نقد کتاب مقدس

نقّادی کتاب مقدس

hashie bala 

   

  

نویسنده : محمد کاشانی

   

«نقادی کتاب مقدس»[1]، عبارت است از مطالعه و تحقیق دربارۀ نوشته‌‌های آن، داوری‌های ظریف و دقیقی که در پی مطالعۀ عمیق کتاب مقدس انجام شده است.

واژه «criticism» به معنای نقّادی، از واژۀ یونانی «krion» به معنای داوری کردن، تمیز دادن، یا دقت در ارزیابی گرفته شده است. بنابراین، نقّادی کتاب مقدس، ضرورتاً با همۀ دریافت‌هایی که از قدیم پذیرفته شده‌اند، در تعارض نیست؛

   

تاریخچه نقد کتاب مقدس

از دیر باز انتقاداتی از طرف اندیشمندان به کتاب مقدس وارد می‌شد ولی تاریخ نقّادی کتاب مقدس، به صورت یک جریان گسترده و یک رشته علمی‌، به قرن هجدهم میلادی باز می‌­گردد. قبل از این دوره، تنها آثاری پراکنده و فعالیت‌هایی فردی در این‌باره وجود داشته است.[2]

شاید اولین منتقدان به کتاب مقدس را دانشمندان مسلمان تشکیل می‌‌دادند که در مناظرات و کتاب‌های‌شان به گونه‌ای  به مباحث نقادی کتاب مقدس اشاره می‌‌کردند. ولی جریان نقادی کتاب مقدس در غرب بسط بیشتری یافت.

دانشمند یهودی، ابراهیم ابن عزرا (1089 - 1164 م.) را شاید بتوان از پیشینیان این بحث قلمداد کرد. او تلاش کرد که با استناد به جملاتی از تورات، اثبات کند که ممکن نیست نویسندۀ این کتاب، حضرت موسی باشد؛ بلکه این کتاب قرن‌‌ها بعد به دست فرد دیگری نوشته شده است. باروخ اسپینوزا (1632 – 1677م.)، راه او را ادامه داد و شواهد زیادی برای سخنان او بدست آورد.

قبل از پیدایش جریان وسیع نقّادی کتاب مقدس در قرن هجدهم میلادی، کسانی مانند اراسموس(1466 – 1536م.) و هوگو گروتیوس(1583 – 1645م.) از هلند، ریچارد سایمون (1638 – 1712م.) و توماس ‌هابز (1588 – 1679م.)، جان لاک (1632 – 1704م.) و اسحاق نیوتن (1642 – 1727م.) از انگلستان، و افراد دیگری چون ادلوف فون ‌هارناک و... هر یک به گونه‌ای  به بحث نقّادی کتاب مقدس پرداختند. اما باز آنچه در قرن 18 به بعد رخ داد، با این فعالیت‌های پراکنده، هم از لحاظ گستردگی، هم شیوۀ کار و هم نتایج و پیامد‌ها، بسیار متفاوت بود. لازم بذکر است از آنجا که نقّادی کتاب مقدس گزارشی از کتاب مقدس می‌‌داد که با سنّت پیشین مسیحی بسیار متفاوت بود، در الهیات جدید مسیحی و اندیشه مسیحیت جدید بسیار تأثیرگذار بود.

   

اقسام نقد کتاب مقدس[3]

به طور کلی، محور‌هایی را که در جریان نقد کتاب مقدس به آن‌‌ها پرداخته‌اند، می‌‌توان به دو بخش تقسیم کرد: برخی از این محور‌ها دربارۀ ظاهر کتاب مقدس است و به اموری از قبیل نویسنده، تاریخ نگارش، لغت‏‌شناسی و... می‌‌پردازد. که این مباحث راتحت عنوان "بررسی سندی کتاب مقدس" بررسی می‌‌کنیم و برخی دیگر از این محور‌ها محتوا‌های کتاب مقدس را بررسی و تحلیل می‌‌کند و به اموری از جمله داستان‌ها، احکام، آیات کتاب مقدس می‌‌پردازد که این مباحث تحت عنوان "بررسی محتوائی کتاب مقدس"‌‌ نامیده می‌‌شود.     

ما در این مقاله، ابتدا به بررسی‌‌های سندی کتاب مقدس می‌­پردازیم و سپس محتوای کتاب مقدس را مورد بررسی قرار می‌‌دهیم.

در این جستار می‌‌خواهیم سفری دقیق به درون کتاب مقدس آغاز کنیم. در این تحقیق عالمانه هیچ غرضی نسبت به مسیحیت و عزیزان مسیحی‌مان وجود ندارد. تنها می‌‌خواهیم با معیار قرار دادن عقل و منطق، سفری دقیق به محتوا و سندیت کتاب مقدس را آغاز کنیم و کتاب مقدس را آنگونه که هست بشناسیم.

در این جستار سعی نشده کتاب مقدس یک جانبه مورد بررسی قرار گیرد، بلکه با عقل و منطق و ذهن روشن این کتاب را مورد تحلیل قرار داده‌ایم. تمامی‌ موارد که در این مقاله و مقالات آینده ذکر می‌‌شود به دقت مورد تحقیق وارد شده و بار‌‌ها و بار‌ها با صاحب نظران و کشیشان مسیحی به بحث و بررسی گذاشته شده است. ممکن است برخی از موارد، برای برخی از خوانندگان عجیب و غیر قابل قبول باشد، اما تمام مطالب به دقت مراحل تحقیق را پیموده و همه نقل قول‌‌ها مستند به متن کتاب مقدس است.

اینک سعی می‌‌کنیم به خواننده کمک کنیم تا تصویری واضح از کتاب مقدس را ببینند.

    


[1] Biblical Criticism .

[2]  ر.ک: دان كیوپیت، دریاى ایمان، ترجمه حسن كامشاد، تهران، طرح نو، چاپ اوّل ، ص 109.

[3] اندیشمندان غربی چندین نوع نقد به کتاب مقدس وارد کردند که آن‌ها را می‌­توان در هشت قسم زیر جای داد:

نقد نسخه‏‌شناختى Textual Criticism)): وظیفۀ شناخت و معرفى متن اصلى كتاب مقدس بر اساس نسخه‌‏های متعدد و نیز ترجمه‏‌هایى که به زبان‌هاى مختلف موجود است را بر عهده دارد.

نقد تاریخى Historical Criticism)): هر متنى را در صحنه تاریخى و جغرافیایى‌‏اى كه در آن پدید آمده قرار می­‌دهد و آن ‏را با توجه به مکان و زمانش تفسیر می­‌كند. نقد تاریخى به بیان تاریخ خاص هر متن مى‏‌پردازد و با استفاده از شواهد باستان‏‌شناسى و امثال آن، تاریخ نگارش بخش‌های مختلف کتاب مقدس را مشخص می­‌كند.

نقد زبان‏‌شناختى ( Philological Criticism): به مطالعۀ زبان‌هاى كتاب مقدس، لغات، دستور زبان و دورۀ آن مى‏‌پردازد.

نقد سبك‏‌شناختى (Literary Criticism): در كتاب مقدس، سبک‌ها و گونه‏‌هاى مختلفى از متن، از قبیل سرگذشت‌هاى تاریخى، متون شعرى، متون حكمت‏‌آمیز، پیشگویى و مكاشفه وجود دارد. همچنین در درون خود این سبك‌ها گونه‏‌هاى كوچك‏ترى از سبك ادبى نهفته است. طبیعى است كه برداشتى كه از یك متن تاریخى مى‏‌شود، با برداشت از یك مكاشفه یا پیشگویى یا كتاب حكمت‏ بسیار متفاوت است. نقّادی سبک شناختی به این مسئله می‌­پردازد.

نقد شكلى (Form Criticism): نقد شكلى، تركیبى از نقد تاریخى و نقد ادبى است. ابتدا در تحلیلى ادبى، بخش‌هاى یك متن معین مى‏‌شوند؛ سپس در تحلیل تاریخى، بسترى را كه یك بخش، براى مثال یك داستان، در آن به وجود آمده و سیرى را كه طى كرده تا به شكل نهایى رسیده، بررسى مى‏‌کنند.

نقد سنت‌‏شناختى (Tradition Criticism): به ردیابى سنّت‌هاى شفاهى كه قبل از نوشته شدن هر متن وجود داشته است، مى‏‌پردازد.

نقد ویرایشى (Redaction Criticism): نویسنده دو كتاب تواریخ ایام از همان موادى استفاده كرده كه در دو كتاب پادشاهان و دو كتاب سموئیل به كار رفته‏‌اند. وظیفۀ نقّاد ویرایشى این است كه تغییراتى را كه نویسنده دو كتاب تواریخ ایام انجام داده و اهداف ادبى و الهیاتى‌‏اى را كه نسبت ‏به كاربرد این مواد داشته است، تحلیل كند.

نقد قانونى Canonical Criticism)): یك متن پس از اینكه شكل نهایى خود را گرفت، شأن قانونى مى‏‌یابد و طى فرایند قانونى شدن، براى یهودیان یا مسیحیان حجت مى‏‌شود. نقد قانونى به بررسى این فرایند مى‏‌پردازد. (مجله هفت آسمان، ش8، مقالۀ «نقّادی کتاب مقدس»، عبد الرحیم سلیمانی.)

   

 

بنیاد علمی فرهنگی محمد (ص)

 

 

logo-samandehi

جستجو