درسنامه من بچه شیعه هستم

درس پنجم: فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها

maharatha

بسم الله الرحمن الرحیم

من بچه شیعه هستم

   

با اهتمام: زهرا و سارا انتظارخیر؛ زهرا مرادی

    

دوره‌ی «من بچه شیعه هستم» بر مبنای کتاب شعری با همین نام نوشته‌ی محمد هادی صدرالحفاظی، برای گروه سنّی 7 تا 9 سال، توسط کارشناسان و مربیان خانه‌ی کودک و نوجوانانِ بنیاد علمی فرهنگی محمد (ص) تدوین گردیده است. در این دوره، کودکان علاوه بر حفظ شعری زیبا درباره‌ی هر کدام از چهارده معصوم، با گوشه‌ای از زندگانی اهل بیت علیهم السلام آشنا می‌شوند و معرفت و محبت‌شان نسبت به ایشان بیشتر می‌گردد.

       

درس پنجم: فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها

موضوعات مورد بررسی:

-    آشنایی مقدماتی با حضرت فاطمه و جایگاه ایشان نزد خداوند متعال.

-    آشنایی با معنی «فاطمه» و تذکر به اینکه حضرت فاطمه را با اسامی دیگری همچون «زهرا» نیز می‌خوانند.

-    تاکید بر ثروت و مهربانی حضرت خدیجه و حضرت فاطمه سلام الله علیهما به جهت زدودن این تفکر اشتباه که پیامبر و خاندان‌شان در سطح پایین اجتماع قرار داشتند و همواره گرفتار فقر و بدبختی بودند!

-    مهربانی را از حضرت فاطمه و مادرشان یاد بگیریم.

   

متن محتوا:

خب احوال بچه شیعه‌های من چطور است؟ 

چه کسی یادش است جلسه‌ی پیش درباره‌ی چه موضوعی صحبت کردیم؟       آفرین. درباره‌ی قرآن. گفتیم

-   قرآن صحبت‌های چه کسی است؟ خدا.     

-   خدا قرآن را توسط چه کسی به ما رسانده؟              پیامبر مهربان‌مان، حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم.

-   قرآن چه فایده‌ای برای ما دارد؟          اگر به حرف‌های خدا که در قرآن گفته، عمل کنیم، خوشبخت می‌شویم.

-   چطوری بفهمیم منظور واقعی خدا در قرآن چیست؟       باید ببینیم پیامبر و امام‌ها درباره‌ی آیات قرآن چه توضیحی داده‌اند و منظور خدا را چه گفته‌اند.

-   ما باید چطور با قرآن رفتار کنیم؟         با احترام.

   

اما درس امروز.

تا الان قسمت‌هایی از شعر من بچه شیعه هستم را که درباره‌ی خدا و پیامبر مهربان‌مان بود یاد گرفتیم. امروز می‌خواهیم قسمتی را که درباره‌ی حضرت فاطمه‌ی زهرا دختر پیامبرمان است، یاد بگیریم. سری پیش گفتیم:

پیامبـــرم محــمّـد ‌(ص)                            که با او قـــــرآن آمـد

دیــن را به ما رســانده                             او ما را شیعه خوانده

حالا دنباله‌ی شعر:

دختـــر او زهــــرا بــود                              فاطـمه‌ی کبری بود

فدای دین شد جانش                               لعـنت به دشمنـانش

{مربی چند مرتبه این قسمت را تکرار کند تا بچه‌ها حفظ شوند و بعد از ابتدای شعر بخوانند.}

پس اسم دختر حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم چیست؟       آفرین. حضرت فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها. در واقع، اسم‌شان حضرت فاطمه است اما ایشان را با لقب‌های مختلفی مانند زهرا، مرضیه، مبارکه، ... هم می‌شناسند. معنی «فاطمه» بریده شده و قطع شده از آتش است. یعنی خدای مهربان، حضرت فاطمه سلام الله علیها و یاران و دوستداران ایشان را از آتش جهنم دور و جدا کرده است.[1]

خدای مهربان، حضرت زهرا یا همان حضرت فاطمه را خیلی دوست دارد. به همین دلیل کسانی را که ایشان را دوست دارند را هم خیلی دوست دارد و گفته هر کس می‌خواهد من را خوشحال کند، حضرت زهرا سلام الله علیها را خوشحال کند. از طرف دیگر، اگر کسی کاری کند که حضرت زهرا سلام الله علیها ناراحت شود، خدا هم از دست آن شخص ناراحت می‌شود.[2] به همین دلیل است که در شعری که امروز یاد گرفتید می‌گوییم «لعنت به دشمنانش». (یعنی خدا دشمنان حضرت فاطمه را لعنت کند، از رحمتش دور کند، با آنها مهربان نباشد، ...)

پس اسم دختر پیامبر خوب‌مان، حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم چیست؟          فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها.              چرا به ایشان «فاطمه» می‌گویند؟         چون خدای مهربان، ایشان و دوستان و پیروان‌شان را از آتش جهنم دور کرده است.

بچه‌ها چه کسی می‌داند نام مادر حضرت فاطمه سلام الله علیها چیست؟

نام مادر حضرت فاطمه، «خدیجه» است. حضرت خدیجه سلام الله علیها ثروتمندترین، زیباترین و مهربان‌ترین زن زمان خودشان بودند. ایشان همه‌ی ثروت و دارایی‌شان را در راه اسلام و کمک به مسلمان‌ها خرج کردند.[3] اگر حضرت خدیجه این فداکاری را نمی‌کردند، کسانی که دشمن پیامبر و دین اسلام بودند، همه‌ی مسلمان‌ها را از بین برده بودند. آن آدم‌های بد، مسلمان‌هایی که فقیر و ضعیف بودند را اذیت می‌کردند تا از دین اسلام برگردند. اما حضرت خدیجه برای فقرا غذا می‌خرید یا به کسانی که مسلمان‌ها پیش آنها کار می‌کردند، پول می‌داد تا مسلمان‌ها را اذیت نکنند. حضرت خدیجه آنقدر مهربان بود و آنقدر به مسلمان‌ها کمک کرد که وقتی از دنیا رفت هیچ چیزی برای خودش باقی نمانده بود؛ حتی پارچه‌ای که پس از مردنش بتوانند ایشان را در آن پارچه بگذارند و دفن کنند. به همین دلیل فرشته‌ای به نام جبرییل، از طرف خدا یک پارچه‌ی بهشتی برای حضرت خدیجه آورد و پیامبر، وقتی که حضرت خدیجه از دنیا رفت، ایشان را در آن پارچه پوشاندند و دفن کردند.[4]

دختر حضرت خدیجه یعنی حضرت فاطمه هم مثل مادرشان خیلی مهربان بودند. مثلا اگر غذایی در خانه داشتند، اول به فقرا می‌دادند و اگر چیزی اضافه می‌ماند، خودشان و خانواده‌شان می‌خوردند. حتی موقع دعا کردن، اول برای بقیه دعا می‌کردند. امام حسن علیه السلام که پسر حضرت زهرا هستند، تعریف می‌کردند: "وقتی بچه بودم، یک شب بیدار شدم و دیدم مادرم مثل هر شب پای سجاده نشسته‌ و دعا و نماز می‌خواند. گوش دادم ببینم چطور با خدا راز و نیاز می‌کند و از خدا چه چیزهایی می‌خواهد. دیدم تک به تک اسم مردم را می‌برد و از خدای بزرگ، برای آنها سلامتی و خوشبختی طلب می‌کند. آن شب تا صبح بیدار ماندم تا ببینم بالاخره مادرم کِی برای خودش دعا می‌کند و از خدا چه چیزی برای خودش می‌خواهد؟ اما صبح شد، در حالی که مادرم هنوز داشت برای بقیه دعا می‌کرد و حتی یک کلمه هم برای خودش نخواسته بود. به مادرم گفتم: «مادر جان؛ من هرچه از دیشب تا حالا گوش دادم، شما داشتی درباره‌ی بقیه دعا می‌کردی و درباره‌ی خودتان یک کلمه هم دعا نکردی.» مادرم گفتند: «پسر عزیزم؛ اول همسایه؛ بعدا خودمان»"[5] یعنی اول هوای همسایه‌ات را داشته باش، بعد به فکر خودت و خانواده‌ات باش.

چه دنیای قشنگی می‌شد اگر همه، حضرت زهرا را الگوی خودشان قرار می‌دادند و با مهربانی، بقیه را در اولویت می‌گذاشتند. آن وقت هیچ کس به کسی زور نمی‌گفت، حق کسی را از بین نمی‌برد، هیچ کس فقیر و گرسنه نمی‌ماند، جنگ و دعوایی سر نمی‌گرفت، ... چون همه، اول به فکر راحتی و آسایش دیگران می‌شدند و بعد به فکر خودشان.

بچه‌ها بیایید ما هم به خودمان و خدا قول بدهیم مثل حضرت زهرا و مادرشان حضرت خدیجه، با بقیه مهربان باشیم. اینجوری خدا هم ما را خیلی دوست خواهد داشت.

خب بگذارید ببینیم امروز چه چیزهایی یاد گرفتیم؟ ما امروز درباره‌ی حضرت فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها صحبت کردیم. گفتیم ایشان دختر پیامبر عزیزمان حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و حضرت خدیجه سلام الله علیها هستند. درباره‌ی حضرت محمد که قبلا صحبت کرده بودیم. درباره‌ی حضرت خدیجه هم گفتیم خیلی زیبا، ثروتمند و مهربان بودند و همه‌ی ثروت‌شان را در راه خدا خرج کردند تا جایی که برای خودشان هیچ چیز باقی نماند. دخترشان حضرت زهرا هم خیلی زیبا، ثروتمند و مهربان بودند و همیشه بقیه را نسبت به خود و خانواده‌شان در اولویت قرار می‌دادند؛ حتی در دعا کردن.

گفتیم خدا حضرت فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها را خیلی دوست دارد و به همین دلیل کسانی که حضرت زهرا را دوست دارند و از او پیروی می‌کنند را هم خیلی دوست دارد. و به این دلیل به حضرت فاطمه، «فاطمه» می‌گویند که: خدا ایشان و کسانی که حضرت فاطمه سلام الله علیها را دوست دارند و از ایشان پیروی می‌کنند را از آتش جهنم جدا و دور کرده و آنها را به بهشت می‌برد.

خب حالا یک بار با هم شعر من بچه شیعه هستم را از اول تا جایی که امروز یاد گرفتید، بخوانید ببینم ...

آفرین به شما دخترهای (پسرهای) باهوش. حالا برویم سر کاردستی‌مان.

راستی؛ هفته‌ی بعد یک مسابقه داریم. مطالبی که تا امروز سر کلاس با هم کار کرده‌ایم را دوره کنید تا بتوانید در آن مسابقه امتیازهای خوبی بگیرید.

{برای این مسابقات، یک جایزه‌ی بسیار ویژه مانند کمک هزینه‌ی تحصیلی یا شرکت در اردوها و کلاس‌های فوق برنامه به صورت رایگان، ... در نظر گرفته شود و جهت ترغیب دانش آموزان و تذکر به اهمیت این دوره، جوایز به ایشان اعلام شود. همچنین، در پایان دوره، برنامه‌ی باشکوهی با حضور والدین دانش آموزان برگزار گردد و ضمن اعلام برندگان، به همه‌ی دانش آموزانی که دوره را گذرانده‌اند «لوح من بچه شیعه هستم» به همراه جایزه‌ای دوست داشتنی اهدا شود.}

 


[1] "قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ لِمُعَاوِيَةَ أَ تَدْرِي لِمَ سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ فَاطِمَةَ قَالَ لَا قَالَ لِأَنَّهَا فُطِمَتْ هِيَ وَ شِيعَتُهَا مِنَ النَّارِ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُه‏" یعنی: ابن عباس به معاویه گفت می‌دانی چرا فاطمه را فاطمه نام نهادند؟ چون او و شیعیانش از آتش جهنم دور شده اند. این را من از رسول خدا شنیدم: بحارالانوار، ج 43، ص 16.

[2] رسول خاتم فرمودند: "إِنَّ اللَّهَ لَيَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ يَرْضَى لِرِضَاها" یعنی: خداوند با غضب فاطمه، غضبناک می‌شود و با رضایت او راضی می‌شود: همان، ص 19.

[3] "أَنْفَقَ أَبُو طَالِبٍ وَ خَدِيجَةُ جَمِيعَ مَالِهِمَا‏" یعنی: اوطالب و خدیجه همه‌ی اموال‌شان را [در راه اسلام] انفاق کردند: بحارالانوار، ج 19، ص 16.

[4] جبرییل گفت: "یا رَسولَ الله، اللهُ یُقرِئُک السَّلام و َیَخُصُّکَ باِلتَّحیّةِ وَ اَلاِکرامِ وَ یَقولُ لکَ یا مُحَمَّد اِن َّکَفنَ خَدیجة مِن عنِدِنا، فَاِنهَّا بَذَلت ماَلها فِی سبَیلنِا" یعنی: ای رسول خدا، خداوند متعال سلام و درود بر تو می‌فرستد و تو را با بهترین و گرامی‌ترین احترام‌ها مخصوص می‌گرداند و به تو می‌گوید: خدیجه‌ای که تمام دارایی‌اش را در راه به ما بخشید، کفن او را ما عنایت می‌کنیم: ریاحین الشریعة، ج 2، ص 412.

[5] برگرفته از کلام امام حسن مجتبی علیه السلام که فرمودند: "رَأَيْتُ أُمِّي فَاطِمَةَ ع قَامَتْ فِي مِحْرَابِهَا لَيْلَةَ جُمُعَتِهَا فَلَمْ تَزَلْ رَاكِعَةً سَاجِدَةً حَتَّى اتَّضَحَ عَمُودُ الصُّبْحِ وَ سَمِعْتُهَا تَدْعُو لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ‏ وَ تُسَمِّيهِمْ وَ تُكْثِرُ الدُّعَاءَ لَهُمْ وَ لَا تَدْعُو لِنَفْسِهَا بِشَيْ‏ءٍ فَقُلْتُ لَهَا يَا أُمَّاهْ لِمَ لَا تَدْعِينَ لِنَفْسِكِ كَمَا تَدْعِينَ لِغَيْرِكِ فَقَالَتْ يَا بُنَيَّ الْجَارَ ثُمَ‏ الدَّار": بحارالانوار، ج 43، ص 82 و 83.

 

بنیاد علمی فرهنگی محمد (ص)

 

 

logo-samandehi

جستجو