بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: دعا برای آمدن منجی موعود برای اتمام همهی گرفتاری ها
با اهتمام: زهرا انتظارخیر؛ زهرا مرادی
گروه سنی: 16 تا 18 سال (دهم تا دوازدهم متوسطه)
متن محتوا با عنوان «نجات بخش موعود»
{خانهی کودک و نوجوان بنیاد محمد (ص) در صدد است به بهانهی فرا رسیدن میلاد پر برکت امام زمان، با همکاری مربیان دلسوز مدارس، طرح همخوانی دعای «الهی عظم البلاء» را در مدارس متوسطه آغاز کند. پیشنهاد میگردد:
- این دعا در ساعتهای صبحگاه و در مناسبتهای مختلف، همخوانی گردد تا رفته رفته دانش آموزان آن را حفظ شوند.
- در کنار این همخوانی، توضیحات کوتاهی دربارهی معنای دعا و مفهوم کلی آن به دانش آموزان ارائه گردد.
این محتوای دانش آموزی نیز در راستای همین طرح و دعا برای آمدن نجات بخشی که ما را از بلاها و گرفتاریهای زمانه برهاند، تدوین گردیده است:}
سلام. عید همگی مبارک.
خوبید؟ اوضاع رو به راه است؟ فکر کنم خیلیهایتان این روزها سخت مشغول درس و مشق هستید تا ...
{برای دانش آموزان کنکوری:} ... تا در این فرصت باقیمانده تا کنکور تا جای ممکن خود را برای قبولی در یک رشتهی خوب آماده کنید. امیدوارم رتبهی خوبی بیاورید و در رشتهای که دوست دارید قبول شوید. چشم روی هم بگذارید این چند روز هم به خیر و خوشی تمام میشود و با مدرسه خداحافظی میکنید و به عنوان یک جوان وارد اجتماع و جمع بزرگترها میشوید.
{برای دانش آموزان سال دوم و سوم:} ... تا ان شاءالله امتحانها را به خوبی پشت سر بگذارید. چشم روی هم بگذارید این یکی دو سال هم تمام میشود و دیگر از مدرسه خداحافظی میکنید و به عنوان یک جوان وارد اجتماع و جمع بزرگترها میشوید.
بیشتر ما آدمها تا وقتی بچه هستیم عجله داریم که زودتر بزرگ شویم. بزرگ شدن خیلی خوب است ولی انگار در کنارش مسائل و دغدغههای آدم هم بزرگتر میشوند. یا شاید هم، چون عاقلتر میشویم، خیلی از مسائلی را که قبلا هم وجود داشتند اما به دلیل کوچکیمان درکی از آنها نداشتیم، کم کم متوجهشان میشویم و همین باعث میشود مشکلات، با بزرگتر شدن ما بیشتر و بزرگتر به نظر بیایند. حتی اگر خودمان در سختی و گرفتاری نباشیم، دیدن سختی و مشکلات بقیه اذیتمان میکند و بابتشان ناراحت میشویم.
ما در دنیایی زندگی میکنیم که با سرعت به سمت مدرن شدن پیش میرود. تقریبا هر روز یک کشف جدید یا یک اختراع تازه در دنیا اتفاق میافتد. بیشتر این اکتشافات و اختراعات هم برای آسایش و آرامش بشر انجام میشود.
نمیدانم چقدر به دور و برتان و حوادثی که هر روز در یک گوشهی دنیا در حال اتفاق افتادن است، توجه دارید.
حوادث و اتفاقات تلخی که هرقدر هم که سرمان در لاک خود باشد و مشغول زندگی خودمان باشیم، آنقدر زیاد و جنجالی هستند که بالاخره خبر یکی دو موردش به گوشمان میخورد.
چرا؟! چرا هر چه بیشتر به سمت مدرنیزه شدن و تکنولوژی میرویم، باز هم طعم آرامش و آسایش را نمیچشیم و مشکلات همچنان باقی هستند و حتی پیچیدهتر و بزرگتر هم میشوند؟
مثلا اگر یک وسیلهی ضد سرقتِ بسیار پیشرفته اختراع شود، بعد از مدت کوتاهی، افرادی که از استعدادهایشان برعکس استفاده میکنند! راهی پیدا میکنند و این سیستم را از کار میاندازند. انگار دزدی و بدجنسی و قلدری هم همزمان با پیشرفت علم، مدرن و پیشرفته میشود! و حتی گرفتاریها و مشکلات هم!
اصلا تا حالا به اخبار جهان دقت کردهاید؟
یک جا مردم از شدت گرسنگی و فقر میمیرند، جای دیگر یک بیماری جدید و ناشناخته عدهای را از پا در میآورد. جای دیگر هواپیما سقوط میکند و همهی سرنشینهایش از بین میروند. (آمار تصادفات و کشتههای جادهای از آمار سقوط هواپیماها هم بیشتر است). یک طرف آتش سوزی جان عدهای را میگیرد. طرف دیگر مردم درگیر جنگ و کشتار هستند و بیخانمان و آواره شده اند. هر از گاهی هم یک فتنهی جدید مثل داعش درست میشود که انقدر پست و بیرحم هستند که حتی به یک نوزاد هم رحم نمیکنند.
پس کو آن آسایش و امنیت و آرامشی که بشر به دنبالش بود؟ چرا با این همه پیشرفت – چه در حوزهی تکنولوژی و چه در زمینهی علوم انسانی و روانشناختی – اوضاعمان روز به روز بدتر از دیروز میشود؟
به نظر شما چرا بشر قرن حاضر با این همه ادعا و امکانات هنوز نتوانسته جامعهای آرام، امن، سالم و بی دغدغه بسازد؟
{مربی چند دقیقهای به دانش آموزان فرصت بدهد تا نظرشان را در این باره مطرح کنند}
بچهها؛ خیلی از جامعه شناسان و دانشمندان علوم انسانی به این نتیجه رسیدهاند که اوضاع جهان از دست بشر در رفته و با روشها و روند فعلی نمیتوان مشکلات رنگ به رنگی را که خود ما انسانها آنها را به وجود آوردهایم حل کرد. این اندیشمندان اصلاح جامعه را در گرو آمدن یک منجی میدانند؛ آن دسته که به خدا معتقدند، منجیای آسمانی و آن عده که مادیگرایند و خدا را قبول ندارند، یک منجی زمینی اما با ویژگیهای خاص و ممتاز نظیر شجاعت، قدرت، درایت، جوانمردی، عقل و دانش، ...
منجیای که بالاخره میآید و یک حکومت یکدست و واحد راه میاندازد و جلوی ظلم، حماقت و زیاده خواهیهایی را که زندگی را به کام مردم تلخ نموده، میگیرد.
اگر سَری به تاریخ ادیان بزنیم و یا حتی اگر مکاتب بشری و غیر الهی مثل هندوییسم و بودیسم را بررسی کنیم، میبینیم آنها خیلی زودتر از دانشمندان و فیلسوفان قرن حاضر، به آمدن منجی در آخرالزمان اشاره کرده اند. نجات بخشی که دنیا را به صلح و آرامش و خوشبختی میرساند؛ دنیایی بدون جنگ، درد، فقر، بیماری، غصه، ... بودن در چنین دنیایی انتهای آرزو و آمال همهی انسانها در طول تاریخ بشر بوده.
از زمان حضرت آدم هر پیامبری که آمد، عدهای به خاطر خودخواهیهای خود و وسوسهی شیطان، به مخالفت و دشمنی با آنها بلند شدند. مردم با دست خودشان خوشبختی را پس میزدند و پیامبران را تهدید میکردند که اگر بخواهند به راهنماییهای خود ادامه بدهند و به آنها رسم درست زندگی کردن را یاد بدهند آنها را میکشند. و چه بسیار پیامبرانی که به دست قومشان کشته شدند.
مردم میخواستند به روش خود زندگی کنند؛ به روش خود حکومت کنند؛ به روش خود جامعهشان را بسازند؛ آخر عاقبتش این شد که میبینید.
با این حال، همهی پیامبران به مردم زمان شان از آمدن نجات بخشی در آخرالزمان وعده میدادند که از فرزندان رسول خاتم بود. کسی که با قدرتی ویژه میآید و به همهی جهالتها و ظلمها خاتمه میدهد. کسی که سرپرستیِ همهی مردم دنیا را به عهده میگیرد و زمینیان را به دین و آیین پیامبر خاتم دعوت میکند.
این خبر برای عدهای که از ظلم ظالمان و حکومت فاسدان به تنگ آمده بودند، مژدهی خوبی بود؛ اما برای آنهایی که زور گفتن به بقیه و چپاول مردم زیر زبان شان مزه کرده بود، تهدید بزرگی به حساب میآمد. خصوصا افرادی مثل بزرگان یهود که یهودیان را قوم برگزیدهی خدا میدانستند (و هنوز هم میدانند) و نمیتوانستند بنشینند و ببینند که عاقبت، حکومتِ جهان به کسی غیر از آنها میرسد. رهبران یهود از حضرت موسی و بقیهی پیامبران بنی اسراییل شنیده بودند که منجی آخرالزمان از نسل حضرت محمد (ص) است. به همین دلیل هر کاری کردند تا نگذارند او به دنیا بیاید. ابتدا از ترور اجداد پیامبر شروع کردند. آنها بر اساس پیشگوییِ پیامبران شان دقیقا میدانستند پیامبر آخرالزمان در کدام منطقه و از چه نسلی به دنیا میآید. بنابراین تلاش کردند تا اجداد پیامبر را بکشند و بدین ترتیب از به دنیا آمدن پیامبر و آمدن دین اسلام و نهایتا رسیدن حکومت به آخرین جانشین پیامبر جلوگیری کنند.
آنها با اینکه نتوانستند از تحقق وعدهی الهی مبنی بر آمدن پیامبر خاتم و دوازده جانشین پاکش جلوگیری کنند؛ اما دست مردم را از این نعمتهای بزرگ الهی کوتاه کردند. پس از کارشکنیهایی که در زمان حیات پیامبر خاتم انجام دادند، بعد از ایشان هم با هزار حیله و ترفند جوری نقشه کشیدند که نهایتا جانشینهای پیامبر یکی پس از دیگری به دست خود مسلمانان به شهادت رسیدند.
مردمِ بی عرضه و بی غیرت هم سرشان را به زندگی گرم کردند و فرستادههای مهربان خدا را تنها گذاشتند و مثل اقوام گذشته به حرفهای این راهنمایان آسمانی توجهی نکردند. امامان مهربانی که از هر مادر مهربانی، مهربانتر و از هر پدر دلسوزی دلسوزتر بودند برای مردم، تنها و غریب به شهادت رسیدند.
خداوند به سبب همین قدرنشناسی، آخرین فرستاده اش را از نظرها مخفی کرد و اجازه نداد تا در دسترس مردم باشد؛ تا هم جانش از دست یهود و امثال یهود در امان بماند و هم مردمی که ادعا داشتند بدون کمک فرستادههای الهی میتوانند راه خوشبختی را طی کنند، تنبیه شوند و با بلاهایی که خود به سر هم میآورند، به این نتیجه برسند که جز با آمدن نجات بخشی آسمانی اوضاع درست نمیشود.
به همین دلیل است که آخرین فرستادهی خدا - حضرت مهدی (عج) - الان غایب و پنهان از نظرهاست. او در آسمانها نیست، در مثلث برمودا مخفی نشده، داخل چاه زندگی نمیکند، ... او در کنار ما و بین ما، زندگی میکند اما به صورت ناشناس به طوری که اگر هم ایشان را ببینیم، نمیشناسیم. در حالی که ایشان همهی ما را میبیند، از دل هایمان خبر دارد و صدایمان را میشنود. از سختیها و گرفتاری هایی که خودمان با ندانم کاریها و پس زدن راهنماییِ فرستادگان الهی برای خودمان ایجاد کرده ایم، ناراحت میشوند. شما وقتی میشنوید مثلا یک کودک بی دفاع را وحشیانه شکنجه کرده اند و کشته اند، چه حالی میشوید؟ حالا اگر فیلم این جنایت را به شما نشان بدهند، چه حالی پیدا میکنید؟ تا چند روز حالتان خراب است و از فکر زجرهایی که آن طفل معصوم کشیده خوابتان نمیبرد؟ حالا اگر خدای نکرده این بچه یکی از عزیزانتان باشد که میشناسیدش و دوستش دارید و جلوی چشمانتان آن بلاها را سرش بیاورند، چه حالی پیدا میکنید؟ چقدر روح و روانتان به هم میریزد؟ چند روز، چند ماه، چند سال طول میکشد تا آن صحنهها را فراموش کنید؟
حالا فکرش را بکنید همهی جنایت هایی که در کل دنیا در هر ساعت و دقیقه اتفاق میافتد، جلوی چشمان امام زمان رخ میدهد. امام زمانی که از همهی ما دل رحم تر و مهربان تر و دلسوزتر است. امام زمانی که پدر امت است، جلوی چشمش تکه تکه شدن بچه هایش را میبیند و دستش در از بین بردن ظلم و ظالم بسته است.
ببینید مردم با خودخواهیها و ندانم کاریهای شان دنیا را به چه روز انداخته اند. اگر کنار فرستادگان الهی میماندند، اگر تن به تربیت شدن به دست آنها داده بودند، اگر آنها را تنها نگذاشته بودند و انقدر راحت نظاره گر کشته شدن حجتهای الهی به دست بی خدایان نمیشدند، الان همه، در کنار امام زمان با خوشی و سلامتی زندگی میکردیم و نه ما انقدر بدبختی میکشیدیم و نه ایشان انقدر رنج میدیدند.
...
اما خدای مهربان راه امید را برایمان نبسته. او از روی مهر و لطفش، این راه نجات را برای آدمها گذاشته که هر وقت از کردهی خود پشیمان شدند
و با تمام وجود فهمیدند که خودشان نمیتوانند جامعهی آرمانیای که آرزوی همهی انسانها بوده و هست، ایجاد کنند
و قدر حجت الهی را دانستند
و خواستار آمدنش شدند،
آن وقت به آخرین فرستاده اش – مهدی (ع) – اجازهی ظهور میدهد تا بیاید و جهانی را که انسانها از ظلم و فساد پوشانده اند، با عدل و داد و محبت پر کند.
این یعنی اینکه اگر آمدن منجی را با تمام وجود بخواهیم و برای ظهورش دعا کنیم، خدا امام زمان را زودتر به فریادمان میرساند.
بچهها؛ شماها دیگر بزرگ شدهاید. حرفهایی را که زدم به خوبی میفهمید. اگر دوست ندارید خودتان و بچه هایتان در این اوضاع بی در و پیکر و پر از گرفتاری زندگی کنید، پس همت کنید. به داد خودتان برسید. یادتان باشد بیرون آمدن از این اوضاع نابسامان و سختی و گرفتاری و فقر و بیماری و جنگ و کشتار و ... تنها و تنها با ظهور ایشان اتفاق میافتد و این ظهور با دعای من و شما جلو میافتد. هربار که از اتفاقی، از حادثه ای، از مشکلی ناراحت و غصه دار شدید، بدانید امام زمان هر روز و هر لحظه شاهد بلاها و مشکلاتی است که برای فرزندانش رخ میدهد و از این بابت بسیار دل آزرده و ناراحت هستند. اگر امام زمانتان را دوست دارید و نمیخواهید بیشتر از این در تنهاییِ غیبت، غصهی زجرهایی که ما میکشیم را بخورند خب یک کاری بکنید. کمترین و بی هزینه ترین و راحت ترین کاری که میتوانید انجام دهید همین است که برای زودتر آمدنش دعا کنید.
بیایید از الان که در آستانهی تولد پر برکت حضرت مهدی هستیم دعای روزانه برای تمام شدن بلاها و آمدن منجی را شروع کنیم:
{از آنجا که ممکن است دانش آموزان دعای عظم البلاء را حفظ نباشند، توصیه میشود به عنوان یادبود جشن نیمه شعبان، کارت این دعا به همراه ترجمهاش را به ایشان هدیه دهید و در انتهای کلاس، از روی همین کارت، دعا را قرائت نمایید.}
بسم الله الرّحمن الرّحیم، اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیكَ الْمُشْتَكى وَ عَلَیكَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِى الاَمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَینا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِىُّ یا عَلِىُّ یا مُحَمَّدُ اِكْفِیانى فَاِنَّكُما كافِیانِ وَ انْصُرانى فَاِنَّكُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرینَ.