درسنامه رویش

درس پنجم: طلا یا بدل؟(ویژه‌ی دختران)

maharatha

 

بسم الله الرحمن الرحیم

درس‌گفتارهایی از: مسعود بسیطی

با اهتمام: هیئت تحریریه بنیاد علمی فرهنگی محمّد (ص)

دوره‌ی «رویش »، طرح درسی برای مربیان مدارس – خصوصا مربیان پرورشی - است که با هدف «رفع معضلات تربیتی شایع در میان دانش آموزان مقطع سنی 13 تا 17 سال» به سفارش آموزش و پرورش، توسط هیئت تحریریه بنیاد علمی فرهنگی محمد (ص) تدوین گردیده است.

در این دوره تلاش شده تا با ارائه‌‌ی راهکارهای عقلانیِ اجرایی و تاثیرگذار، دانش آموزان به انتخاب رفتارهای خوب و عقلانی مانند حق‌پذیری، صداقت، امانت‌داری، احسان به والدین، رعایت انصاف و ... گرایش پیدا کنند و در دوری از رفتارهای ناشایست به خودکنترلی برسند. برای استفاده‌‌ی بهتر از این دوره توصیه‌‌ می‌شود مطلب «سخنی با مربیان در ارتباط با دوره‌‌ی رویش » حتما مورد مطالعه‌‌ی عزیزان قرار گیرد.

درس پنجم: طلا یا بدل؟ (ویژه‌ی دختران)

موضوع: رعایت حیا در ارتباط با جنس مخالف

هدف ویژه‌ی درس: دانش آموز، لزوم رعایت حیا در رفتار با جنس مخالف را تایید کند و به آن عمل نماید.

اهداف جزئی: انتظار می‌رود فراگیر پس از این جلسه:

-   رفتار باوقار و شایسته در مقابل نامحرم را از مصادیق مهم «حیا» بداند.

-   متوجه شود که رعایت حیا زن و مرد ندارد و همگان باید از انجام کار ناشایست – خصوصا رفتار نادرست مقابل نامحرم – خودداری کنند.

-    رعایت حیا برای خانم‌‌‌ها مهم‌‌تر است. چراکه:

   o  زنان، آسیب‌پذیرتر از مردان هستند.

   o  مردان در مقایسه با زنان، بیشتر تحت تاثیر جنس مخالف قرار می‌گیرند.

-    عدم رعایت حیا توسط خانم‌ها، دیگر بانوان جامعه و حتی کل جامعه را دچار مشکل می‌کند.

-    به این نتیجه برسد که حیا ابزاری برای تعالی شخصیتش است.

سیر مطالعاتی: جلد سوم از کتاب «خورشید اسلام چگونه درخشید؟» نوشته‌ی: محمد باقر علم الهدی.

در جلسه‌ی گذشته درباره‌ی یک کمک کار و رشد دهنده برای عقل صحبت کردیم به نامِ ...؟           آفرین؛ «حیا». معنای حیا چه بود؟ «باز داشتن ‌‌‌‌نَفْس از انجام یک کار ناپسند به علت زشتیِ آن»

{مربی، به مرور که مباحث را مطرح می‌کند، تخته را مطابق شکل زیر کامل نماید:}

Rooyesh5 D.mohammadfnd.org 

گفتیم مفهوم و کاربرد «حیا» گسترده‌‌تر از مسائل مربوط به محرم و نامحرم است و هر رفتار ناشایستی را می‌تواند در بر بگیرد. مثل چه مواردی؟

آفرین. مثلا

-    خودداری از ظلم کردن به یک بچه‌ی بی دفاع به سبب زشت بودن این رفتار، مصداقی از حیاست.

-    بی ادبانه و تند صحبت نکردن با پدر و مادر به این دلیل که کار ناپسندی است، حیاست.

-   گوش دادن به آنچه خدا فرموده از آن جهت که سرپیچی از امر خالق، کاری ناشایست، غیرعقلانی و زشت است، حیا ورزیدن است.

قرار بود در هفته‌ای که گذشت تمرین حیا داشته باشیم. یعنی اگر عقل‌مان کاری را زشت تشخیص داد، ما هم به دلیل زشتیِ آن، انجامش ندهیم. همچنین از حیای حُمق هم اجتناب کنیم.

یک کار دیگر هم داشتیم. قرار بود برای هر یک از این موارد که پای تخته می‌نویسم، نمونه‌هایی را بیان کنید. همانطور که گفتم این گزارش کتبی بخشی از نمره‌ی شما را تشکیل می‌دهد. لطفا برگه‌های‌تان را تحویل بدهید.

{مربی موارد بُلد شده‌ی زیر را روی تخته بازنویسی کند.}

-    کار نادرستی را انجام نداده‌اید اما نمی‌توان آن را «مصداق» حیا دانست:

    جلسه‌ی گذشته  گفتیم اگر کار ناپسندی که از انجامش صرف نظر می‌کنیم، به دلیلی غیر از زشتیِ آن عمل باشد، دیگر حیا نام ندارد. مثلا اگر از ترس توبیخ مادرم، با خواهر یا برادر کوچکترم پرخاش نمی‌کنم، اسمش حیا نمی‌شود. چه زمانی این رفتار، رعایت حیا نام می‌گیرد؟              آفرین. هنگامی که شما به این دلیل با کوچکتر از خود مهربانی کنید که ناراحت کردن، ترساندن، ظلم رساندن به دیگران – خصوصا کوچکترها – را رفتار ناشایستی بدانید.

     حالا شما {خطاب به یکی از دانش آموزان} یک نمونه‌ی دیگر برایم بگویید. ترجیحا مثالی از خودتان باشد.

-    از انجام کاری خودداری کرده‌اید چون انجامش زشت بود:

     چه کسی می‌خواهد درباره‌ی موضوعی که در هفته‌ی پیش و یا حتی پیش‌‌تر برایش اتفاق افتاده و حیا ورزیده برای دوستانش صحبت کند؟ {چنانچه داوطلبی وجود نداشت، مربی خودش یکی از دانش آموزان را انتخاب کند.}

-    یک نمونه از «حیای حُمق» درباره‌ی خود یا اطرافیان‌تان:

     گفتیم به رفتاری حیا می‌گویند که ما از انجام کاری که واقعا به تایید عقل، زشت بوده منصرف شده باشیم. اما اگر مثلا پیش خود بگویم زشت است جلوی این جمع بروم نماز بخوانم؛ زشت است به معلمم بگویم خودکارم را که گرفته بود پس بدهد؛ زشت است به پدرم بگویم به فلان مشکل برخورده‌ام و احتیاج به حمایت و راهنمایی اش دارم ... دیگر اسمش حیا نیست؛ بلکه «حیای حُمق» محسوب می‌شود. حالا شما مثال دیگری برایم در این زمینه بزنید.

خب و اما موضوع امروز.

یک کلیپ برای‌تان پخش می‌کنم. بعد از تماشای آن نظرتان را بگویید.

{فیلم شماره 4 با مدت زمان تقریبی 3 دقیقه.

لینک دانلود فبلم حجم (4.85 مگابایت)  

مربی پس از تماشای فیلم، سوالات زیر را از دانش آموزان بپرسد:}

-   این کلیپ می‌خواست چه نکته‌ای را به ما تذکر بدهد؟

-   آیا عاقلانه است که کسی کالا و دارایی ارزشمندش را در دسترس همگان قرار دهد؟

-   آیا حراج کردن یک شیء قیمتی آن هم در کنار خیابان، کار عاقلانه‌ای است؟

همانطور که در این کلیپ دیدید و خودتان هم به آنها اشاره کردید، کسی که بدل می‌فروشد، به خود زحمت محافظت اساسی از دارایی‌اش را نمی‌دهد. اما طلا فروش خود را به زحمت تهیه‌ی دزدگیر و نصب تجهیزات ایمنی می‌اندازد؛ چرا که ارزش دارایی‌اش را به خوبی می‌داند. در مغازه‌ی بدل فروشی، همه چیز در دسترس مشتریان است و هر کدام می‌توانند به راحتی زیورآلات را بردارند، امتحان کنند و بدون ملاحظه روی ویترین رها کنند. اما طلافروش به مشتریانش اجازه‌ی چنین برخوردی نمی‌دهد. و مشتری مجبور است ابتدا با دقت از پشت ویترین اجناس را نگاه کند و یکی دو مورد را انتخاب کند و بعد هم با مراقبت ویژه و نظارت فروشنده، آن‌ها را امتحان کند. و هیچ کس به طلافروش خُرده نمی‌گیرد که چرا از دارایی‌هایش با چنین دقتی محافظت می‌کند؛ چراکه همه می‌دانند او طلا فروش است و دیگری بدل فروش!

آیا تا به حال دیده‌اید یک طلا فروش طلاهایش را به حراج بگذارد؟!

ولی همه‌ی ما بارها با چنین صحنه‌ای جلوی بدلی فروشی‌ها مواجه شده‌ایم و خِیل جمعیتی را دیده‌ایم که این فرصت را از دست نداده‌اند و به داخل مغازه رفته‌اند و بدون وسواس زیاد چند قطعه زیورآلات خریده‌اند و باز هفته‌ی دیگر، مغازه‌ای دیگر و بدلی دیگر. چراکه این روزها چیزی که فراوان و ارزان است بدلیجاتی است که عمرشان گاهی به سال و ماه هم نمی‌رسد!

حالا انتخاب با شماست.

می توانید برای خودتان ارزش قائل شوید و خود را در دسترس هر رهگذری قرار ندهید. درست مانند جواهرفروشی که از دارایی ارزشمندش به دقت محافظت می‌کند و به هرکسی اجازه نمی‌دهد به اموالش نزدیک شوند.

از طرفی می‌توانید ارزش خود را آنقدر پایین تعیین کنید که هر کس و ناکسی به راحتی بتواند بهره‌ی خود را از شما ببرد و پس از مدتی که دلش را زدید، بی هیچ دغدغه‌ای رهاتان کند و سراغ یک رنگ و لعاب جدیدتر برود که البته آن هم در دسترس و ارزان است.   

می توانید نگاه، کلام، رفتار و پوشش تان را به گونه‌ای انتخاب کنید که وسیله‌ای برای خودنمایی و سوء استفاده‌ی افراد سودجو نباشد. از طرفی می‌توانید دل‌تان را به نگاه‌های راه به راهی که نثارتان می‌شود خوش کنید.

 گفتم که؛ انتخاب با شماست.

فقط بدانید روش اول (اینکه برای خود ارزش قائل شوید و رفتارتان مانند بدلیجات فروش‌‌‌ها نباشد) به «حیا» نزدیک‌‌تر است. در واقع یکی از مصادیق مهم «حیا» بازداشتن نفس از رفتار ناشایست در قِبال نامحرم است.

با تعریفی که از حیا داشتیم (بازداشتن نفس از کار ناشایست) این تصور ابداً درست نیست که حیا مختص به خانم هاست. بلکه همه باید از انجام عمل قبیح خودداری کنند، چه مرد باشند و چه زن. در ارتباط با جنس مخالف هم کار ناشایست، ناشایست است؛ دختر و پسر ندارد. زن و مرد ندارد.

اگر لباس تنگ و جذب پوشیدن کار قبیحی است، مردان هم نباید بپوشند. اگر رفتار سبک با نامحرم کار بدی است، آقایان هم نباید انجام دهند. این طرز تفکر که مردان هرگونه دوست دارند می‌توانند رفتار کنند و این خانم‌ها هستند که باید مراقب رفتار و برخوردشان باشند، تفکر غلطی است و به هیچ عنوان اسلام آن را تایید نمی‌کند.

اما توجه داشته باشید که در مورد رعایت حیا به خانم‌‌‌ها بیشتر از آقایان توصیه شده که این مسئله دو دلیل اساسی دارد:

دلیل نخست: آسیب پذیریِ بیشتر خانم‌ها

خانم‌ها، هم از نظر جسمی و هم از نظر روحی آسیب پذیرتر از مردان هستند. برخی از این آسیب‌‌‌ها با هیچ چیز – نه با زمان، نه با پول - قابل جبران نیستند. دختری که با پوششی تحریک کننده و رفتاری شوخ و شنگ توجه مردان را به خود جلب می‌کند، عملا خود را در معرض تهدیدات جدّی‌ای قرار داده است.

به همین دلیل است که رعایت حیا، به خانم‌‌‌ها بیشتر از آقایان توصیه شده است.

قسمت ناراحت کننده‌‌ترِ ماجرا این است که خانم‌هایی که اینگونه خود را در جامعه به نمایش می‌گذارند، فقط خود را به خطر نینداخته‌اند؛ بلکه فضای جامعه را کم کم به گونه‌ای آلوده و بیمار کرده‌اند که حتی دختران و زنانی را که شبیه آنها هم نیستند، به خطر انداخته‌اند.

پس اگر به خانم‌‌‌ها بیشتر گفته شده در رعایت حیا بکوشند از این جهت نیست که مردان به حیا نیازی ندارند؛ بلکه به این دلیل است که زنان، خود با دست خود زمینه‌ی آسیب دیدن‌شان را مهیا نکنند.

دلیل دوم: تاثیرپذیریِ بالای آقایان

تفاوت روحی بین زنان و مردان بسیار بسیار بیشتر از تفاوت‌های جسمی آنهاست. روحیات مردان، حساسیت‌های‌شان، نیازهای عاطفی‌شان، ... بسیار متفاوت از زنان است. به همین دلیل در بسیاری از مواقع، رفتاری را که یک خانم، عادی و انسان دوستانه معنی می‌کند، یک مرد آن را به گونه‌ای دیگر مثلا برای جلب توجه جنس مخالف تعبیر می‌کند.

به عنوان مثال اگر در محیط کار، خانمی از غذای خود که رژیمی و بدون روغن است، به همکار مردی که سرما خورده تعارف کند، نزد آقایان معمولا اینچنین برداشت می‌شود که این خانم به آن آقا توجه یا تمایل ویژه‌ای دارد. درصورتی که اصلا نیت آن خانم، چنین مسائلی نبوده و فقط و فقط می‌خواسته از روی خیرخواهی به یک انسان، به یک هم نوع و به یک همکار کمک کند.

لحن صحبت زنان و آهنگ صدای‌شان برای مردها بسیار قابل توجه و جذاب است. در حالی که خانم‌‌‌ها معمولا به صدای آقایان چنین حسی ندارند.

حتی صدای کفش یک خانم می‌تواند برای آقایان جذاب باشد؛ چون یادآور زن بودن اوست.

مردان، عموما بصری‌‌تر از زنان هستند. یعنی یک مرد با دیدن چهره‌ی یک زن، نوع پوشش، راه رفتنش و ... بیشتر از یک زنی که مردی را می‌بیند، تحت تاثیر قرار می‌گیرد. برای یک زن، مردی که از کنارش رد می‌شود تنها یک عابر است. اما برای یک مرد، زنی که از کنارش رد می‌شود، یک جنس مونث است! این دو دیدگاه تفاوت زیادی با هم دارند و نتایج متفاوتی را ایجاد می‌کنند.

به دلیل تفاوتهای خلقتی زن و مرد با یکدیگر، در امان ماندن یک مرد از افکار ناشایست یا نگاه جنسیتی به یک زن بسیار سخت‌‌تر از این است که زنی بتواند نفس خود را در مقابل توجه به جنس مخالف کنترل کند. حال، در چنین شرایطی اگر زنان و دختران، پوشش تحریک کننده‌‌تر و جذب‌تری بپوشند چه می‌شود؟ اگر آرایش چشمگیری داشته باشند، چه اتفاقی می‌افتد؟ اگر با طنازی راه بروند، حرف بزنند، نگاه کنند، چه بلایی سر مردان می‌آید؟

پس این حرف، خیلی خودخواهانه و کوته فکرانه است که بگوییم اینکه خانمی لباس جذب و باز بپوشد یا نپوشد، آرایش غلیظ داشته باشد یا نداشته باشد، با عشوه و طنازی رفتار کند یا نکند، امری شخصی است و اگر کسی توصیه‌ای در این باره داشته باشد، آزادی زنان را زیر سوال برده است.

آیا آن مرد یا پسری که از صبح تا شب مجبور است در محیطی تحریک کننده حضور داشته باشد، حق راحتی ندارد؟ آیا به این فکر نمی‌کنیم که مردان در چنین محیطی چقدر تحت فشار خواهند بود؟ آیا با این کار، آزادی آنها را خدشه دار نکرده‌ایم؟

بچه‌ها؛ شما دیگر آنقدر بزرگ شده‌اید که بتوانید فارغ از شوخی و حرف‌های ساده لوحانه‌ای که از بعضی می‌شنویم، به این موضوع خوب فکر کنید. عواقب رفتارهای دور از حیای خانم‌ها، گریبان خود ما را خواهد گرفت.

همه‌ی شما از نعمت زیبایی و جذابیت زنانه برخوردارید، حالا یکی کمتر و دیگری بیشتر. اما هیچ کدام‌تان نمی‌توانید ادعا کنید جذاب‌‌تر از شما پیدا نمی‌شود. اگر همه‌ی ما به گونه‌ای رفتار کنیم که جذابیت‌های‌مان در معرض دید همه‌ی مردان باشد – حالا چه از لحاظ پوشش و چه از نظر مدل راه رفتن و حرف زدن و ... – چه اتفاقی می‌افتد؟ می‌شود حکایت همان بدلیجات با رنگ و لعاب، اما ارزان و در دسترس که امروز با شوق و ذوق یکی آن را از آنِ خود می‌کند و هفته‌ی دیگر، مدلی متفاوت و رنگی دیگر نظرش را جلب می‌کند. به همان راحتی که آن را به دست آورد، بعدی را هم می‌خرد و بعدی را و بعدی را. هر روز مدلی جدیدتر، متنوع‌‌تر و حتی ارزان‌تر!

برای اینکه خانمی بتواند مدت زمان بیشتری در نظر رهگذران، جذاب‌‌تر بماند مجبور است انرژی و پول زیادی را صرف این انتخابش کند. تمام فکر و ذکر و نگرانی‌اَش می‌شود همین مسئله که چگونه در میان باقیِ بدلیجات به چشم بیاید. تا کی می‌توان به این شیوه‌ ادامه داد؟

عزیزان من؛ عمر ما محدود است. اگر قرار باشد انرژیِ زن‌های ما صرف جذاب‌‌تر شدن و تحریک کردن احساسات مردان شود؛ و اگر قرار باشد مردان ما به جای تحقیق و پژوهش و آبادانی، ذهن و روح‌شان درگیر صحنه‌های تحریک کننده‌ای شود که دختران و زنان جامعه ایجاد کرده‌اند، چه عاقبتی پیدا خواهیم کرد؟

حالا آن طرفِ ماجرا بماند که چه بلایی بر سر کانون خانواده می‌آید. مردی که مدام رنگ و لعاب در کوچه و برزن و محل کارش دیده، ناخواسته جذابیت‌های همسرش کمتر به چشمش می‌آید. طبیعی است که همسر او حتی اگر بخواهد هم نمی‌تواند آن همه تنوع و جذابیت را یکجا در خود داشته باشد. از این رو همواره باید نگران این باشد که نکند توجه و علاقه‌ی همسرش را از دست بدهد. ادامه‌ی زندگی با چنین دلنگرانی‌‌‌هایی آزاردهنده خواهد بود.

همه‌ی شما ان شاء الله روزی ازدواج می‌کنید و به سلامتی سر خانه و زندگیتان می‌روید. آیا قرار گرفتن در چنین موقعیتی برای‌تان خوشایند خواهد بود؟ فکر نمی‌کنم هیچ انسان سالم و عاقلی این سبک زندگی را بپسندد.

خب کجا بودیم؟

داشتم می‌گفتم یکی دیگر از دلایلی که رعایت حیا در مقابل نامحرم را برای خانم‌‌‌ها مهم‌‌تر می‌کند، تاثیرپذیری بالای آقایان از خانم‌هاست که این هم به تفاوت خلقت بین زن و مرد بر می‌گردد. همان خدایی که مرد را آنگونه و زن را اینگونه خلق کرده، برای سلامت و راحتی زندگی آنها برنامه‌هایی هم پیشنهاد نموده. مثل همین که خانم‌‌‌ها در پوشش و رفتارشان در مقابل نامحرم بیشتر حیا را رعایت کنند. یا اینکه دخترها و پسرها دیر ازدواج نکنند.

ما گفتنی‌‌‌ها را گفتیم. دیگر این شما و این مسیری که انتخاب می‌کنید. برای‌تان از صمیم قلب، بهترین‌‌‌ها را آرزو می‌کنم و امیدوارم راهی را انتخاب کنید که عقل‌تان درست تشخیص می‌دهد.

خب یک جمع بندی از صحبت‌های امروز داشته باشیم:

-  در ادامه‌ی بحث حیا، به این موضوع اشاره کردیم که یکی از مصادیق مهم «حیا» بازداشتن نفس از رفتار ناشایست در قِبال نامحرم است.  

-  گفتیم کار ناشایست، ناشایست است؛ دختر و پسر ندارد. پس رعایت حیا و بازداشتن نفس از کار ناشایست، تنها برای خانم‌‌‌ها نیست.

-   با این حال، رعایت حیا به خانم‌‌‌ها بیشتر از آقایان توصیه شده است. چراکه:

    o  خانم‌‌‌ها هم از نظر جسمی و هم از نظر روحی آسیب پذیرتر از آقایان هستند و باید مراقب باشند تا با زیر پا گذاشتن حیا، زمینه‌ی آسیب رسیدن به خود را فراهم نکنند.

    o   آقایان بیشتر از خانم‌‌‌ها تحت تأثیر جنس مخالف قرار می‌گیرند. صدای یک خانم، لحن صحبت کردنش، مدل راه رفتنش، نوع حرکاتش، همه و همه توجه آقایان را به خود جلب می‌کند. حال اگر خانمی لباس تنگ بپوشد، یا آرایش غلیظ کند، یا رفتارهایی همراه با عشوه و طنازی از خود نشان دهد، آنها را بیش از پیش تحریک خواهد کرد. این اتفاق به نفع هیچ کس نیست.

-   زیر پا گذاشتن حیا در روابط بین نامحرم فقط خود شخص را دچار مشکل نمی‌کند؛ بلکه جامعه را بیمار ساخته، کانون خانواده را از هم می‌پاشد.

-   به این نکته اشاره کردیم که بدلیجات، با وجود رنگ و لعاب فریبنده و تنوع زیادشان، ارزان و در دسترس همگان هستند. به طوری که می‌شود امروز یکی را انتخاب کرد و هفته‌ی دیگر، آن را کنار گذاشت و مدلی جذاب‌‌تر را خرید. اما جواهرفروش از دارایی ارزشمندش به دقت محافظت می‌کند و به هر کسی اجازه نمی‌دهد به اموالش نزدیک شود.

حال، ما هم می‌توانیم ارزش خود را آنقدر پایین بیاوریم که هر کس و ناکسی به راحتی بتواند بهره‌ی خود را از ما ببرد و پس از مدتی که دلش را زدیم، بی هیچ دغدغه‌ای رهای‌مان کند و سراغ یک رنگ و لعاب جدیدتر برود. همچنین می‌توانیم برای خودمان ارزش قائل شویم و با رعایت حیا خود را از سوء استفاده‌ی افراد سودجو در امان نگاه داریم.

پروژه‌ی عملی: تلاش می‌کنم در ارتباط با نامحرم رفتاری توأم با حیا داشته باشم.

توضیح: در ارتباط با نامحرم (پسر همسایه، پسردایی، پسرخاله، مرد فروشنده، راننده‌ی تاکسی، ...) مراقب باشم تا رفتاری که ناشایست و به دور از حیاست، انجام ندهم. هر روز یک مورد را یادداشت کنم و احساس خود را بعد از آن اتفاق یادداشت کنم. مثلا:

-   شنبه: سوار تاکسی شدم یک آقا هم سوار ‌شد، من با فاصله نشستم و مراقب بودم که به آن آقا برخورد نکنم. نتیجه: احساس ارزشمندیِ شخصیت داشتم.

-   یکشنبه: پسرخاله‌ام به منزل ما آمد و من از پوشیدن لباس‌های تنگ و نامناسب جلوی او حیا كردم. نتیجه: وجدانی راحت به همراه حس خوب ارزشمند بودن داشتم.

-   دوشنبه: در راه بازگشت از مدرسه به همراه دوستم، چند پسر به مسخره چیزی به ما گفتند. ما بدون اینکه جواب‌شان را بدهیم یا نگاه شان کنیم، با بی اعتنایی از کنارشان گذشتیم. نتیجه: حس خوب وقار و ارزشمندی داشتم.

{از آنجا که ممکن است دانش آموزان، در طول هفته این کار را فراموش کنند، لازم است مربی با روش‌‌های مختلف این موضوع را یادآوری نماید. به عنوان نمونه:

-   در ساعات تفریح، کتابخانه و ... ضمن گفتگوی دوستانه با دانش آموز، از روند پیشرفت پروژه‌ی او سوال کند.

-   هر هفته یکی از بچه‌ها را برای یادآوری پروژه انتخاب کند. این دانش آموز هر روز گوشه‌ی تخته بنویسد: «حیا در ارتباط با نامحرم»}

 

 

بنیاد علمی فرهنگی محمد (ص)

 

 

logo-samandehi

جستجو