آشنایی با کتاب مقدس

عهد جديد

hashie bala 

   

 

  

نویسنده : محمد ضياء توحيدي

  

کتاب مقدس مسیحیان، در یک تقسیم بندی کلی از دو بخش عهد قدیم (عهد عتیق) و عهد جدید تشکیل شده است. استفاده از عنوان عهد، نشانگر یک مفهوم مهم الهیاتی است.

از نگاه مسیحیان، خداوند در طول تاریخ دو بار با ابنای بشر، پیمان بسته است. اولین پیمان خداوند، اختصاص به قوم بنی‌اسرائیل داشته است. براساس این پیمان، خداوند از یهودیان می‌خواهد تا تنها او را پرستش کنند و از اوامر و فرامین او اطاعت کنند. خداوند نیز در مقابل به آنان قول می‌دهد تا در صورت وفاداری آنها به این پیمان، آنها را همواره مشمول حمایت و رحمت خویش قرار دهد.

خداوند پیمان دیگری را نیز با انسانها بسته است. این پیمان دیگر اختصاص به بنی‌اسرائیل ندارد و شامل تمامی انسانها می‌شود. بر اساس این پیمان، انسانها از طریق "ایمان به حضرت مسیح و این‌که او به عنوان خدای پسر در قالب جسم انسانی فرود آمده و خود را فدای انسان‌ها کرده است" می‌توانند نجات یابند.

  

پولس در نامه اش به غلاطیان می‌نویسد:

«قبل از آمدن ایمان، زیر شریعت نگاه داشته بودیم و برای آن ایمانی که می‌بایست مکشوف شود، بسته شده بودیم، پس شریعت لالای ما شد تا به مسیح برساند تا از ایمان عادل شمرده شویم، لیکن چون ایمان آمد، دیگر زیر دست لالا نیستیم ».[1]

با توجه به این اعتقاد، مسیحیان کتاب‌هایی که در دوره عهد اول خداوند به نگارش در آمده را "عهد عتیق" و کتاب‌هایی که در دوره عهد دوم یعنی از زمان حضرت مسیح به بعد به قلم تحریر در آمده است، "عهد جدید" می‌خوانند.

  

شکل‌گیری کتاب‌های عهد جدید

در مورد زمان دقیق شکل‌گیری عهد جدید، اطلاع دقیقی در دست نیست. اما از برخی از متون قدیمی برمی‌آید که اکثر کتاب‌های عهد جدید تا اواخر قرن دوم میلادی مورد پذیرش قرار گرفته بود. در قانون موراتوری[2] که تاریخ آن احتمالاً به پایان قرن دوم میلادی باز می‌گردد، به اکثر کتاب‌های عهد جدید اشاره شده است. در این سند تاریخی پس از نام بردن انجیل‌های چهارگانه، از سایر کتاب‌های عهد جدید نام برده شده است: «اعمال همه‌ی رسولان در یک کتاب گرد آمده است… اما در مورد رساله‌های پولس… او به بیش از هفت کلیسا چیزی ننوشته است. به این ترتیب: نخست به قرنتیان، دوم به افسسیان، سوم به فیلیپیان، چهارم به کولسیان، پنجم به غلاطیان، ششم به تسالونیکیان، هفتم به رومیان… علاوه بر این‌ها او یک رساله به فلیمون، یک رساله به تیطس و دو رساله به تیموتاؤس نوشت… رساله‌ی یهودا و دو رساله که نام یوحنا را بر خود دارند در کلیسای کاتولیک ]یعنی عام] پذیرفته شده‌اند؛ همچنین (کتاب مسمی به) حکمت که یاران سلیمان به افتخار او نوشته‌اند. همچنین ما مکاشفه‌ی یوحنا و (یک رساله) از پطرس را می‌پذیریم؛ ]رساله‌ی دومی نیز وجود دارد[ که برخی از ما حاضر نیستند آن را در کلیسا بخوانند».[3]

  

به کارگیری عنوان عهد جدید

با مراجعه به متون برجای مانده‌ی مسیحیان، می‌توان دریافت که کتاب‌های عهد جدید تا مدت‌های مدید هرگز به عنوان بخشی از کتاب مقدس خوانده نمی‌شد. ایرنیوس اسقف لیون (در اواخر قرن دوم میلادی) یکی از نخستین کسانی است که در کنار عهد عتیق از عهد جدید نیز به عنوان کتاب مقدس سخن می‌گوید. در میان مسیحیان اولیه، کتاب مقدس در ابتدا به معنای عهد عتیق بوده است.[4]

شاید بتوان ارائه‌ی اولین فهرست کامل از عهد جدید را به آتاناسیوس نسبت داد. وی در سال 367 میلادی بیست و هفت کتاب را در عهد جدید قانونی اعلام نمود و این همان چیزی است که امروزه نیز مورد پذیرش کلیساهاست. با این حال تا مدت‌ها بر سر برخی از کتاب‌های عهد جدید اختلاف وجود داشته است.[5]

  

تعداد کتاب‌های عهد جدید

عهد جدید در برگیرنده‌ی 27 کتاب است. این مجموعه به طور کلی از چهار بخش تشکیل شده است:

1-   انجیل‌ها: تعداد انجیل‌ها چهارتاست و اسامی آنها عبارتست از: انجیل متی، انجیل مرقس، انجیل لوقا و انجیل یوحنا.

2-   اعمال رسولان: در عهد جدید، تنها یک کتاب، تحت این عنوان وجود دارد و نوشته لوقا است.

3-   نامه ها: این بخش متشکل از 21 نامه است و به برخی از حواریون مسیح و نیز دیگر مسیحیان اولیه، نسبت داده می‌شود.

4-   مکاشفه: این کتاب نیز به یوحنای حواری نسبت داده می‌شود.

  

انجیل‌ها

انجیل‌ها مجموعه‌ای تاریخی از کردار و گفتار حضرت مسیح به شمار می‌آیند. مسیحیان در این نکته که حضرت مسیح هیچ کتابی را از خود به جای نگذاشت کوچکترین تردیدی به خود راه نمی‏دهند.[6] انجیل‌های موجود کتاب‌هایی است که که توسط مسیحیان اولیه در شرح حال حضرت مسیح و تعالیم آن حضرت نگاشته شده است. طبق گزارش‌های تاریخی، طی قرن‌های اول و دوم میلادی، انجیل‌های زیادی نگاشته شد و هر گروه از مسیحیان، از انجیل یا اناجیلی مختص به منطقه‏ی خویش و متناسب با نوع نگاه خویش، استفاده می‏کردند.[7] اما در نهایت چهار کتاب از این میان به عنوان انجیل‌های رسمی برگزیده و در کتاب مقدس گنجانده شد.

انجیل اول منسوب به متی، از حواریون حضرت مسیح است. انجیل دوم منسوب به مرقس است که وی را از شاگردان حواریون می‌دانند. انجیل سوم به لوقا نسبت داده شده که وی نیز حواری نمی‌باشد و از شاگردان و پیروان حواریون به شمار می‌آید. انجیل چهارم به یوحنای حواری نسبت داده می‌شود.

از میان انجیل‌های چهارگانه، انجیل‌های متی، مرقس و لوقا شباهت قابل توجهی نسبت به یکدیگر دارند. این انجیل‌ها از نظر محتوا شباهت زیادی با یکدیگر دارند، زندگی مسیح را به ترتیب یکسانی ثبت کرده‌اند، و بیشتر بر زندگی و دستورات اخلاقی حضرت مسیح پرداخته‌اند. به همین دلیل الهی‌دانان برای این سه انجیل، عنوان هم‌نوا را انتخاب کرده‌اند. این در حالی است که انجیل چهارم یعنی انجیل یوحنا بیش از آنکه به گزارش زندگی و سخنان اخلاقی حضرت مسیح بپردازد، به شخصیت حضرت مسیح پرداخته و جنبه‌های الوهی وی را بیشتر به تصویر کشیده است.

  

اعمال رسولان

این کتاب که شرح حال زندگی رسولان مسیح است و به شرح حال رسولان حضرت مسیح، پس از مصلوب شدن آن حضرت (البته به اعتقاد مسیحیان) اختصاص دارد. البته باید توجه داشت که "لوقا" نویسنده این کتاب، بیش از آنکه به شرح حال حواریون حضرت مسیح بپردازد، به شرح حال زندگی استاد خویش یعنی پولس همت می‌ورزد. به هر حال این مجموعه، به عنوان تنها شاهد معتبر از زندگی حواریون مسیح، تلقی می‌شود.

  

نامه‌ها

تعداد نامه‌ها 21 عدد است و سیزده نامه از این مجموعه به پولس نسبت داده می‌شود. سه نامه منسوب به یوحنا است. دو نامه منسوب به پطرس، یک نامه منسوب به یعقوب، یک نامه منسوب به یهودا و نامه‌ی به عبرانیان که نویسنده‌ی آن مشخص نیست.

از نگاه بسیار مهم در مورد نامه‌ها آن است که چگونه از میان این 21 نامه 13 نامه به پولس اختصاص دارد و از پطرس حواری، که بزرگترین شاگرد حضرت مسیح و جانشین آن حضرت بوده است، تنها دو نامه در این مجموعه قرار داده شده است.

  

رسالات پولس

شاخص‌ترین ویژگی رسالات پولس، توجه ویژه به مسائل دکترینی و اعتقادی است، وی در رسالات خویش با حساسیت و دقت تمام بر اصول اعتقادی و نظام الهیاتی مورد نظر خویش، تأکید و پافشاری می‌کند.

همچنین توجه به مسائل کلیساها وحل اختلافات عقیدتی و اخلاقی نیز از مسائل مورد توجه پولس بوده است.

در مورد تاریخ نگارش رسالات پولس نمی‌توان به طور دقیق اظهار نظر نمود. محققان معمولاً تاریخ نگارش رسالات پولس را بین سال‌های 52 تا 64 میلادی می‌دانند اما آنچه تقریبا مورد اتفاق محققان است تقدم رسالات پولس بر سایر نوشته‌های عهد جدید است.[8]

  

رسالات پطرس

پطرس که نام اصلی وی شمعون بوده است، اولین و بزرگترین شاگرد حضرت مسیح است. حضرت مسیح در آخرین روزهای زندگی زمینی خویش، وی را به عنوان جانشین خویش انتخاب نمود و خطاب به وی فرمود: «و من نیز تو را می‌گویم که تویی پطرس و بر این صخره کلیسای خود را بنا می‌کنم و ابواب جهنم بر آن استیلا نخواهد یافت و کلیدهای ملکوت آسمان را به تو می‌سپارم و آنچه بر زمین ببندی در آسمان بسته گردد و آنچه در زمین گشایی در آسمان گشاده شود».[9]

چنان‌که گذشت، دو رساله در عهد جدید به وی نسبت داده شده است. اگر چه در ابتدای هر دو رساله نام وی به عنوان نویسنده‌ی رساله آمده است اما امروزه محققان انتساب این رسالات به پطرس را رد می‌کنند و یا حداقل در مورد آن تردید دارند.[10]

تردیدها در مورد انتساب رساله اول به پطرس، از آن روست که از نگاه محققان، ادبیات برجسته‌ی یونانی‌ای که در این رساله به کار گرفته شده هرگز نمی‌تواند محصول قلم یک فرد عامی باشد، در حالی که در اعمال رسولان به روشنی ذکر شده است که پطرس یک فرد عامی و بی‌سواد بوده است.[11]

انتساب رساله دوم به پطرس نیز به دلایل مختلفی مورد انکار قرار گرفته است. بر اساس گزارش‌های موجود، در کلیسای اولیه‌ی مسیحی این رساله شناخته شده نبوده است و حتی تا زمان اوریجن (185 – 253 م) به پطرس منسوب نبوده است. اوریجن در مورد اعتبار این رساله تردید داشته است و اوزبیوس[12] (265 – 340 م) اسقف قیصریه که از وی به عنوان پدر تاریخ کلیسا یاد می‌شود، آن را در میان کتاب‌های مشکوک قرار داده است.[13]

  

رسالات یوحنا، رساله یهودا و رساله یعقوب

در مجموعه عهد جدید، سه رساله به یوحنای رسول نسبت داده شده­‌اند. یک رساله به یهودا و یک رساله نیز به یعقوب، برادر حضرت مسیح[14] نسبت داده شده است. البته استناد این رسالات به افراد ذکرشده در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. یکی از مهم‌ترین دلایل تردید در این زمینه، نگاشته­‌های تاریخی است که حاکی از نگاه آکنده از تردید مسیحیان اولیه در مورد اعتبار این کتاب‌ها دارد. حجیت و اعتبار رسالات دوم و سوم یوحنا و نیز رسالات یهودا و یعقوب تا قرن سوم و چهارم میلادی مورد بحث میان مسیحیان قرار داشته است و تنها پس از این زمان است که اعتبار این کتاب‌ها مورد پذیرش قرار گرفته است.[15]

  

کتاب مکاشفه

این کتاب در سنت مسیحی به یوحنای حواری نسبت داده می‌­شود. این کتاب که به زبان رمزی و تمثیلی نگاشته شده است، پیشگویی وقایعی است که در آینده جهان رخ خواهد داد.

اعتبار این کتاب نیز چندان روشن نیست و حتی ائوسبیوس عالم مسیحی قرن چهارم و مورخ شهیر کلیسا نیز در مورد اعتبار این کتاب، اظهار تردید کرده است.[16]

  

منبع: سایت پژوهشکده باقر العلوم (علیه السلام(

  


[1]غلاطیان 3: 23 – 25

[2]این سند تاریخی در سال 1749 م توسط باستان‌شناسی به نام موراتوری L. A. Muratori کشف گردید و به همین دلیل به این نام شهرت یافت. (عبدالعزیز، فهیم؛ المدخل الی العهد الجدید؛ دار الثقافة المسیحیة، بی‏تا، ص 153)

[3]پیترز، اف ئی؛ یهودیت مسیحیت و اسلام؛ ترجمه حسین توفیقی، انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1384ه ش، ج 2؛ ص 71

[4]لین، تونی؛ تاریخ تفکر مسیحی؛ ترجمه روبرت آسریان، انتشارات فرزان، 1380ه ش، چاپ اول، ص 22

[5]مک گراث، الستر؛ در آمدی بر الهیات مسیحی؛ ترجمه عیسی دیباج، کتاب روشن، 1385 ه ش، چاپ اول، ص 44 – 45 و میلر، ویلیام؛ تاریخ کلیسای قدیم در امپراطوری روم و ایران؛ ترجمه علی نخستین، انتشارات اساطیر، 1382 ه ش، چاپ اول، ص 75

[6]سعید، حبیب؛ المدخل الی الکتاب المقدس؛ دار التألیف و النشر للکنیسة الأسقفیة، بی‌تا، ص 207 – 208

[7]Ehrman, Bart. D, The New Testament, (Oxford, 1997, 1st ed.), p.171

[8]میشل، توماس؛ کلام مسیحی؛ ترجمه حسین توفیقی، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، 1387ه ش، چاپ سوم، ص 54 و گریدی، جوان. اُ؛ مسیحیت و بدعت‌ها؛ عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، انتشارات طه، ۱۳۸۴ش، چاپ دوم، ص 46 – 47 و عبدالعزیز، فهیم؛ پیشین؛ ص 148 – 149

[9]متی 16: 18 – 19

[10]عبدالعزیز، فهیم؛ پیشین؛ ص 729

[11]اعمال رسولان 4: 12

[12]Eusebius of Caesarea

[13]محمدیان، بهرام و دیگران؛ دایرة المعارف کتاب مقدس؛ انتشارات روز نو، 1380ه ش، چاپ اول، ص 311

[14]هاکس، جیمز؛ قاموس کتاب مقدس؛ انتشارات اساطیر، 1383 ه ش، چاپ دوم، ص 957.

توضیح: مسیحیان در مورد اینکه آیا یعقوب برادر واقعی حضرت مسیح بوده است، اختلاف نظر دارند. مسیحیان پروتستان بر این باورند که حضرت مریم پس از تولد حضرت عیسی، با یوسف نجار ازدواج کرد و فرزندانی را به دنیا آورد؛ این در حالی است که مسیحیان کاتولیک و ارتدوکس معتقدند حضرت مریم، هرگز با یوسف ازدواج نکرده است و اشاراتی که در انجیل‌ها در مورد برادران حضرت یوسف ذکر شده است باید به شکل دیگری تفسیر گردد.

[15]وان وورست، رابرت ای؛ مسیحیت از لابلای متون؛ ترجمه جواد باغبانی و عباس رسول‌زاده، انتشارات موسسه امام خمینی، 1384 ه ش، چاپ اول، ص 121. همچنین ر.ک: مک گراث، الستر؛ در آمدی بر الهیات مسیحی؛ ترجمه عیسی دیباج، کتاب روشن، 1385 ه ش، چاپ اول، ص 44 – 45 و میلر، ویلیام؛ پیشین؛ ص 75

[16]پیترز، اف ئی؛ پیشین؛ ص 75 – 76

   

 

بنیاد علمی فرهنگی محمد (ص)

 

 

logo-samandehi

جستجو