گنجیشک و برف و باران
گنجیشکِ من پر زد و رفت.
به لونهشون سر زد و رفت.
تو دشت و تو بیابون،
میباره برف و بارون.
گنجیشکِ من تنها رفته.
به کوه و صحرا رفته.
تو دشت و تو بیابون،
میباره برف و بارون.
گنجیشک اشیمشی،
میترسم مریض بشی.
تو دشت و تو بیابون،
میباره برف و بارون.
تنت گرم و بارون سرده،
پَرت نرم و سرما درده.
تو دشت و تو بیابون،
میباره برف و بارون.
آبت کم بود یا دونهت؟
برگرد و بیا خونهت.
تو دشت و تو بیابون،
میباره برف و بارون.
شاعر: ثمین باغچه بان