مهارت‌ عذرخواهی

قسمت اول: فرهنگ عذرخواهی، کمبود جدّی جامعه‌ی ما

maharatha

   

بسم الله الرحمن الرحیم

مهارت‌ عذرخواهی

 

نویسنده: زهرا مرادی

   

فرهنگ عذرخواهی، کمبود جدّی جامعه‌ی ما

«مهارت عذرخواهی» بخش مهمی از «سواد زندگی» است و اگر کسی در این مهارت، ضعف داشته باشد، با مشکلی جدی مواجه خواهد شد. وزیر باشی، وکیل باشی، پیک موتوری باشی، فرزند باشی، والد باشی، همسر باشی، فوق دکترا داشته باشی، بیسواد باشی، ... «مهارت عذرخواهی» که نداشته باشی، یک چیز بزرگ در زندگی‌ات کم داری.

اما با وجود اهمیت بالای «مهارت عذرخواهی»، یکی از کمبودهای جدّی و آزاردهنده در جامعه‌ی ما، نبودِ مهارت و فرهنگِ «عذرخواهی» است.

-     شخصی، با موتور به پیاده رو می‌آید و نه تنها از زحمتی که برای عابران ایجاد کرده، عذرخواهی نمی‌کند، بلکه جواب اعتراض مردم را هم با حرف‌های زشت می‌دهد.              چرا؟ چون فکر می‌کند تا وقتی پلیس یا کسی که زورش به او برسد، نباشد، هر جور که دلش بخواهد می‌تواند رفتار کند. حالا بقیه ناراحت شدند هم فدای سرش!

-     دو ساعت از وقتی که از مطب دکتر گرفته‌ای، گذشته ولی دکتر نیامده. وقتی هم که می‌آید، بابت تاخیرش از بیماران، عذرخواهی نمی‌کند.          چرا؟ چون خودش را خیلی بالاتر از بیماران می‌بیند و فکر می‌کند این، بیماران هستند که به او محتاجند، نه او به آنها!

-     همسایه‌ی بغلی ساخت و ساز دارد، ساعت دو نصفه شب، بار خالی می‌کند و با سر و صدایش کل کوچه را از خواب می‌پراند، ولی به خودش زحمت عذرخواهی از همسایه‌ها را نمی‌دهد.        چرا؟ چون به نظرش، این سر و صداها در کار ساخت و ساز کاملا طبیعی است و چرا باید بابت کاری که چاره‌ی دیگری برای انجامش نیست، از بقیه عذرخواهی کند.

-     در اثر سهل انگاریِ مسوولان، قطار باری که حامل مواد خطرناک شیمیایی و سوختنی بوده، از ریل خارج شده و انفجار بزرگی رخ داده. چند نفر کشته شده‌اند و ساختمان‌های زیادی هم تخریب شده. ولی وزیر راه از مردم عذرخواهی نمی‌کند.        چرا؟ چون تقصیر رییس قطار و سوزن‌بان بوده که کارشان را درست انجام نداده‌اند، به وزیر، چه ربطی دارد؟! (این استدلال مثل این می‌ماند که کودک شش ساله‌ای، گلدان عتیقه‌ی صاحبخانه را بشکند ولی پدر و مادر بچه، به روی خودشان نیاورند و بگویند مگر ما گلدان را شکسته‌ایم که عذرخواهی کنیم؟!)

-     حرف دوستت را بد متوجه شده‌ای و با او به تندی رفتار کرده‌ای، وقتی می‌فهمی اشتباه از تو بوده، بدون اینکه از او بابت رفتارت عذرخواهی کنی، به گفتن این جمله اکتفا می‌کنی که: «من فکر کردم منظورت فلان بوده!»              چرا؟ چون هیچ کس به تو یاد نداده وقتی بابت رفتارت خواسته یا ناخواسته کسی را می‌رنجانی، باید از او عذرخواهی کنی.

    

وقتی فرهنگ عذرخواهی، در جامعه‌ای رواج نداشته باشد، آن جامعه، کم کم دچار پریشانی و تنش می‌شود. آدم‌هایی که بابت رفتار نابجای دیگران، آزرده شده‌اند و از آنها دلجویی و عذرخواهی صورت نگرفته، دچار یک خشم درونی می‌شوند که آن را یک جای دیگری از جامعه، خالی می‌کنند. بعضی‌ها هم سَرخورده می‌شوند و با انرژی کمتری در نقش‌های اجتماعی خود ظاهر می‌شوند که ضررش باز به جامعه بر می‌گردد. از طرفی، آنها هم یاد می‌گیرند تا جای ممکن عذرخواهی نکنند و چون قرار نیست بابت اشتباهات‌شان از کسی عذرخواهی کنند، کمتر به عواقب رفتارشان و تاثیر آن بر دیگران توجه می‌کنند. خلاصه، این چرخه‌ی ناجور، آنقدر ادامه پیدا می‌کند که فضای جامعه کاملا بیمار و غیر قابل تحمل شود.

به همین دلیل، بسیاری از کشورهای پیشرفته، برای جلوگیری از اینکه حال جامعه‌شان بد بشود و در مسائل اقتصادی، صنعتی، علمی و ... عقب بمانند، یک تصمیم هوشمندانه گرفته‌اند. آنها «عذرخواهی» را جزو مهارت‌های ضروری در سیستم آموزش و پرورش خود قرار داده‌اند و تلاش می‌کنند جامعه‌شان را از کودکی به این مهارت مجهز کنند.

ما هم اگر می‌خواهیم حال و روز جامعه‌مان و در نتیجه حال خودمان بهتر شود، باید فرهنگ عذرخواهی را در جامعه جا بیاندازیم. اثرگذارترین و کم هزینه‌ترین روش برای این اتفاق، آموزش اصولیِ مهارت عذرخواهی از کودکی است. هرچه سنّ آموزش این مهارت، عقب‌تر بیفتد، کار، سخت‌تر می‌شود. طبیعتا این فرهنگ سازی، مستلزمِ برنامه‌ریزی‌های کلان و توجه ویژه‌ی مسوولان در حوزه‌های مختلف، خصوصا آموزش و پرورش است. ولی، معنای این حرف، این نیست که من و شما دست روی دست بگذاریم تا یک برنامه‌ی جامع و هماهنگ، از سوی مسوولان ارائه شود. می‌توانیم از خودمان شروع کنیم. اگر مهارت عذرخواهی را یاد بگیریم و در زندگی به کار ببندیم، کم کم اطرافیان‌مان هم از ما تاثیر می‌گیرند و آنها هم بابت اشتباهات‌شان راحت‌تر عذرخواهی می‌کنند.

به نظرت چرا ما اهل عذرخواهی کردن نیستیم؟ چرا انقدر عذرخواهی برایمان سخت است؟ چرا برای عذرخواهی نکردن، هزارجور توجیه و بهانه در آستین‌مان داریم؟ با قسمت دوم درسنامه، همراه شو تا شاید به جواب این سوال‌ها کمی نزدیک تر شویم.

 

بنیاد علمی فرهنگی محمد (ص)

 

 

logo-samandehi

جستجو