بسم الله الرحمن الرحیم
درس گفتارهایی از: مسعود بسیطی
با اهتمام: زهرا مرادی
دورهی «تغییر مثبت » زیرمجموعهی مباحث «مهارتهای زندگی» است که در دو درس ارائه میگردد و مناسب گروه سنی 17 سال به بالاست. در این دوره، الگویی ساده جهت ایجاد خصلتهای خوب و عقلانی معرفی میشود. همچنین مخاطبان با موانع تغییر عادات بد و راهکار برطرف ساختن این موانع آشنا خواهند شد.
درس اول: چگونه واجد خصلتهای رفتاریِ خوب و عاقلانه گردیم؟
مقدمه
در دورهی «رویش» با عقل و جنود آن به عنوان ابزار و نعمتی الهی برای تشخیص خوب از بد آشنا شدیم. دانستیم که توجه، تصدیق و عمل به عقل و جنود آن، نور عقل را زیاد میکند. در مقابل، بی اعتنایی به تشخیص عقل، کفران این نعمت بزرگ محسوب میشود و سبب محجوب شدن نور عقل میگردد.
اما با وجود همهی این دانستهها گاهی در انجام مداوم یک رفتار عاقلانه و یا پرهیز از عملی نادرست دچار مشکل میشویم. در این جلسه به ارائهی الگویی ساده برای ایجاد خصلتهای خوب و عقلانی میپردازیم و در جلسهی آینده به موانع تغییر عادات بد و راهکار برطرف ساختن این موانع خواهیم پرداخت.
پنج گام اساسی برای ایجاد یک خصلت پسندیده و عقلانی
به منظور دارا شدنِ صفات و ویژگیهای اخلاقی پسندیدهای همچون راستگویی، حق پذیری، خوش خلقی، گذشت، مهرورزی، امانتداری، پشتکار، وفای به عهد، ...[1] و به طور کلی هر رفتاری که عقل، درستی و خوبیِ آن را تشخیص میدهد، میتوان از الگوی زیر که شامل 5 مرحلهی اساسی است، پیروی نمود:
الف) تصدیق و پذیرش
مرحلهی نخست برای ایجاد یک خصلت خوب (عاقلانه) آن است که به تشخیص عقل احترام بگذاریم (تشخیص عقل را تصدیق نماییم) و بدون توجیه و عذرتراشی رفتاری را که عقل تایید میکند، بپذیریم. اما در برخی مواقع نمی خواهیم قبول کنیم که ترک یک عادت ناپسند و یا انجام یک رفتار عاقلانه خوب است. مثلا:
- به شخصی که همیشه ماشین خود را با آب شهری و با شلنگ می شوید گفته می شود «این کار اسراف است؛ نباید آب تصفیه شده را اینگونه هدر بدهی؛ آن هم در این اوضاع کم آبی.» اما از آنجا که فرد نمی خواهد اشتباه خود را بپذیرد شروع به «انکار» می کند و می گوید: «حالا همه چیز این مملکت درست است، فقط شستن ماشین ما ایراد دارد؟!»
- به فردی که سیگاری است از مضرات سیگار گفته می شود اما چون نمی خواهد سیگار کشیدن را ترک کند، به جای تصدیق سخن حق طرف مقابل، می گوید: «ای بابا! ما از همه جا می کشیم، این هم رویش!»
مثلا:
- تصدیق کنم و بپذیرم که اسراف کردن آب، بد است؛
- تصدیق کنم و بپذیرم که سیگار نکشیدن خوب است؛
- تصدیق کنم و بپذیرم که تماشا کردنِ فیلم غیر اخلاقی بد است؛
- تصدیق کنم و بپذیرم که رازداری خوب است؛
- تصدیق کنم و بپذیرم که دروغگویی بد است؛ ...
ب) تصمیم و تعهّد
پس از آنکه پذیرفتیم خصلت اخلاقی مورد نظر، پسندیده و عقلانی است، تصمیم بگیریم به آن عمل نماییم. با خود عهد ببندیم به آن فعل عقلانی و شایسته عامل گردیم. توجیه نکنیم، چانه نزنیم. حال که پذیرفته ایم و تصدیق کرده ایم کار خوبی است، درنگ نکنیم، بلکه تصمیم بگیریم به آن عمل نماییم. مثلا:
- پذیرفته ایم که عبادت خدا آنگونه که خود خواسته، عقلانی است، نگوییم از ماه رمضان نمازم را مرتب می خوانم (از همین الان شروع کنیم).
- پذیرفته ایم که معاشرت با فلان دوست برای مان ضرر دارد، نگوییم حالا این مهمانی را هم که دعوتم کرده شرکت کنم بعد.
گاهی برای آنکه از عهدهی این عهد و پیمان برآییم ناگزیریم نفس خود را گول بزنیم![2] چراکه نفس آدمی از انجام کارهای سخت و بزرگ شانه خالی میکند. به عنوان نمونه اگر فرد سیگاری بگوید «دیگر تا آخر عمر سیگار نمیکشم» نفس، زیر بار نمیرود. نتیجهی چنین عهدی این میشود که اجرای تصمیم را به زمانی دیرتر موکول میکند. مثلا میگوید «امروز که نصفش گذشته؛ پس از فردا صبح ترک میکنم» و از بیمِ آنکه قرار است تا آخر عمر سیگار نکشد، تا صبحِ فردا هرقدر میتواند سیگار میکشد. اما اگر چنین فردی نفس خود را گول بزند و بزرگیِ پروژه را به نفس نشان ندهد، در اجرای تصمیمش موفقتر خواهد بود. مثلا بگوید «تصمیم میگیرم از الان تا ساعت پنج سیگار نکشم». چون بازهی زمانیِ کوتاهی انتخاب کرده، نفس در مقابل تصمیمش جبهه نمیگیرد. ساعت پنج به شیوهای دیگر نفس را گول بزند. مثلا بدون آنکه حرفی از ترک سیگار به میان آورد، به سینما یا مکانی برود که سیگار کشیدن در آن محل ممنوع است. اگر به همین ترتیب تا چند روز نفس را گول بزند، کم کم نکشیدن سیگار برایش راحت تر میشود.
ج) طلب و مراجعه
وقتی تصمیم گرفتیم یک خصلت پسندیده (مانند مهربانی نسبت به پدر و مادر؛ یا حفظ زبان از بدگویی؛ یا حق پذیری؛ یا ...) در خود ایجاد نماییم، از خدا و جانشین قدرتمند او بخواهیم تا در انجام تصمیممان ما را یاری فرمایند و اراده ی ما را در انجام عهدی که با خود بستهایم تقویت نمایند. دعا در درگاه خالق مهربان و مراجعه به سرچشمهی خوبیها و عقل کامل دوران – حضرت مهدی علیه السلام – راه میان بُری برای موفقیت در اجرای تصمیممان خواهد بود. با زبان مادری از حجت خدا - این پدر دلسوز و مهربان – طلب نماییم تا ما را در مسیر رشد و کمال یاری فرماید؛ از کرم و لطف ایشان که رحمت واسعهی خداوند رحمان و رحیم هستند،[3] به دور است که درخواستمان را بی پاسخ بگذارند.
د) مراقبت
باید همواره مراقب باشیم به عهدی که با خود بستهایم پایبند بمانیم. در این راستا میتوانیم از نکات اجرایی زیر استفاده نماییم:
- یادآوری از طریق نشانهها:
مُدام تصمیمی را که در جهت رشد خودمان گرفتهایم به خود یادآوری نماییم. میتوانیم از نشانههای متعددی برای این یادآوری بهره بجوییم. مثلا با چسباندن یک جملهی تذکری روی مانیتور کامپیوتر یا با گذاشتن یک عکس عبرت انگیز داخل کیف پولمان، یا با تغییری خاص در چیدمان اتاق کار، ...
- توجه به نتیجهی عمل:
به طور مستمر به فواید و پاداشهای حاصل از تصمیممان توجه نماییم. اگر در حال ترک یک عادت ناپسند هستیم، به رنجها و خسارات ناشی از آن رفتار بیاندیشیم. آنقدر این کار را انجام دهیم تا دیگر حس لذت انجام آن فعلِ غیر عقلانی از حس رنج و خسارت ناشی از آن، بیشتر نباشد.
- قرار نگرفتن در موقعیتهای خاص:
مراقب باشیم در موقعیتی قرار نگیریم که نسبت به تصمیم و تعهدمان سُست گردیم. مثلا چنانچه تصمیم گرفتهایم از دیگران بدگویی نکنیم، در جمعی که افراد از سر بیکاری و لاقیدی پشت سر دیگران صحبت میکنند، ننشینیم؛ و یا اگر در حال ترک سیگار هستیم، با دوستان سیگاری معاشرت نکنیم تا دوباره نسبت به سیگار کشیدن ترغیب یا تحریک نگردیم.
- حاضر دیدنِ خدا و حجتش:
پیش از انجام هر کاری به این موضوع توجه نماییم که همواره در محضر خدا و حجتش هستیم و ایشان بر اعمال و رفتار و حتی نیتهای ما آگاه هستند.[4] این توجه سبب میشود نسبت به تعهدمان مبنی بر انجام کار درست (عاقلانه) سست نگردیم. بسیار اتفاق افتاده که در حضور کودک یا نوجوانی کم سن و سال از انجام برخی خطاها شرم کرده، مرتکبش نشده ایم. آیا خدا و حجت زندهاش را به اندازهی حضور یک نوجوان حاضر نمی بینیم؟
بنابراین، هرگاه وسوسه به انجام کاری ناشایست (غیر عقلانی) شدیم این کلام خداوند را به خاطر آوریم که فرمود:
«أَلَمْ یعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یرَى»[5]
آیا [آدمی] ندانسته است که خدا او را میبیند؟
ه) کنترل و محاسبه
اصلاح رفتار، بدون کنترل و محاسبه در آدمی نهادینه نمیشود.[6] کنترل، سبب می شود فرد در مسیری که تصمیم گرفته و با خود عهد بسته تا در آن گام بر دارد، باقی بماند. تا زمانی که آدمی عملکرد خود را مورد بررسی و محاسبه قرار ندهد متوجه میزان انحراف از مسیرش نمی شود و طبیعتا گامی نیز در جهت اصلاح مسیر بر نمی دارد.
در مکتب تربیتی اهل بیت علیهم السلام همواره به مردم تذکر داده شده تا نیّات، رفتار و گفتار خود را مورد محاسبه قرار دهند.[7] نقش «محاسبه» در تربیت آدمی از چنان اهمیتی برخوردار است که اهل بیت علیهم السلام به عنوان مربیان الهی فرمودهاند:
«از ما نیست کسی که نفس خود را هر روز محاسبه نکند و اگر عمل خیری انجام داده بود، خدا را به سبب آن شکر کند و از خدا توفیق فزونی بخواهد؛ و چنانچه عمل بدی را انجام داده بود، از خدا طلب بخشش نماید و به سوی خدا باز گردد (دیگر آن عمل را انجام ندهد)»[8]
ما نیز می توانیم از همین روش تربیتی، در نهادینه سازیِ خصلت اخلاقی مورد نظرمان بهره جوییم. در انتهای هر روز عملکرد خود را مورد بررسی قرار دهیم. چنانچه در انجام تصمیممان مبنی بر ایجاد آن ویژگی اخلاقی موفق بودهایم، از خدا و حجتش بابت این توفیق، تشکر کنیم و توفیق روزافزون طلب نماییم. اگر هم به هر دلیلی بر عهد و تصمیممان عمل نکرده بودیم، نا امید نشویم بلکه تجدید عهد نماییم و دوباره شروع کنیم. چنانچه عملی غیر عقلانی انجام داده ایم و موجبات نارضایتی خدا و حجتش را فراهم نموده ایم، طلب بخشش نماییم و تصمیم بگیریم بیش از پیش مراقب رفتار خود باشیم.
افزایش انگیزه برای انجام فعل عقلانی
یکی از موضوعات مهمی که در مسیر نهادینه سازی یک خصلت خوب اخلاقی مطرح میشود، بحث «انگیزه» است.
- می دانم و تصدیق میکنم برای موفقیت در تحصیل باید بیشتر درس بخوانم. تصمیم میگیرم از این به بعد وقت خود را پای بازی کامپیوتری هدر ندهم؛ اما به محض اینکه برای انجام تکالیفم پای کامپیوتر مینشینم، وسوسه میشوم اول بازی دیروز را تمام کنم.
- می دانم و تصدیق میکنم خدا را باید آنگونه که خودش دوست میدارد عبادت کنم، نه آنطور که خودم دوست دارم. تصمیم میگیرم برای رضایت خدا نماز بخوانم؛ اما دلم نمیآید لاک ناخنهایم را برای گرفتنِ وضو پاک کنم.
- می دانم و تصدیق میکنم عصبانیت بد است. تصمیم میگیرم خود را کنترل کنم و در مواقعی که شرایط ناراحت کنندهای پیش میآید، رفتار زنندهای از خود نشان ندهم؛ اما وقتی غذایی که همسرم در حال آماده کردنش بود، میسوزد از کوره در میروم و او را بی عرضه خطاب میکنم.
«چگونه انگیزهی خود را برای انجام کار عقلانی بالا ببرم و بر عهد و پیمانی که با خود بستهام باقی بمانم؟»
بهترین و اثربخشترین راهکار برای افزایش انگیزه آن است که ذهن خود را متوجه دستاوردهای رفتارمان نماییم؛ سپس وزن آنچه در این رفتار به دست خواهیم آورد را با وزن چیزی که از دست میدهیم مقایسه کنیم. به عبارت دیگر:
- اگر فعلی بد است و تصمیم گرفتهایم آن را ترک کنیم، به خسارتها، رنجها و ضررهایی که از انجام دادن این کار به ما خواهد رسید توجه کنیم. ببینیم وزن آنچه از دست می دهیم بیشتر از چیزی است که به دست خواهیم آورد. پس خود را متضرر نسازیم.
- اگر برای انجام رفتار پسندیدهای با خود عهد بستهایم، ذهن خود را متوجه پاداشها و فواید حاصل از آن نماییم. ببینیم وزن آنچه به دست می آوریم بیشتر از چیزی است که از دست می دهیم. پس این معامله را انجام دهیم.
این روش، سبب میشود انگیزهی ما برای انجام فعل عقلانی یا ترک فعل نادرست، قویتر شود. البته نه یکبار؛ بلکه باید مُدام به تبعات این کار توجه کنیم. ببینیم (وزن کنیم) با انجام هر فعلی چه از دست میدهیم و چه به دست میآوریم؟ مثلا:
- با بازی کامپیوتری چه به دست میآورم؟ "خوش میگذرانم". چه از دست میدهم؟ "عمر و فرصتی را که دیگر بر نمیگردد".
- با کشیدن سیگار چه به دست میآورم؟ "لذت میبرم". چه از دست میدهم؟ "سلامتی خود را".
- با داد و بیداد و بد دهنی چه به دست میآورم؟ "دلم خنک میشود". چه از دست میدهم؟ "احترام و اعتبار خود را".
امیر مومنان چه زیبا فرمودهاند:
«عِبَادَ اللَّه زِنُوا أَنْفُسَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُوزَنُوا وَ حَاسِبُوهَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تُحَاسَبُوا»[9]
ای بندگان خدا؛ [نیّات، رفتار و عملکرد] خود را وزن کنید پیش از آنکه [با میزان الهی] مورد وزن (سنجش) قرار گیرید؛ و نفسهایتان را مورد محاسبه قرار دهید پیش از آنکه مورد محاسبه قرار گیرید.
نکات مهم این جلسه:
- پنج گام اساسی برای ایجاد یک خصلت پسندیده و عقلانی عبارت است از:
الف) تصدیق و پذیرش
ب) تصمیم و تعهد
* گاهی برای آنکه از عهدهی این عهد و پیمان برآییم ناگزیریم نفس خود را گول بزنیم.
ج) طلب و مراجعه
* دعا در درگاه خالق و مراجعه به امام زمان، راه میان بُری برای موفقیت در اجرای تصمیممان است.
د) مراقبت
* یادآوری از طریق نشانهها / توجه به نتیجهی عمل / قرار نگرفتن در موقعیتهای خاص / حاضر دیدنِ خدا و حجتش
ه) کنترل و محاسبه
* اصلاح رفتار بدون کنترل و محاسبه در آدمی نهادینه نمیشود.
- برای افزایش انگیزه جهت نهادینه سازیِ یک خصلت خوب یا ترک یک عادت ناشایست، بهتر است ذهن خود را متوجه دستاوردهای رفتارمان نماییم و سپس وزن آنچه را از این رفتار به دست میآوریم با وزن آنچه از دست میدهیم مقایسه کنیم.
[1] . این صفات، همگی از جنود عقل محسوب میشوند. علاقمندان به آشنایی با جنود عقل میتوانند کتاب چگونه عاقل تر شویم؟ را مطالعه فرمایند.
[2] . امیر مومنان می فرمایند: "خَادِعْ نَفْسَكَ فِی الْعِبَادَةِ وَ ارْفُقْ بِهَا وَ لَا تَقْهَرْهَا ..."در عبادت خدا [که عمل به عقل و جنود آن برترین نوع عبادت محسوب می گردد: اصول کافی، ج 1، ص 17] نفس خود را گول بزن و با آن مدارا کن و بر آن سخت نگیر [مثلا به یکباره کار سنگین از نفس نخواه]: بحارالانوار، ج 33، ص 509.
[3]. امام زمان، خود را رحمت واسعه ی پروردگار معرفی می کنند و می فرمایند: "فَلَوْ لَا أَنَّ رَحْمَةَ رَبِّكُمْ وَسِعَتْ كُلَّ شَیءٍ وَ أَنَا تِلْكَ الرَّحْمَة ..." یعنی: اگر نبود رحمت پروردگارتان که همه چیز را فراگرفته که من همان رحمت هستم ...: بحارالانوار، ج 53، ص 11؛ "وَ الْغَوثُ وَ الرَّحمَةُ الواسِعَة" یعنی: فریاد رس و رحمت واسعه: فرازی از زیارت آل یاسین.
[4] . خداوند در قرآن کریم به بندگانش هشدار میدهد: "یا أَیهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ ... إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلَیكُمْ رَقیباً" یعنی: ای مردم؛ در برابر مالک پرورش دهندهتان تقوا را رعایت کنید ... همانا خداوند، مراقب شماست: قرآن کریم، سوره نساء، آیه 1. ؛ "وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُون" یعنی: و بگو عمل کنید که به زودی خدا و فرستادهاش و مومنان عمل تان را خواهند دید: قرآن کریم، سوره توبه، آیه 105. امام صادق - ششمین جانشین و مبیّن قرآن پس از رسول خاتم - در تبیین آیهی شریفهی فوق فرمودهاند مراد خداوند از «مؤمنون» امامان علیهم السلام هستند: "سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ قَالَ هُمُ الْأَئِمَّةُ ع": بحارالانوار، ج 23، ص 353. ؛ همچنین اهل بیت علیهم السلام "عَینُ اللَّهِ النَّاظِرَةُ وَ أُذُنُهُ السَّامِعَة" یعنی: چشم بینای خداوند و گوش شنوای خداوند هستند: بحارالانوار، ج 26، ص 240.
[5] . قرآن کریم، سوره علق، آیه 14.
[6] . امیر مومنان میفرمایند: "ثَمَرَةُ الْمُحَاسَبَةِ صَلَاحُ النَّفْس" یعنی: نتیجهی محاسبه، اصلاح نفس است: مستدرک الوسائل، ج 12، ص 154.
[7] . به عنوان نمونه رسول خاتم و جانشینان ایشان فرموده اند: "حَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا" یعنی: نفس خود را حسابرسی کنید، پیش از آنکه مورد حسابرسی قرار بگیرید: بحارالانوار، ج 67، ص 73. ؛ و یا امیر مومنان فرموده اند: "مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ سَعِد" یعنی: کسی که نفس خود را محاسبه کند، سعادتمند میشود: مستدرک الوسائل، ج 12، ص 154.
[8] . امام کاظم علیه السلام فرمودهاند: "لَیسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یحَاسِبْ نَفْسَهُ فِی كُلِّ یوْمٍ فَإِنْ عَمِلَ خَیراً اسْتَزَادَ اللَّهَ مِنْهُ وَ حَمِدَ اللَّهَ عَلَیهِ وَ إِنْ عَمِلَ شَرّاً اسْتَغْفَرَ اللَّهَ مِنْهُ وَ تَابَ إِلَیه": بحارالانوار، ج 67، ص 72.
[9] . بحارالانوار، ج 4، ص 310.