مهارت‌ شکرگزاری

قسمت چهارم: شکرگزاری روزانه

maharatha

   

بسم الله الرحمن الرحیم

مهارت شکرگزاری

 

نویسنده: زهرا مرادی

   

شکرگزاری روزانه

کسانی که گواهی‌نامه‌ی رانندگی می‌گیرند، همه‌ی آنچه هر راننده‌ای باید بلد باشد تا بتواند درست رانندگی کند، یاد گرفته‌اند. اما ...         اما لزوما مهارت کافی برای رانندگی ندارند. باید مدتها پشت فرمان بنشینند و از این خیابان شلوغ به آن کوچه‌ی تنگ و از این میدان به آن بلوار بروند تا دستشان قشنگ راه بیفتد. اگر گواهی نامه بگیرند ولی پشت فرمان ننشینند، کم کم رانندگی یادشان می‌رود و با اینکه گواهی‌نامه دارند، نمی‌توانند به درستی رانندگی کنند.

آموزش‌های دیگر هم کم و بیش همین طورند. برای اینکه تبدیل به «مهارت» شوند، نیاز به تمرین عملی و مداوم دارند. وگرنه آن آموخته‌ها کم کم فراموش و بی مصرف می‌شوند.

در این درسنامه تلاش کردیم درباره‌ی شکرگزاری صحیح، اهمیت شکرگزاری و نتایج شکرگزاری نکات مهمی را با هم بررسی کنیم. ولی صرفا با مطالعه‌ی این چند صفحه، هرقدر هم نکات خوب و مهمی در آن بوده باشد، کسی «مهارت» شکرگزاری را به دست نمی‌آورد. مهارت، تمرین و ممارست می‌خواهد. یعنی هر روز باید شکرگزاری را تمرین کنی. وگرنه فقط یک بُقچه به دانستنی‌های بی مصرفت اضافه شده!

اگر واقعا دنبال تغییر محسوسی در حال خودت و اوضاع زندگی‌ات هستی، شکرگزاری روزانه را جدی بگیر. با شکرگزاری روزانه، بعد از مدتی، مهارت شکرگزاری را به دست می‌آوری و در هر لحظه و هر مکان و هر حال و روزی، شکرگزار خدا خواهی بود. آن وقت است که حال خوبت دیدن دارد!

لیست شکرگزاری ات را یک جا ثبت کن. داخل لپتاپ، گوشی، دفترچه، ... فرقی نمی کند کجا، اما جایی باشد که بتوانی شکرگزاری های روزهای آینده را هم را به آن اضافه کنی. سعی کن هر روز 10 نعمت جدید که قدردان‌شان هستی را به لیست قبلی اضافه کنی. اشکالی ندارد که نعمتهای روز قبل را تکرار کنی، ولی به جز موارد تکراری، ده نعمت جدید را هم به لیست شکرگزاری هایت اضافه کنی.

برای شکرگزاری صرفا به دنبال اتفاق های بزرگ نباش. خوشی های کوچک را هم در نظر بگیر. مثل لذت نوشیدن آب گوارایی که بعد از تشنگی به آدم دست می دهد. (خدایا شکرت؛ شکرت به خاطر این آب گوارا و شکرت به خاطر اینکه اونقدر سلامت بودم که تونستم این آب رو بنوشم و از خوردنش لذت ببرم. یادم نمیره روزی رو که به شدت سرما خورده بودم و از زور گلودرد، آب دهنم رو هم به زور قورت می دادم، چه برسه یک لیوان آب، اونم آب خنک!) یا خدایا شکرت به خاطر آفرینش سیب؛ به خاطر آرامش هنگام خواب؛ به خاطر عطر خاک باران خورده، ...

سهم شکرگزاری امروزت را همین الان انجام بده. از فردا، می‌توانی شبها قبل از خوابیدن یا روزها به محض بیدار شدن، انجامش دهی. کار سختی نیست. می توانی مثل من، به همین سادگی بنویسی:

-    خدایا شکرت که یک روز دیگه هم بهم فرصت زندگی دادی.

-    خدایا شکرت که امروز تونستم برای دوستم هدیه‌ای بخرم و خوشحالش کنم.

-    خدایا شکرت که الان در امنیت و آرامش در رختخوابم دراز کشیدم / در اتاقم نشسته‌ام.

-    خدایا شکرت که امروز غذایی برای خوردن داشتم و اونقدر سلامت بودم که تونستم غذام رو بخورم.

-    خدایا شکرت برای وجود مامان و بابام

-    خدایا شکرت به خاطر سلامتی پدر و مادرم

-    خدایا شکرت به خاطر نعمت عقلی که بهم دادی تا بتونم به کمک اون درست رو از نادرست تشخیص بدم.

-    خدایا شکرت برای چشم‌های سالمم، گوش‌های سالمم، دستهای سالمم، پاهای سالمم، دندان‌های سالمم، قلب سالمم، کلیه‌های سالمم، پوست شادابم، موهای سرم، مغز سالمم، اعصاب سالمم، دستگاه گوارش سالمم، ...

-    خدایا شکرت به خاطر قدرت تحرکم

-    خدایا شکرت به خاطر قدرت تکلمم

-    خدایا شکرت برای وجود دوستام

-    خدایا شکرت که فلان موضوع به خیر گذشت.

-    خدایا شکرت برای اینکه اجازه دارم باهات صحبت کنم، ازت درخواست کنم و بابت این همه نعمت، ازت تشکر کنم.

...

   

احتمالا تو هم مثل من، در همین تمرین روز اول، به این نکته اعتراف می کنی که: «اوووه انقدر نعمتهایی که خدا بهم داده، زیادن که نمی‌تونم بابت همه‌شون دونه دونه خدا رو شکر کنم.»

درست است که نعمتهای خدا به هر کدام از ما بیشمار و بی حساب است، و نمی توانیم تک تک آنها را نام ببریم و بابتش تشکر کنیم؛ اما این نکته نباید ما را از به زبان آوردن لااقل تعدادی از آنها، غافل کند. هر روز تعدادی از آنها را با توجه نام ببریم و به خاطرشان شکرگزاری کنیم و در نهایت برای اینکه به عظمت لطف و احسان خدا اقرار کرده باشیم، بگوییم «الْحَمْدُ لِلَّهِ‏ كَمَا هُوَ أَهْلُه‏» یعنی خدایا؛ من که از عهده ام بر نمی آید آنطور که شایسته است، از تو تشکر کنم. به همین دلیل می گویم حمد و سپاس مخصوص توست، آنگونه که شایسته ی وجودی مثل توست!

اینجاست که فرشته هایی که قرار است میزان حمد و تشکر ما را بنویسند، از عظمت بی انتهای حمدی که گفتیم، از نوشتن در می مانند و رو به خدا می گویند ما چطور چنین حمدی را که شایسته ی وجودی مثل تو باشد، و پاداش متناسب با آن را ثبت کنیم؟ خدا هم در جواب می فرماید شما همان چیزی را که بنده ام گفت، به همان صورت بنویسید؛ ثوابش با خود من![1]

به عنوان نکته‌ی آخر، یادت باشد شکرگزاری، خودش به تنهایی یک نعمت است که باید به خاطر این که فرصت انجامش را داشته‌ای بابتش شکر جداگانه‌ای انجام دهی!

 

     

در مسیر کسب مهارت شکرگزاری، برایت آرزوی موفقیت می کنم.

   

راستی؛ یک سوال!

به نظرت در بین این همه نعمت رنگ به رنگ، کدام نعمت از بقیه ارزشمندتر است؟ اگر دوست داشتی، می توانی نظرت را با ما هم در میان بگذاری.

 


[1] امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: "مَنْ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ كَمَا هُوَ أَهْلُهُ‏ شَغَلَ كُتَّابَ السَّمَاءِ قُلْتُ وَ كَيْفَ يَشْغَلُ كُتَّابَ السَّمَاءِ قَالَ يَقُولُونَ اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ الْغَيْبَ قَالَ فَيَقُولُ اكْتُبُوهَا كَمَا قَالَهَا عَبْدِي وَ عَلَيَّ ثَوَابُهَا‏" یعنی: شکر هر نعمتی، آن است که از محارم الهی خودداری شود: بحارالانوار، ج 90، ص 212.

   

 

بنیاد علمی فرهنگی محمد (ص)

 

 

logo-samandehi

جستجو