گنجیشک و برف و باران

01

   

گنجیشک و برف و باران

 

گنجیشکِ من پر زد و رفت.

به لونه‌شون سر زد و رفت.
تو دشت و تو بیابون،
می‌باره برف و بارون.

گنجیشکِ من تنها رفته.
به کوه و صحرا رفته.
تو دشت و تو بیابون،
می‌باره برف و بارون.

گنجیشک اشی‌مشی،
می‌ترسم مریض بشی.
تو دشت و تو بیابون،
می‌باره برف و بارون.

تنت گرم و بارون سرده،
پَرت نرم و سرما درده.
تو دشت و تو بیابون،
می‌باره برف و بارون.

آبت کم بود یا دونه‌ت؟
برگرد و بیا خونه‌ت.
تو دشت و تو بیابون،
می‌باره برف و بارون.

 

شاعر: ثمین باغچه بان

    

 

بنیاد علمی فرهنگی محمد (ص)

 

 

logo-samandehi

جستجو