بسم الله الرّحمن الرّحیم
تمهیدات تربیتی پیش از بارداری
درس گفتارهایی از: مسعود بسیطی
با اهتمام: عاطفه آذرنوش؛ زهرا مرادی
دورهی «تمهیدات تربیتی پیش از بارداری» یکی از سلسله مباحث «حس خوبِ فرزندپروری» است که طی شش جلسه برای علاقمندان به این موضوع ارائه میگردد. در این درسنامه به نکات مهمِ تربیت فرزند که به پیش از بارداریِ مادر ارتباط دارد، اشاره میگردد.
درس دوم: آیا برای پدر و مادر شدن، آمادهایم؟
در درس اول گفتیم پاسخ والدین به این سوال که «چرا و به چه هدفی بچه دار میشوند؟» نقش بسزایی در تربیت فرزندشان میتواند داشته باشد. چراکه انگیزهی نادرست برای بچه دار شدن میتواند تربیت فرزند را به سمت و سویی نادرست بکشاند. از طرفی وقتی پدر و مادر، دلیل مناسبی برای بچه دار شدن نداشته باشند، به سبب مشکلاتی که در راه بزرگ کردن و تربیتِ فرزندشان برایشان پیش میآید، از کردهی خود پشیمان میشوند و ممکن است انگیزهی خود را برای تلاش در تربیت فرزند از دست بدهند. به عنوان نمونه، بچه دار شدن به امید ایجاد معجزه در رفع گرفتاریهایی مثل اعتیاد یا دلسردی زن و شوهر نسبت به یکدیگر، انگیزهی بسیار نادرستی است که میتواند به تباه شدن زندگی بچه منجر گردد. در مقابل، بچه دار شدن مثلا با هدفِ به جا ماندن باقیات صالحات، والدین را به تلاش مضاعف در تربیت صحیح فرزندشان سوق خواهد داد.
پس از انتخاب یک دلیل و انگیزهی عقلانی برای بچه دار شدن، نوبت به این موضوع میرسد که آیا داشتن انگیزهی صحیح، به تنهایی برای اینکه تصمیم به بچه دار شدن بگیریم، کفایت میکند؟
آیا نباید شرایط و آمادگی خاصی برای چنین اتفاق مهمی داشته باشیم؟
آیا عدم آمادگیِ ما و نبود پیش نیازها در تربیت فرزندمان تاثیر منفی نمیگذارد؟
آیا همان یکی دو سالِ اول بعد از ازدواج بچه دار شویم یا اجازه دهیم زندگی مشترکمان یک قوام چند ساله به خود بگیرد و سپس برای بچه دار شدن اقدام نماییم؟
آیا میشود با خانهی اجارهای و اقساط ماهانه و گرفتاریهای مالی بچه دار شد یا بهتر است ابتدا به ثبات مالی برسیم و بعد عضو جدیدی به خانوادهمان اضافه کنیم؟
در این جلسه همراهمان باشید تا با برخی پیش نیازهای ضروری برای فرزندآوری آشنا شوید و پاسخ سوالات فوق را بیابید:
پیش نیازهای فرزندآوری:
1- تفاهم و ثبات اولیه:
زن و شوهری که با یکدیگر تفاهم ندارند و مدام سر مسایل ریز و درشت، کارشان به جرّ و بحث و دعوا و دلخوری میکشد، همسرانی که دربارهی مسایل فرهنگی، مذهبی، احساسی، ... اختلافات شدیدی با هم دارند، زوجهایی که به حقوق یکدیگر احترام نمیگذارند، یا آنهایی که هنوز مطمئن نیستند ازدواج با این شخص، کار درستی بوده یا نه، ... به هیچ عنوان در شرایط مناسبی برای بچه دار شدن نیستند.
اشتباه بزرگی است که گمان کنیم یک زندگیِ متزلزل با به دنیا آمدن طفلی معصوم به ثبات و پایداری میرسد. درست است که وجود فرزند، به ثبات و تحکیمِ بیشترِ روابطِ بین اعضای خانواده کمک میکند، اما شرطش این است که یک پایداری اولیه وجود داشته باشد. نباید انتظار داشته باشیم تولد فرزند معجزه کند و مثلا باورها و طرز فکر همسرمان در راستایی که ما میپسندیم تغییر نماید، یا اعتیادش را کنار بگذارد، یا از فکر و خیال عشق نافرجامی که داشته بیرون بیاید. اینها مسایلی است که قبل از به دنیا آمدن بچه، بلکه پیش از ازدواج باید حل شود.
حال که موضوع ثبات اولیه در زندگی مطرح شد، فرصت را غنیمت میشماریم و به این مطلب تذکر میدهیم که: راز ثبات زندگی «مفاهمه و درک متقابل» است و برای رسیدن به این تفاهم و ادراک، زن و شوهر باید زمان مشترکی را به گفت و گو دربارهی موضوعاتی که برایشان اهمیت دارد، اختصاص دهند. باید از احساساتشان، نیازهایشان، علاقمندیشان، دلخوریها و توقعاتشان بگویند. نباید توقع داشته باشند که طرف مقابل، خود، همه چیز را بفهمد یا بداند. اگر از فلان رفتار همسرمان ناراحت میشویم، اگر دوست داریم فلان کار را برایمان انجام دهد، اگر از رابطهی جنسیمان رضایت کافی نداریم، ... باید دربارهاش صحبت کنیم تا به مفاهمه و درک متقابلی از هم برسیم.
بدیهی است اگر به دنبال حصول تفاهم هستیم در این گفتگو نباید طلبکارانه، منتقدانه، تحقیرآمیز، خشن و عصبی صحبت کنیم؛ وگرنه اوضاع خرابتر میشود. و البته خودمان هم باید گوش شنوایی برای شنیدن دغدغههای همسرمان داشته باشیم.
2- تمایل هر دو نفر (زن و شوهر) برای بچه دار شدن
تا وقتی هم زن و هم مرد برای بچه دار شدن متقاعد نشدهاند، بهتر است بچه دار نشوند. چراکه ممکن است عدم تمایل یکی از طرفین، فرآیند تربیت فرزند را مختل سازد.
مادری که حس میکند علیرغم میلش مجبور به بچه دار شدن شده، همواره به بچه به چشم موجودی که برنامههایش را به هم زده نگاه میکند. چنین شخصی چطور میتواند هم پای مادری مشتاق، انرژی و توان خود را صرف تربیت فرزندش نماید؟
از پدری که معتقد است در حال حاضر بچه دار شدن کار اشتباهی است، چگونه توقع میرود در مشکلات و فراز و فرودهای بزرگ کردن و تربیت فرزند، مادر را همراهی کند؟
پس پیش از اقدام به بچه دار شدن بر سر این موضوع، با همسرتان به توافق برسید.
3- آمادگی پذیرش تغییرات در شیوهی زندگی
بچه دار شدن، از همان زمانِ بارداری، زندگیِ زن و مرد را از روال قبلی خارج میکند. ویارهای گاه و بیگاه، خواب آلودگی و سستیِ دوران بارداری، تغییرات جسمی و روحی مادر از بدو حاملگی تا پس از زایمان و حتی دوران شیرخوارگی، ... در کنار برآوردن نیازهای موجودی که برای بقا مراقبت و زمان ویژهای میطلبد، شرایط را به سمتی میبرد که اصلا قابل مقایسه با قبل نیست.
مادر، تازه بعد از یک روز پرمشغله به خواب رفته که با صدای گریهی کودک بیدار میشود. شیرش میدهد، آرام نمیشود، بادگلویش را میگیرد، باز گریه میکند، با خستگی و کلافگی جای نوزاد را عوض میکند، افاقه نمیکند ... آیا برای چنین شرایطی آمادگی دارد؟ یا میخواهد کودک و احیانا پدرش را به فحش بگیرد؟! (چنانچه زن، ناخواسته یا بدون رضایت، بچه دار شده باشد و یا شوهرش را در اینگونه مواقع منفعل و بیتوجه ببیند، این حس در او ایجاد خواهد شد!)
گاهی مادر حتی فرصت نمیکند شانهای به موهایش بزند، چه برسد به اینکه کتاب بخواند، از مصاحبت با دوستانش لذت ببرد، باشگاه ورزشی برود یا حتی بی دغدغه سریال تلویزیونی مورد علاقهاش را تماشا کند.
در چنین شرایطی اگر مرد به یاری همسر نیاید، او ممکن است از پسِ تر و خشک کردن بچه برآید؛ اما یقینا تربیت فرزندشان با اختلال همراه میگردد. چرا که مادر، از نظر روحی آزرده است و حس میکند همسرش موجود خودخواهی است که به آسایش خود بیشتر از زن و فرزندش اهمیت میدهد، لذا به دنبال تلافی کردن یا خالی کردن عصبانیتش از وضع موجود میگردد و همهی اینها او را از تربیت صحیح فرزندش دور میسازد. چه بسا کارش به افسردگی پس از زایمان و پشیمانی از بچه دار شدن برسد.
چه بسیار زوجهایی که به دلیل عدم آگاهی و آمادگی لازم برای تغییرات ناشی از بچه دار شدن، پس از تولد فرزند از هم فاصله گرفتهاند و رفته رفته رابطهشان سرد شده.
مرد گلایه میکند که از زمان تولد فرزندشان، یک شب هم نتوانسته با همسرش خلوت کند؛ زن پاسخ میدهد در شبانه روز فقط 2 ساعت توانسته بخوابد و اگر فرصتی پیدا کند ترجیح میهد به جای سرویس دادن به آقای پدر، کمی بخوابد! مرد میگوید مگر فقط تویی که بچه داری؟ زن میگوید نه؛ اما بقیه شوهر دارند، من هم شوهر دارم! ... و همهی این دلخوریها و بگو مگوها نه تنها روابط عاطفیِ زوجین را تهدید میکند، بلکه ایشان را از تربیت صحیح فرزندشان دور و دورتر میسازد.
در حالی که وقتی زن ببیند همسرش هم باری از این فشارها به عهده گرفته و با وجود خستگیِ ناشی از کارِ بیرون، در نگهداری و مراقبت از کودک پیشقدم شده، به جای دلخوری و تنفر، محبتش نسبت به شوهرش بیشتر میشود. لذا از نظر روحی آرامتر خواهد بود و همین آرامش به کودکش و محیط خانهاش هم سرایت میکند. در نتیجه کودک بهتر میخوابد، زن و مرد فرصت بیشتری برای بودن با هم پیدا میکنند و روحیهی والدین برای تربیت فرزندی سالم و شاداب بهتر خواهد بود.
خلاصه آنکه اگر برای تغییرات ناشی از بچه دار شدن آماده نیستید، هنوز زمان مناسبی برای بچه دار شدنتان نیست.
4- تواناییِ مالیِ نسبی
بنا بر دیدگاه تربیتیِ اهل بیت علیهم السلام، فرزند، روزیِ خودش را با خود میآورد و مایهی خیر و برکت در زندگی میشود. مثلا وقتی شخصی به امام کاظم علیه السلام گفت از ترس فقر چند سال بچه دار نشده، حضرت فرمودند «بچه بخواه که خداوند به آنها روزی می دهد.»[1]
افرادی که برای بچه دار شدن، از فقر و تنگدستی میترسند، در واقع، خداباوریِشان نقص دارد. چراکه این ما نیستیم که رزق فرزندانمان را تامین میکنیم؛ بلکه رازق ما و فرزندانمان خداوند رزّاق است. آیا به خدایی که رزق ما را داده، اعتماد نداریم که بتواند رزق فرزندمان را هم بدهد؟![2]
البته این موضوع نباید فرد را از تقدیر معیشت و برنامه ریزی جهت کسب روزیِ حلال برای خانوادهاش باز دارد.[3] والدین باید برای برطرف نمودن نیازهای مادیِ فرزندانشان تلاش کنند اما چشم امید و توکلشان به خدا باشد.
چنانچه زوجی روال زندگی را نادرست چیده باشند و الان در مرحلهای باشند که باید هر دو صبح تا غروب کار کنند تا از پسِ کرایه خانه و اقساط مختلف بر بیایند، ابتدا باید این رویه را اصلاح کنند و سپس به فرزندآوری فکر کنند. مادری که صبح تا غروب سر کار است و خسته و بی رمق به خانه باز میگردد، چگونه میتواند فرزندش را به شیوهی مطلوب تربیت کند؟ پدری که مجبور است دو شیفت کار کند تا خرج فلان مهمانی یا فلان خرید غیر ضروری را در آورد، چه وقت و حوصلهای برایش باقی میماند که به تربیت فرزندش اختصاص دهد؟
بنابراین بهتر است والدین ابتدا به یک تواناییِ نسبی از نظر مالی رسیده باشند تا دغدغهی تامینِ معاش، آنها را از تربیت صحیح فرزندشان باز ندارد. در این مسیر، ممکن است لازم باشد رویهی زندگی و طرز فکرشان را دربارهی آنچه واقعا باید برایش هزینه کنند اصلاح نمایند.
5- مشاورهی پزشکی دربارهی سلامتیِ بارداری
پیش از اقدام به بارداری با یک متخصص مشورت نمایید تا از جنبههای پزشکی با مشکلی مواجه نشوید. این کار، هم برای حفظ سلامتی مادر و هم داشتن فرزندی سالم لازم است. چنانچه بارداری، وضعیت سلامت مادر را به صورت جدی و برگشت ناپذیر مختل سازد و یا فرزندِ متولد شده با مشکلات جدی مانند سندرم داون مواجه گردد، قطعا تربیت فرزند هم تحت الشعاعِ این مسائل قرار خواهد گرفت.
زوجی که با هم نسبت فامیلیِ نزدیک دارند و یا در بین خویشاوندانشان مواردی با مشکلات ژنتیکیِ خاص مشاهده میشود، حتما باید پیش از بارداری به مشاورهی ژنتیک بپردازند. همچنین مادری که بیماری مزمنی همچون بیماری قلبی، بیماری ریوی، بیماری کلیوی، صرع، دیابت، فشار بالا، ... دارد حتما باید پیش از اقدام به بارداری با پزشک متخصص مشورت کند.
حتی در صورتی که سابقهی مشکل خاصی در زوجین وجود نداشته باشد، بهتر است پیش از بارداری به پزشک و مشاور مراجعه نمود تا با راهکارهای ایشان، دورهی بارداری به بهترین صورت پشت سر گذاشته شود. شاید نیاز باشد مادر دارویی خاص و یا واکسنی را قبل از بارداری دریافت کند.
با همهی این تدابیر برای داشتن یک بارداریِ بی خطر و به دنیا آمدنِ فرزندی سالم، زوجین باید آمادگی پذیرش فرزند را همان گونه که به دنیا میآید، داشته باشند. همواره به یاد داشته باشید دختر یا پسر، سالم یا بیمار، زشت یا زیبا، ضعیف یا قوی، ... این نوزاد، فرزند شماست و مسوولیت رشد و تربیتش با شماست.
پیش نیازهای فوق، ممکن است برای زوجی در همان سال اولِ زندگیِ مشترک مهیا باشد و برای دیگرانی چند سال به طول انجامد. بنابراین نمیتوان نسخهی واحدی دربارهی بهترین زمانِ بچه دار شدن ارائه کرد. اما توصیهی جدیِ ما این است که زوجین در ایجاد شرایط فوق تلاش کنند تا بتوانند سریعتر برای بچه دار شدن اقدام نمایند. چراکه به تاخیر انداختن بارداری میتواند عواقب نامطلوبی در پی داشته باشد. به عنوان نمونه، ممکن است قدرت باروریِ زوجین کاهش یابد و یا سلامتیِ مادر و جنین به خطر بیفتد. این احتمال نیز وجود دارد که با افزایش سن، والدین حوصلهی کمتری برای سر و کله زدن با بچه داشته باشند و نتوانند برای تربیت صحیحش به مقدار لازم وقت و انرژی بگذارند.
خب حالا فرض میکنیم تمام این پیش نیازها محقق شده و زن و شوهر تصمیم به بچه دار شدن گرفتهاند. از چه زمانی باید به فکر تربیت صحیح فرزندشان باشند؟
در جلسهی آینده به این موضوع خواهیم پرداخت.
نکات مهم این جلسه:
- برخی پیش نیازهای ضروری برای فرزندآوری عبارتند از:
O تفاهم و ثبات اولیه
O تمایل هر دو نفر (زن و شوهر) برای بچه دار شدن
O آمادگی پذیرش تغییرات در شیوهی زندگی
O تواناییِ مالیِ نسبی
O مشاورهی پزشکی دربارهی سلامتیِ بارداری
- هر زمان که پیش نیازهای فرزندآوری محقق گردید بهتر است سریعتر برای بچه دار شدن اقدام نمود.
[1] بحارالانوار، ج 101، ص 84.
[2] خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: "إِنَّ رَبَّكَ یبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یشَاءُ وَ یقْدِرُ إِنَّهُ كاَنَ بِعِبَادِهِ خَبِیرَا بَصِیرًا * وَ لَا تَقْتُلُواْ أَوْلَادَكُمْ خَشْیةَ إِمْلَاقٍ نَّحنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِیاكُمْإِنَّ قَتْلَهُمْ كَانَ خِطْئاً كَبِیرًا" یعنی: بىگمان، پروردگار تو براى هر كه بخواهد، روزى را گشاده یا تنگ مىگرداند. در حقیقت، او به [حال] بندگانش آگاهِ بیناست. و از بیم تنگدستى فرزندان خود را مكشید. ماییم كه به آنها و شما روزى مىبخشیم. همانا، كشتن آنان همواره خطایى بزرگ است: قرآن کریم، سوره اسراء، آیه 30 و 31.
[3] رسول خاتم میفرمایند: "طَلَبُ الْحَلَالِ فَرِیضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَة" یعنی: طلب روزی حلال بر هر زن و مرد مسلمان واجب است: بحارالانوار، ج 100، ص 9. ؛ همچنین امام باقر علیه السلام میفرمایند: "الْكَمَالُ كُلُّ الْكَمَالِ التَّفَقُّهُ فِی الدِّینِ وَ الصَّبْرُ عَلَى النَّائِبَةِ وَ تَقْدِیرُ الْمَعِیشَة" یعنی: کمال بلکه همهی کمال انسانی در سه چیز است: دانا بودن در دین، شکیبا بودن در ناراحتیها و برنامه ریزی درست در اقتصاد زندگی: بحارالانوار، ج 75، ص 172.