بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: اهمیت غدیر به دلیل نیاز مردم به شخصی مانند پیامبر
با اهتمام: زهرا مرادی
گروه سنی: 13 تا 15 سال (هفتم تا نهم متوسطه)
متن محتوا با عنوان «بزرگترین عید»
سلام
بچه ها؛ چند روز دیگر، یک عید بزرگ در پیش داریم. یک عید خیلی خیلی مهم. عید غدیر.
در واقع، قرار بوده بزرگترین عید همهی مردم زمین، همین عید باشد.
در طول تاریخ، اتفاق های مهم و بزرگی افتاده که بعضی از آنها به قدری مهم هستند و تاثیر خوبی روی زندگی مردم گذاشتهاند که حتی بعد از گذشت سالها، مردم آن روزها را جشن میگیرند. مثل تولد حضرت مسیح، مثل تولد حضرت محمد، مثل تولد حضرت مهدی در نیمهی شعبان، ... اما در بین همهی این روزهای خوب و عیدهای بزرگ، یک عید هست که از بقیه بزرگتر و مهمتر است؛ تا جایی که به آن «عید الله الاکبر»[1] میگویند (یعنی بزرگترین عید خدا) و همه ی پیامبران قبلی از اهمیت این روز خبردار بودند و آن را عید می گرفتند.[2]
اما چرا چنین روزی انقدر پیش خدا اهمیت دارد؟ چرا از بین همهی عیدهای بزرگ مثل عید مبعث، عید فطر، عید قربان، ... که در همهی آنها هم اتفاق های مهمی افتاده، عید غدیر، از همه مهمتر و بزرگتر است؟
مثلا عید مبعث، روز خیلی مهمی است. چون از آن روز بود که پیامبر مهربان ما از طرف خدا مامور شد تا مردم را به پرستش خدای یگانه و انجام کارهای درست دعوت کند. از آن روز بود که خیلیها که سنگ و چوب را میپرستیدند فهمیدند خدایی که آسمان و زمین و انسانها را خلق کرده، نمیتواند یک مجسمه باشد؛ از آن روز بود که مردمی که انقدر درست زندگی کردن را فراموش کرده بودند که حتی به بچههای خودشان رحم نمیکردند و آنها را زنده زنده دفن میکردند، به دوست داشتن و مهربانی با همدیگر دعوت شدند. از آن روز بود که مردم فهمیدند مهم نیست که زن باشی یا مرد، سیاه باشی یا سفید، عرب باشی یا فارس، ... بلکه مهم این است که انسان خوبی باشی و ببینی چه کاری مورد رضایت خداست تا همان را انجام دهی. اگر خدای مهربان، حضرت محمد (ص) را برای هدایت مردم نمیفرستاد، کسی نبود که به آنها این تذکرات را بدهد و بگوید خدایی که ما را خلق کرده چه چیزهایی را دوست دارد و از چه چیزهایی خوشش نمیآید.
اما با این حال، عید غدیر از عید مبعث هم مهمتر است. به نظر شما چرا؟
{مربی اجازه دهد تا دانش آموزان نظرات خود را در این باره بگویند. این کار، علاوه بر آنکه آنها را به فکر در مورد اهمیت ویژهی عید غدیر وا میدارد، سبب میشود فضای کلاس از خمودگی بیرون بیاید. پس از شنیدن صحبتهای آنها، یک جمع بندی بکند و اینچنین بحث را ادامه دهد:}
واقعیت این است که پیامبران زیادی از طرف خدا برای هدایت مردم آمدند که همهی آنها افراد بسیار مهربان و خوبی بودند و با صبر و حوصله به مردم یاد میدادند چطور زندگی کنند تا هم در دنیا خوشبخت باشند و هم بعد از مرگ، وارد بهشت شوند. اما مهربانترین و بهترینِ این پیامبران، حضرت محمد (ص) بود. این حرف را برای اینکه ما مسلمانیم و پیامبرمان را از بقیهی پیامبران بیشتر دوست داریم نمیگویم. بلکه همهی پیامبرهای قبلی به این موضوع اعتراف کرده بودند و به مردم زمان خودشان مژدهی آمدن حضرت محمد (ص) را به عنوان برترین پیامبر خدا داده بودند.[3]
هیچ پیامبری در مهربانی و مدارا با مردم به پای رسول خاتم نمیرسید. مثلا اگر حضرت نوح یا صالح یا لوط یا یونس یا پیامبران دیگر، از دست آزار و اذیتهای قوم شان آنقدر ناراحت میشدند که نفرینشان میکردند و خدا به سبب نفرین آنها برای آن مردم، عذاب میفرستاد، حضرت محمد (ص) با اینکه مردمی که به آنها محبت میکرد، کتکش میزدند، روی سرش آشغال میریختند، مسخرهاش میکردند، برای کشتنش نقشه میکشیدند، ... نه تنها نفرینشان نمیکرد بلکه برایشان از خدا درخواست عفو و بخشش میکرد! میگفت خدایا؛ اینها نمیفهمند که چه کار میکنند؛ تو ببخششان![4]
اگر پیامبر ما فقط همین یک برتری را نسبت به پیامبران قبلی داشت، برای اینکه به داشتن چنین پیامبری به خود ببالیم، کافی بود. در حالی که برتریِ حضرت محمد (ص) تنها در این نکته خلاصه نمیشد؛ هر چیز خوبی که همهی پیامبران قبلی داشتند ایشان، بیشتر داشت! همهی علم، همهی عقل، همهی قدرت، همهی شجاعت، همهی جوانمردی، همهی صبر، همهی تقوا، همهی خضوع، همهی مهربانی، ... در وجود ایشان جمع بود.
به همین دلیل بود که از حضرت آدم تا حضرت عیسی علیهماالسلام، همهی 124000 پیامبری که خداوند مهربان برای خوشبختی مردم فرستاده بود، به آمدنش مژده داده بودند.
اما آیا همهی آن چشم انتظار بودنها و بشارتها، به عمر 63 سالهی پیامبر محدود میشد؟
آیا با رفتن پیامبر از این دنیا، همهی آن علوم و کمالات هم میرفت؟
آیا بعد از رسول خاتم، مردم از راهنماییها و دلسوزیهای پدرانه برای خوشبختیشان محروم میشدند؟
آیا واقعا در طول 23 سالی که از بعثت تا وفات پیامبر گذشت، مردم همهی چیزهایی را که برای خوشبختی و هدایتشان لازم داشتند، از پیامبر یاد گرفته بودند؟
البته که نه.
هنوز سوالهای زیادی بود که فرصت نکرده بودند بپرسند.
هنوز آیات زیادی از قرآن کریم وجود داشت که مردم، منظور خدا را از آنها نمیفهمیدند (با آنکه زبان مادریِ خیلی از مسلمانان، عربی بود!)
هنوز درسهای مهمی باقی بود که انسانها باید یاد میگرفتند.
کسانی که بعد از پیامبر به دنیا میآمدند، حتما سوالهای زیادی داشتند که جواب درستش را فقط کسی که از طرف خدا انتخاب و تایید شده بود میدانست. نسلهای بعد، کسی را نیاز داشتند که با همان مهربانیِ پیامبر، با همان صبر و حوصله، با همان علم و عقل، هدایتشان کند. کسی را میخواستند که پدرانه بر سرشان دست بکشد و قدم به قدم همراهشان شود تا به خوشبختی برسند.
با رفتن پیامبر، تکلیف این همه سوال پس از ایشان چه میشد؟ تکلیف مردمی که احتیاج به راهنمایی داشتند، احتیاج به یک پدر دلسوز و مطمئن داشتند، چه میشد؟
اگر با رفتن پیامبر، دسترسیِ مردم به علم و هدایت و کمالات ایشان از بین میرفت، نه تنها همهی زحمات حضرت محمد (ص)، بلکه همهی زحمات همهی 124000 پیامبر بی نتیجه میماند.
اینجاست که اهمیت ویژهی روز غدیر معلوم میشود.
در چنین روزی خداوند مهربان این مژده را به مردم داد که: برای مردمِ همهی زمانها، تا قیام قیامت افرادی را در نظر گرفته و انتخاب کرده که با همان مهربانی، با همان شجاعت، با همان علم و عقلِ پیامبر، در کنار مردم باشند و آنها را به سمت خوشبختی در این دنیا و رسیدن به بهشت در آن دنیا راهنمایی کنند.
در روز عید غدیر، این خبر خوشحال کننده به مردم رسید که: بعد از پیامبر، خدای مهربان آنها را بدون یک پدر دلسوز رها نمیکند. بلکه مردمِ هر زمانی یک پدر دلسوز و مهربان، یک راهنما، یک امام دارند که اگر به او مراجعه کنند، دست خالی بر نمیگردند.
در روز غدیر همه دانستند خدای مهربان 12 جانشین برای پیامبر خود انتخاب کرده که به هر 12 نفرشان، مانند پیامبر، همهی علم و کمالات را داده. آنها وارث پیامبر و جانشین او هستند. داناتر، مهربانتر، شجاعتر و بهتر از آن 12 نفر هیچ کسی در کل خلقت وجود نداشته و ندارد.
در روز عید غدیر، پیامبر نه تنها حضرت علی را به عنوان جانشینِ بعد از خودشان معرفی کرد و فرمود بعد از من سرپرست شما، پدر شما، باب هدایت شما، کلید بهشت شما، ... علی بن ابیطالب است؛ بلکه 11 فرزند از نسل امیر مومنان را هم به امر خدا به عنوان هدایتگران بعدی معرفی کرد.
در آن روز مهم، پیامبر به همه اعلام کرد مطالب مهمی باقی مانده که فرصت نشده به آنها بپردازند اما جای نگرانی نیست؛ چراکه همهی علم پیامبر در علی بن ابیطالب جمع است و به امر خدا سرپرستیِ مردم پس از رسول خاتم به امیر مومنان میرسد و بعد از ایشان به فرزندشان حسن و سپس به حسین و بعد، به 9 فرزند از نسل حسین که آخرین شان مهدی است.
اگر غدیر نبود، فایدهی عیدهای دیگر چه بود؟
فایدهی عید مبعث چه بود وقتی خداوند خودش میفرماید ای پیامبر اگر پیام غدیر را به مردم نرسانی، رسالتت را که برایش مبعوث شدهای انجام ندادهای؟!
"یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَه"[5]
ای پیامبر؛ آن چیزی را که در مورد علی و فرزندان علی به تو نازل کردیم، به مردم ابلاغ کن؛ که اگر نکنی، رسالتت را انجام ندادهای.[6]
پس بیاییم از خدای مهربان به خاطر این لطفی که به ما کرد و بعد از پیامبر هم برای مردم هر زمانی یک سرپرست قابل اعتماد و دلسوز قرار داد تشکر کنیم.
البته با کمال تأسف، مردم قدر این نعمتهای بزرگ را ندانستند و کاری کردند که 11 امام، مظلومانه شهید شدند و به همین دلیل خداوند متعال دوازدهمین امام را از دسترس مردم خارج کرد تا جانش در امان بماند. حضرت مهدی که پیامبر در روز غدیر به آمدنشان بشارت داد، آخرین وارث و تنها موعود زندهی غدیر است که به خاطر بی توجهی و نادانی مردم، سالها در غیبت است.
در این روز بزرگ که به برکتش دعاها به اجابت نزدیکترند، دعا کنیم تا تنها یادگار زندهی غدیر یعنی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف زودتر ظهور کنند و همه بتوانیم در کنار ایشان در امنیت و آرامش و سلامت و نعمت و خوشبختی و ... زندگی کنیم.
[1] امام صادق علیه السلام میفرمایند: "وَ هُوَ عِيدُ اللَّهِ الْأَكْبَرُ": بحارالانوار، ج 95، ص 303.
[2] امام صادق علیه السلام میفرمایند: "مَا بَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ نَبِيّاً إِلَّا وَ تَعَيَّدَ فِي هَذَا الْيَوْمِ وَ عَرَّفَ حُرْمَتَه": همان.
[3] امام باقر علیه السلام میفرمایند: "فَلَمْ تَزَلِ الْأَنْبِیاءُ تُبَشِّرُ بِمُحَمَّدٍ ص" یعنی: پیامبران همواره به [آمدن] حضرت محمد (ص) بشارت میدادند: بحارالانوار، ج 11، ص 48. از اینکه تمامی پیامبران به آمدن رسول خاتم بشارت داده اند مشخص میشود ایشان دارای ویژگیهای منحصر به فردی بوده اند که دیگران فاقدش بودند. رسول رحمت میفرمایند: "إِنَّ اللَّهَ فَضَّلَ أَنْبِیاءَهُ الْمُرْسَلِینَ عَلَى مَلَائِكَتِهِ الْمُقَرَّبِینَ وَ فَضَّلَنِی عَلَى جَمِیعِ النَّبِیینَ وَ الْمُرْسَلِین" یعنی: همانا خداوند، پیامبرانِ مرسل خویش را بر فرشتگان مقرّبش برتری داد و مرا بر تمامی پیامبران و مرسلان: همان، ص 140.
[4] "وَ لَمَّا أَكْثَرَتْ قُرَیشٌ أَذَاهُ وَ ضَرْبَهُ قَالَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِقَوْمِی فَإِنَّهُمْ لَا یعْلَمُونَ فَلِذَلِكَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیم (سوره قلم، آیه 4)" یعنی وقتی آزار و اذیت های قریش زیاد شد [پیامبر] گفت «خدایا قومم را ببخش چراکه آنها نمیدانند [و نمیفهمند چه کار میکنند]» برای رفتارهای اینچنینیِ ایشان بود که خداوند فرمود «به راستی که تو را خویی والاست»: مجموعه ورام، ج 1، ص 99.
[5] قرآن کریم، سوره مائده، آیه 67.
[6] امام باقر علیه السلام میفرمایند: "لَمَّا أَمَرَ اللَّهُ نَبِیهُ أَنْ ینْصِبَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع لِلنَّاسِ وَ هُوَ قَوْلُهُ تَعَالَى یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیكَ مِنْ رَبِّكَ فِی عَلِی وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ أَخَذَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِیدِ عَلِی ع بِغَدِیرِ خُمٍّ وَ قَالَ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِی مَوْلَاه" یعنی: وقتی خداوند به پیامبرش امر کرد تا امیر مومنان را برای [سرپرستی] مردم منصوب کند و فرمود ای رسول؛ آنچه دربارهی علی از پروردگارت به سوی تو نازل شده، ابلاغ کن و اگر انجام ندهی، رسالتت را انجام ندادهای، رسول خدا دست علی (ع) را در غدیر خم گرفت و گفت هرکس من مولای اویم، پس علی مولای اوست: بحارالانوار، ج 37، ص 169.