خشونت در آیین زرتشت

زنده پوست کندن انسان‌ها در آیین زرتشت پاک

hashie bala 

   

   

خشونت در آیین زرتشتی، مسئله‌ای است که موبدان آن را انکار می‌کنند. حال آنکه با نگاهی منصفانه و به دور از تعصبات کورکورانه، درمی‌یابیم که آیین زرتشتی در گذر تاریخ از خشن‌ترین مکاتب عقیدتی در جهان بوده است.

نمونه‌های بسیاری از خشونت‌ورزی را می‌توان در متن اوستا و متون پهلوی کلاسیک مشاهده نمود. از سر بریدن و ذبح کردن مخالفین گرفته، تا قتل‌عام میلیونی غیر زرتشتیان، به دست زرتشتیان، و بسیاری مسائل گوناگون که تبیین آن، مجالی بس فراوان می‌طلبد. به هر روی تاریخ دین زرتشتی و عملکرد بزرگان آن نیز گویای این نکته است که قتل و غارت مخالفین و غیرزرتشتیان برای آنان کردار نیک شمرده می‌شد. از آن جمله می‌توان به رفتارهای انوشیروان در عصر حکومتش نگریست.

گفتاری دگر که بسی جای شگفتی دارد، مجازاتِ مردم (اعم از گنهکار و بی‌گناه) به شیوه‌ی «زنده زنده پوست کندن» در آیین زرتشتی است. این حکم در اوستا نیز آمده است. در فرگرد نهم وندیداد، پاره‌ی چهل و نهم آمده است که اهورامزدا به زرتشت می‌گوید، اگر کسی بدون داشتن آگاهی دینی، مرده‌ای را (با آداب بسیار پیچیده و عجیب) تطهیر کند، زرتشتیان باید او را در بند کشند، سپس پوستش را از تن جدا نمایند و آن‌گاه سر از بدنش جدا کنند و گوشتش را جلوی لاشخورها بیندازند! در ترجمه جیمز دارمستتر (James Darmesteter) آمده است:

Ahura Mazda answered: 'The worshippers of Mazda shall bind him; they shall bind his hands first; then they shall strip him of his clothes, they shall flay him alive, hey shall cut the head off his head, and they shall give over his corpse unto the greediest of the birds of the beneficent spirit, unto the corpse eating birds, unto the ravens with these words [1]

 

Violence in zartosht 1

خشونت در زرتشت: زنده پوست کندن انسان‌ها در آیین زرتشت پاک

خشونت در زرتشت: زنده پوست کندن انسان‌ها در آیین زرتشت پاک

   

همین گفتار (فرگرد نهم وندیداد، پاره‌ی چهل و نهم) در ترجمه‌ی فارسی اوستا، به پژوهش دکتر دوستخواه[2]:

   

خشونت در زرتشت: زنده پوست کندن انسان‌ها در آیین زرتشت پاک

خشونت در زرتشت: زنده پوست کندن انسان‌ها در آیین زرتشت پاک

      

در اوستا، فرگرد سوم وندیداد، پاره‌ی پانزدهم الی بیست، نیز آمده است که اگر کسی مرده‌ای را به تنهایی دخمه‌گزاری کند، باید او را برای مدتی طولانی حبس کنند و بر او سخت‌گیری کنند، سپس وی را بر بالای بلندی ببرند، پوستش را بکنند و سپس سر از بدنش جدا کنند و آنگاه گوشتش را پیش لاشخورها بیندازند.[3]

بر همین اساس، موبدان زرتشتی در عصر ساسانیان، مانی را زنده زنده پوست کندند و سپس او را از دروازه ورودی شهر جندی‌شاپور به دار آویختند. چه این‌که وی با تعالیم خود منافع موبدان را به خطر انداخته بود.[4]

حتی شاهنامه‌ی فردوسی نیز این مسئله را تأیید کرده است.[5] گذشته از این، درباریان انوشیروان (دادگرترین پادشاه عصر ساسانیان) نیز معتقد بودند که هرکس پادشاه را دوست نداشته باشد، لایق آن نیست که پوستش بر بدن باقی بماند:

هر آن كس كه بر پادشا دشمنست           روانش پرستار آهِرمنست

دلى كو ندارد تن شاه دوست                نبايد كه باشد ورا مغز و پوست[6]

  

به هر روی تردیدی نیست که «زنده پوست کندن» انسان‌ها، مجازاتی رایج و عادی در عصر ساسانیان بود. علاوه بر اینکه شاهنامه‌ی فردوسی و بسیاری از متون تاریخی، تأیید می‌کنند که مجرمین، از جمله مانی به دستور موبدان زرتشتی، زنده زنده پوست کنده شد، منابع غربی نیز تأیید می‌کنند که این روش اعدام در عصر ساسانیان وجود داشت. برای مثال آميانوس حكايت می‌كند كه از عادات ايرانيان اين بود، كه تمام يا قسمتى از پوست‏ بدن مجرمين را مى‏‌كندند![7]

حتی در منابع تاریخی آمده است که زرتشتیان (به دستور موبدان) اندام بدن مسیحیان را یک به یک قطع می‌كردند و پوست‏ سرشان را می‌كندند. گاهى پوست‏ چهره را از پيشانى تا چانه برمی‌داشتند و گاهى پوست‏ دست و پشت آنها را مى‏ بريدند.[8] به گفته‌ی پروفسور آرتور کریستین‌سن، در آثار پروكوپيوس‏ (به لاتین:Procopius Caesarensis، متوفای ۵۵۶ میلادی) مذكور است كه در چندين مورد به دستور انوشیروان، بعضى از مجرمين را پوست‏ كندند و درون آن را كاه انباشتند. به موجب روايت آگاثياس‏، به فرمان خسرو انوشیروان، یک فرمانده نظامی را که در جنگ مغلوب شده بود، به عنوان مجازات زنده پوست‏ كندند.[9]

دیودور سیسیلی (متوفای 30 ق.م) می‌نویسد که اردشير (پادشاه هخامنشی) پس از جنگ با كادوسيان، چند قاضی را به گمان این‌که حكمی اشتباه صادر كرده‌‏اند، زنده زنده پوست كنده؛ با پوست‏هايشان، زیراندازی برای دیگر قاضیان درست کرد.[10] سرپرسی سایکس در «تاریخ ایران» به نقل از هرودوت می‌نویسد که کمبوجیه نیز یکی از قضات هفت‌گانه را مجرم دانست، لذا حكم داد تا پوست‏ او را بكنند و از پوست بریده‌ شده‌اش به عنوان نشیمن‌گاه استفاده کنند.[11]

کتزیاس (تاریخ‌نگار یونانی) نیز گفته است که کورش هخامنشی، قاتل آستیاگ را به آمیتیس (که دختر آستیاگ، و یکی از همسران کورش بوده) واگذر کرد. او نیز دستور داد قاتل پدر خود را زنده زنده پوست بکنند و پس از شکنجه‌ی فراوان وی را به دار آویختند.[12] هرچند برخی خواسته‌اند در جزئیات این داستان تردید ایجاد کنند، لیکن با توجه به وجود منابع فراوان از جمله اوستا و دیگر متون تاریخی، اصل مسئله (زنده زنده پوست کنده شدنِ قاتل آستیاگ) نمی‌تواند دور از ذهن باشد.

  

منبع:پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب

  


[1]بنگرید به:

James Darmesteter, The Zend Avesta, From The Sacred Books of The East, Translated By Various Oriental Scholars, Oxford, At the Clarendon Press 1880, VOL.‎ IV, p.131

[2]اوستا، ترجمه دکتر ج.دوستخواه، انتشارات مروارید، تهران ۱۳۹۱، ج 2، ص 780

[3]اوستا، ترجمه دکتر ج.دوستخواه، انتشارات مروارید، تهران ۱۳۹۱، ج ص، ص 679-680 ؛ نیز بنگرید به:

James Darmesteter, The Zend Avesta, From The Sacred Books of The East, Translated By Various Oriental Scholars, Oxford, At the Clarendon Press 1880, VOL.‎ IV, p.27

[4]حسن پیرنیا، تاریخ ایران باستان، ناشر: دنیاى کتاب‏، تهران‏، چاپ اول‏، ج‏ ۴، ص 2897

[5]شاهنامه فردوسی، بر اساس نسخه چاپ مسکو، ناشر: مؤسسه نور، تهران، ص 920، بيت 33338-33344

[6]همان، ص 1077، بيت 39038-39039

[7]آرتور كرستين سن، ايران در زمان ساسانيان، ترجمه: رشيد ياسمى،‏ ناشر: دنياى كتاب، تهران ۱۳۶۸، ص 414

[8]آرتور كرستين سن، همان، ص 415

[9]آرتور كرستين سن، همان، ص 501

[10]ديودور سيسيلى، ايران و شرق باستان در كتابخانه تاريخى‏، ترجمه: حميد بيكس و اسماعيل سنگارى، انتشارات جامى‏، چاپ اول، تهران ۱۳۸۴، ص 487 (کتاب 15 باب 10 فقره 1)

[11]سرپرسى سايكس، تاريخ ايران‏، ترجمه: سيد محمد تقى فخر داعى گيلانى‏، ناشر: افسون‏، تهران‏، چاپ هفتم ۱۳۸۰، ج ۱، ص 203 ؛ و نیز بنگرید به:

تاريخ هردوت‏، ترجمه و تحقیقِ هادى هدايتى‏، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران‏، چاپ دوم ۱۳۸۲، ج‏5، ص 23 (کتاب 5، فقره 25)

[12]حسن پیرنیا، تاریخ ایران باستان، ناشر: دنیاى کتاب‏، تهران‏، چاپ اول‏، ج‏1، ص241

   

 

بنیاد علمی فرهنگی محمد (ص)

 

 

logo-samandehi

جستجو