجمان و مفسران مختلف در آن رسوخ کرده، به دید کلام وحی یا الهام روح القدس نگریست؟
استدلال چهارم: تولد خارق العادهی عیسی
یکی دیگر از دلایل مسیحیان در پذیرش الوهیت مسیح، استناد به تولد منحصر به فرد و اعجازگونهی آن حضرت است.
در اینکه تولد حضرت عیسی، خارق العاده بوده و ایشان بدون وجود پدر به دنیا آمدهاند، بحثی نیست. اما این اتفاق، تنها نشان از قدرت خدای متعال دارد و دلیلی بر الوهیت عیسی محسوب نمیشود. در غیر این صورت مسیحیان باید آدم و حوا را نیز خدا بدانند. چراکهپیدایش آن دو، عجیب تر از تولد عیسی بن مریم بوده؛ اگر عیسی بدون پدر متولد شد، آدم و حوا بدون پدر و مادر به وجود آمدند. لذا اگر تولد غیر عادی، دلیلی مبنی بر ذات الهیِ مولود باشد، آدم و حوا در کسب مقام الوهی سزاوارتر از عیسی هستند.
استدلال پنجم: معجزات متعدد عیسی
برخی از مسیحیان معجزات متعدد عیسی را دلیلی بر ذات خدایی او میدانند. ایشان به زنده کردن مردگان، شفای بیماران و سایر معجزات وی استناد میکنند و قدرت عیسی را ناشی از نیروی الهی او میدانند. در ردّ این مدّعا به دو موضوع اشاره میکنیم:
الف) معجزات متعدد سایر برگزیدگان الهی
در سراسر کتاب مقدس، با عناوینی از معجزات پیامبران مختلف مواجه میشویم که به اعتقاد مسیحیان، همهی آن معجزات، نشانه ای از قدرت بی انتهای خدای قادر متعال میباشد که به برگزیدگان خویش عطا فرموده است. اما هنگامی که دربارهی افعال خارق العادهی عیسی سخن به میان میآید، عده ای از مسیحیان خودِ عیسی را منشأ این نیروی الهی میپندارند و به او نسبت خدایی میدهند.
به عنوان نمونه بنگرید به زنده کردن مردگان توسط برگزیدگان الهی در:
- حزقيال؛ باب 37، بند 10.
- دوم پادشاهان؛ باب 13، بند 21.
ب) تصریح کتاب مقدس بر واسطهی قدرت بودن عیسی در اعجاز.
با استناد به کتاب مقدس، پطرسِ حواری در حضور سایر حواریان، خطاب به مردم اعلام میکند که عیسی مسیح معجزات خود را به یاری خداوند انجام میداده است. در اعمال رسولان چنین میخوانیم:
"آنگاه پطرس با يازده رسول ديگر از جا برخاست و با صداي بلند به ايشان گفت «... حال، اي مردان اسرائيلي به من گوش دهيد! همانطور كه خود نيز مي دانيد، خدا بوسيله عيساي ناصري معجزات عجيب ظاهر كرد تا به همه ثابت كند كه عيسي از جانب او آمده است."[20]
در انجیل یوحنا نیز عیسی مسیح اعتراف میکند بدون اذن خداوند هیچ کاری نمیتواند انجام دهد:
"به شما میگویم که پسر از خود هیچ نمیتواند کرد مگر آنچه بیند که پدر به عمل آرد"[21]
[1] عهد جدید، انجیل یوحنا، باب 1، بند 34.
[2] عهد جدید، انجیل یوحنا، باب 14، بند 2.
[3] عهد قدیم، تورات، سِفر پیدایش، باب 6، بند 2.
[4] عهد قدیم، تورات، سِفر خروج، باب 4، بند 22.
[5] عهد قدیم، اول تواریخ، باب 28، بند 6.
[6] عهد عتیق، مزامیر، باب 2، بند 7.
[7] عهد جدید، انجیل متی، باب 5، بند 45.
[8] عهد جدید، انجیل یوحنا، باب 20، بند 17.
[9] عهد جدید، انجیل متی، باب 6، بند 9.
[10] عهد جدید، انجیل یوحنا، باب 1، بند 1.
[11] عهد جدید، از جيمز ل. تومانِک، 1958 م. ؛ ترجمهی دنياي جديد از نوشته هاي مقدس يوناني مسيحي، 1950 م. ؛ ترجمهی اصلاح شدهی عهد جديد، براساس ترجمهی جديد اسقف اعظم نيوکام، با متن اصلاح شده، 1808 م.
[12] کتاب مقدس چاپ 1987، عهد جدید، انجیل یوحنا، باب 1، بند 1.
[13] کتاب مقدس تفسیری، عهد جدید، انجیل یوحنا، باب 1، بندهای 1 و 2.
[14] عیسی مسیح خطاب به شیطان چنین میگوید: "... کتاب مقدس میفرماید: فقط خداوند را بپرست و تنها از او اطاعت کن.": کتاب مقدس، عهد جدید، انجیل متی، باب 4، بند 10.
[15] عهد جدید، انجیل یوحنا، باب 9، بند 38.
[16] عهد جدید، انجیل لوقا، باب 24، بند 52.
[17] عهد جدید، انجیل متی، باب 14، بند 33.
[18] عهد قدیم، تورات، سِفر پیدایش، باب 23، بند 7.
[19] عهد قدیم، اول پادشاهان، باب 1، بند 23.
[20] عهد جدید، اعمال رسولان، باب 2، بندهای 14 و 22.
[21] عهد جدید، انجیل یوحنا، باب 5، بند 19.